سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل بانام «ویژههای مشرق» شمارا در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم.
در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.
*******
روزنامههای امروز سه شنبه 16 اسفند در حالی چاپ و منتشر شد که بیانیات مهم رهبر انقلاب اسلامی در روز درختکاری، آخرین وضعیت مسمومیت در مدارس و بررسی محتوای مذاکرات ایران با آژانس که در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
روزنامه رسالت با اشاره به سخنان رهبر انقلاب درباره احتمال مسمومیت دانشآموزان نوشته است:
رهبر معظم انقلاب در واکنش به رویداد مهم مسمومیت دانش آموزان فرمودند: «این یک جنایت بزرگ و غیرقابلاغماض است.» رئیسجمهور هم مسمومیت دانش آموزان را توطئه جدید دشمن برای ایجاد دلهره در دل دانش آموزان دانست و از آن بهعنوان یک جنایت و اقدام ضد بشری یاد کرد.
مجموعه گزارشات و اخبار رسیده از برخی استانها و شهرستانها در مورد مسمومیت مدارس دخترانه نشان میدهد جمهوری اسلامی در برابر یک پدیده بیسابقه از معاندت و دشمنی قرار دارد که شنیع بودن آن حتی در کنوانسیونهای جهانی و ممنوعیت آن محرز است. مجموعه اخبار نشان میدهد ما وارد یک جنگ کثیف میکروبی و شیمیایی محدود و هوشمند شدهایم. تحلیل این پدیده بر هر ناظر داخلی و خارجی محرز و روشن است از توییت سفیر روسیاه انگلیس درباره این حوادث معلوم میشود قصه از چه قرار است و قضیه به روایت ایشان ادامه دارد.
در ادامه این یادداشت آمده است:
آمریکاییها غیر از شرارت جدید در حوزه «جنگ کثیف»، «جنگ ارزی» و «جنگ مرزی» را بهموازات آن دنبال میکنند. جمهوری اسلامی در این غوغای جنگ ترکیبی به مسیر خود با امید بیشتر و اطمینان کاملتر ادامه میدهد. همین هفتهها پروژه عظیم آبرسانی به دریاچه ارومیه که بزرگترین طرح زیستمحیطی خاورمیانه بود پردهبرداری شد. افتتاح فاز 14 پالایشگاه پارس جنوبی که حکایت شیرینی از یک دستاورد بزرگ در صنعت نفت و گاز کشور باوجود همه تحریمها بود چون خاری در چشمان دشمنان نظام فرورفت. افتتاح دهها پروژه ملی و عمرانی در کشور و … نشان میدهد مردم و مسئولان کار خود را میکنند و فاز جدید جنگ ترکیبی و پادوهای داخلی آنها با اسم رمز «مسمومیتهای سریالی» مسیر پیشرفت و تعالی کشور را کند نخواهد کرد.
روزنامه شرق نیز به مسئله عارضه در مدارس پرداخته و مینویسد:
در بررسیهای ما شاید کمتر از 10 درصد بچهها کسانی هستند که واقعا با یک ماده محرک مواجه شدند و این علایم را داشتند. در کنار این، تعداد بیشتری از بچهها در همان مدارس، وقتی میبینند دوستشان علائم تحریکی پیدا کرده، دل درد دارد یا بیحال شده، بچهها دچار اضطراب میشوند و ممکن است بدون اینکه مواجههای با عامل تحریکی واقعی داشته باشند، همین علائم را پیدا کنند. در اینجا خیلی مهم است که بتوانیم آرامش را برقرار کنیم. یک بچه وقتی ببیند که معلمش، کادر مدرسه و سایر دانشآموزان مضطربند، این اضطراب به او منتقل میشود. بنابراین حتما سعی کنند که ضمن حفظ خونسردی با سرعت و دقت دستورالعملهایی را که آموزش و پرورش برای مدارس ارسال کرده، اجرا کنند. به عنوان مثال مهمترین کار این است که وقتی این مواد تحریککننده جایی است، از آن محل دور شوند. باید بچهها را از کلاس یا هر محیطی که این مواد محرک وجود دارد، دور کنند. البته نیاز نیست که خیلی هول کنند تا خدایی نکرده بچهها از پله بیفتند و آسیب ببینند، بلکه با خونسردی، اما با دقت و سرعت، بچهها را از محیط دور کنند.
