تغییر و تحولاتی که امروزه این شرکت با آنها مواجه است، به فراتر از مرزهای امپراتوری آن مربوط هستند. عدم اطمینان به سودآوری آینده سبد بزرگ و متنوع سرگرمیهای دیزنی، باعث شده است که قیمت سهام آن رشدی شبیه ترن هوایی داشته باشد. این شرکت در ماه نوامبر گذشته مدیرعاملش را برکنار کرد و به زودی قرار است رئیس هیاتمدیره را جایگزین کنند. دیزنی همچنین با نافرمانی یک شرکت سرمایهگذاری کنشگر مواجه است که خواستار داشتن یک صندلی در هیاتمدیره بود؛ اتفاقی که بعد از برکناری مایکل ایسنر، مدیرعامل سابق دیزنی در سال 2005، میتواند بزرگترین رویارویی برای این شرکت باشد. دعواهای حقوقی دیزنی تنها مشکلی محدود به اتاق هیاتمدیره نیستند. در دیگر کارخانههای فرهنگسازی پیشرو، از برادران وارنر گرفته تا نتفلیکس، هم بحرانهای مشابهی در حال شکلگیری هستند. دلیل این موضوع انقلاب تکنولوژیکی است که هالیوود را زیر و رو میکند.
حتی طنین آوازه یک شرکت صد ساله مانند دیزنی هم بسیاری از پیشبینیها را بههم میریزد. از همان روزهای ابتدایی انتشار و پخش انیمیشن کوتاه «کشتی بخار ویلی» در سال 1928 که میکیماوس و مینیماوس در آن برای نخستین بار معرفی شدند، جنجالی در صنعت سرگرمیهای ویدئویی شکل گرفته است. در این سالها تلویزیون، دستگاههای ویدئوی خانگی و سپس اینترنت انتخابهای زیاد و متنوعی را ارائه کردهاند. هر کسی که یک گوشی موبایل داشته باشد، میتواند ویدئویی ضبط کرده و بدون پرداخت هیچ هزینهای، آن را در دسترس میلیاردها نفر قرار بدهد. محتوای ویدئویی که در هر ساعت روی یوتیوب آپلود میشوند، بسیار بیشتر از کل کاتالوگ پخش آنلاین دیزنی پلاس است.
بسیاری پیشبینی کردهاند که این رشد چشمگیر محتوا، خالقان جریان اصلی و پررونق روز را به زیر میکشد. اغلب آنها در اشتباه بودند. به گواه افول محبوبیت و رونق برنامههای تلویزیونی، انتخابهای بیشمار در صنعت سرگرمی شرکتهایی را که مشغول تولید محتوای متوسط برای افرادی بودند که هیچ چیز دیگری برای تماشا نداشتند، از بین میبرند. با این حال آن دسته از شرکتهایی که در اوج این تجارت فعالیت میکردند، موفق شدهاند. وقتی هر کسی میتواند هر چیزی را تماشا کند، افراد به سمت بهترین محتوا هجوم میبرند. سرویسهای پخش آنلاین جهانی مانند نتفلیکس و آمازون بیش از 200 میلیون مشترک مستقیم دارند؛ رقمی که زمانی غیر قابل تصور بود.
آن دسته از سرویسهای پخش آنلاین که بهترین عملکرد را در گیشه دارند، دارندگان مالکیت فکری هستند که همین حالا هم محبوب است. همانطور که مردم کمتر به سینما میروند و رقابت شدیدتر میشود، استودیوهای فیلمسازی پولهایشان را صرف فیلمهایی میکنند که مردم سه یا چهار بار در سال میبینند. همه 10 فیلم پرفروش آمریکا در سال گذشته میلادی، ادامه یا بخشی از یک امتیاز ثبت شده(مجموعه) بودند؛ فهرست آینده دیزنی شامل یک فیلم با بازگشت هریسون فورد 80 ساله است که برای پنجمین بار در نقش ایندیانا جونز بازی میکند. هر چند حالا عصر طلایی سینما نیست؛ اما برای آنهایی که در اوج این صنعت هستند، دوره سودآوری است.
حالا تکنولوژی دوباره در حال دگرگون کردن شرایط است. صنعت پخش آنلاین، شرکتهای تکنولوژی را - که سختافزارها و نرمافزارهای مورد استفاده برای این صنعت را میسازند- اغوا کرده است. سیلیکونولی سطح متفاوتی نسبت به هالیوود دارد؛ کسبوکار رو به رشد تبلیغات آمازون در حال حاضر سه برابر بزرگتر از کسبوکار تبلیغات دیزنی است. بنابراین غولهای تکنولوژی نیازی به درآمدزایی از پخش آنلاین ندارند که از نظر آنها افزونهای به کسبوکار اصلیشان به حساب میآید. هالیوود در ابتدا عشاق تکنولوژی را حذف کرد، اما آنها پول کافی برای خطر کردن خلاقانه را در اختیار داشتند. در سال گذشته شرکت اپل بعد از گذشت کمتر از سه سال از زمان ورودش به تجارت سینما، با فیلم کمدی- درام «کودا» برنده جایزه اسکار بهترین فیلم شد. هر چه این تولیدکنندگان جدید، محتوای مرغوب بیشتری بسازند و آن را با قیمتی پایینتر بفروشند، استودیوهای قدیمیتر با خطرهای بزرگتری مواجه شده و در مسیر سقوط قرار میگیرند.
تکنولوژی جدید به صورت همزمان به آنهایی که در ردههای پایینتر قرار دارند، شانس بهتری برای رسیدن به اوج سودآوری میدهد. اختراعات و ابداعاتی مانند موتورهای بازی که به خلق مجموعههای مجازی کمک میکند، موانع ورود به صنعت استریم یا پخش آنلاین را کمتر میکنند. هوش مصنوعی مولد که در حال حاضر امکان ساخت ویدئوهای ساده و اولیه را فراهم میکند، سرانجام ممکن است در آینده این موانع را کمتر کند. نخستین ذینفعان این جریان، استودیوهای فیلمسازی غیرآمریکایی هستند که تا همین اواخر در تلاش برای رسیدن به تاثیراتی در سطح بالا بودهاند.
دیگر اینطور نخواهد بود. دو فیلم از پرفروشترین فیلمهای جهان در سال گذشته، چینی بودند و با فروکش کردن موج همهگیری کووید در چین، انتظار میرود که تعداد چنین فیلمهایی افزایش یابد. چین همچنان در تلاش است تا مخاطبان خارجی را به طرفداران فیلمهایی مانند «گرگ مبارز 2» تبدیل کنند(شعار تبلیغاتی: هر کسی که از قوانین چین سرپیچی کند، هر کجا که باشد، محکوم به مرگ است). اما بیشک همیشه اینطور نخواهد بود. چین در حال حاضر اپلیکیشن شبکه اجتماعی تیکتاک را دارد که به موفقیت جهانی رسیده است و بازیهایی ویدئویی تولید میکند که در سطح بینالمللی مورد توجه قرار میگیرند؛ مانند بازی «افتخار پادشاهان» از شرکت تنسنت که پردرآمدترین بازی موبایلی جهان است. شاید تاثیرگذارترین روشی که تکنولوژی میتوانست با آن تجارت فرهنگ را مختل کند، ایجاد دستههای سرگرمی جدید است. جوانان کشورهای ثروتمند حالا بیشتر وقت خودشان را به بازیهای ویدئویی اختصاص میدهند تا برنامههای تلویزیونی. هالیوود از این روند محبوبیت عقب مانده است، اما رقبای آن در سیلیکونولی عرصه بازیهای ویدئویی را به چنگ آوردهاند.
خرید قریبالوقوع اکتیویژن بلیزارد - مالک بازیهایی مانند کالآفدیوتی و کندیکراش- توسط مایکروسافت ارزشی در حدود 10 برابر بیشتر از مبلغی دارد که شرکت آمازون برای خرید مترو گلدوین مایر - خانه فیلمهایی مانند جیمز بازند و راکی بالبوآ- پرداخت. فیلمهایی که بر اساس بازیها ساخته میشوند، به تدریج به اندازه بازیهای ساخته شده بر اساس فیلمها، به محبوبیت میرسند. به نظر میرسد سریال «آخرین بازمانده» که بر اساس یک بازی ویدئویی پسا آخرالزمانی ساخته شده است، به موفقیت بزرگی برسد. فیلم «سونیک خارپشت» در میان بهترین فیلمهای سال گذشته بود و ماریو احتمالا در میان بهترین فیلمهای امسال خواهد بود. نینتندو هم در ماه آینده پارک تفریحی ماریو را در هالیوود افتتاح میکند.
کارخانههای خلاق و بزرگ هالیوود برای آنکه زنده بمانند، ناچارند با این روند همراه شوند. عصر موفقیت بعدی، دور از دسترس آنها نیست. در فرهنگ اصطلاحات تجاری و هنری، عمر صد ساله دیزنی یکی از بازآفرینیهای بینهایت است؛ چرا که این شرکت خروجی خودش را از پروژکتورها به کابلها، کاستها و حالا بایتها منتقل کرده است. شرکت دیزنی احتمالا به روند نوآوری ادامه میدهد. با این همه، هنوز نشانههایی وجود دارد که بسیاری از کارخانههای فرهنگسازی قدیمی، در رویای مکانهایی به جز هالیوود هستند. برای مخاطبان خسته از سریالها و مجموعه فیلمها، این یک چرخش خوشایند خواهد بود.
منبع: اکونومیست