روزنامه آرمانملی نیز در یادداشتی به بررسی نقش رسانه در عارضه جدید در مدارس پرداخته و نوشته است:
در هر بحرانی نباید خبرنگاران و روزنامهنگاران را به صرف دادن خبر و گزارش مقصر شناخت. در خبرها خواندیم: خبرنگاری از قم که خبرهای مسمومیت دانشآموزان قمی را گزارش میکرد؛ بازداشت شده است. از چند و چون پرونده ایشان مطلع نیستم اما واقعاً خبرنگار یک رسانه وظیفهاش دادن خبر و گزارش است و حل بحران هم به دوش رسانه و خبرنگار است. دردم از یار است و درمان نیز هم... بنابراین اشتباه نکنیم رسانه دشمن نیست. رسانه، حلقه واسطه بین مردم و حکومت است... در ضمن کارشناسان رسانه معتقدند: رسانه از بحران اثر میپذیرد و بر بحران اثر میگذارد! رسانه، نماینده افکار عمومی است و بازتاب دهنده افکار عمومی است. جالب است بدانید بحران وقتی بحران نام میگیرد که افکار عمومی و رسانهها به آن توجه کنند اما اگر رسانهها کمک کنند به حل بحران و مدیریت آن با آگاهی و اطلاع رسانی دقیق دهان شایعه قفل خواهد شد و روشنگری اتفاق خواهد افتاد. هم اکنون در ماجرای مسمومیت دانشآموزان هم رسانهها به عنوان نماینده افکار عمومی خواستههای مردم را باید بازگو کنند. بعد با کمک کارشناسان راههایی برای کم شدن خسارات را بررسی کنند با مسئولان درباره مقصران این ماجرا حرف بزنند. بحثهایی با روانشناسان برای کمک به دانشآموزان و خانوادهها داشته باشند.
البته این قضاوت عجولانه درحالی از سوی این روزنامه اصلاحطلب صورت گرفته است که پرونده برخی خبرنگاران در پروژه استریتبیز در ارتباط با خبرسانی به رسانههای ضد انقلاب هنوز باز است.
عارف به رییسی نامه نوشت
روزنامه سازندگی ارگان خبری حزب کارگزاران در شماره امروز خود نامه عارف به رئیسجمهور را منتشر کرده است.
در بخشهایی از نامه محمدرضا عارف به سیدابراهیم رئیسی، وی با هشدار نسبت به میزان مهاجرت دانشگاهیان، خواستار ملغی شدن تمامی احکام و محدودیتهای صادر شده علیه دانشجویان و اعضای هیات علمی شده است.
وی در این نامه با بیان اینکه «دانشگاههای کشور که، تربیت نیروی انسانی متخصص و متعهد، پژوهش برای تولید دانش و رفع نیازهای علمی کشور و تولید فنآوریهای به روز برای زیست بوم نوآوری و کارآفرینی بر دوش آن است، این روزها حال خوبی ندارند» مشکلات معیشتی استادان، کمبود بودجه های پژوهشی برای فعالیت های علمی، عدم امکان حضور در مجامع بین المللی به سبب افزایش قیمت ارز و... و. را یادآور شده است.
وی مدعی شده که مواردی از جمله «قطع یا محدود شدن حقوق استادان به دلیل اظهار نظر»، «اخراج برخی از اعضای هیأت علمی»، «بازنشسته شدن اجباری» «حذف دروس»، «جلوگیری و یا توقف ترفیع سالیانه، ارتقاء و تبدیل وضعیت» در برخی از دانشگاهها استفاده میشود.
موضوع مهاجرت یکی از موضوعات حساس و چالشبرانگیز جامعه امروز ایران است، با این حال همچنان اطلاعات و آمار دقیق اندکی در این حوزه در دسترس قرار دارد. البته اقای عارف میتواند سری به سالنامه مهاجرتی ایران 1400 که توسط رصدخانه مهاجرت ایران تهیه و تدوین شده اس بزند و مشاهده کند که نمایانگر آخرین آمار و اطلاعات حوزه مهاجرتهای بینالمللی در ایران و جهان در 8 سال ما بین سال 1392 تا 1400 چگونه بوده است، مدعیان بدون کارنامه اینروزها فراوان است!
کاندیدای پوششی روحانی پشیمان شد
پنج سال پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 96، حالا اسحاق جهانگیری از اینکه در آن انتخابات، کاندیدای پوششی برای دفاع از حسن روحانی شده بود، ابراز ندامت کرده است.
روزنامه جوان نوشته است:
جهانگیری در گفتگو با مجله آگاهی نو گفته که «یک بار به آقای روحانی گفتم اگر قرار باشد یکی از اشتباهات زندگی سیاسی خودم را بنویسم حتماً شرکت من در انتخابات 96 است.» او مدعی شده که یکی از دلایل رد صلاحیتش در انتخابات ریاست جمهوری 1400، شرکت در انتخابات سال 96 در قالب کاندیدای پوششی و نه کاندیدایی که واقعاً قصد رقابت و رئیسجمهور شدن داشته باشد، بوده است.
جهانگیری دلیل دیگر اشتباه بودن کاندیداتوری پوششیاش در سال 96 را از دست رفتن سرمایههای سیاسیاش میداند: «من از روز بعد انتخابات احساس کردم خیلی از سرمایههایی که پشت سر خودم درست کرده بودم و میدانستم برای کشور مفید است، یکی یکی در حال تضعیف است.»فقط از دست دادن انتخابات سال 1400 و سرمایه سیاسی، باعث ابراز پشیمانی جهانگیری از هزینه کردن خود برای رأی آوردن حسن روحانی نیست.
او این ذهنیت را هم دارد که قدر فداکاری او برای روحانی دانسته نشد و در ادامه گفتگو از خراب شدن رابطه خود و روحانی در دولت دوم روحانی که پس از انتخابات 96 شکل گرفت، میگوید. جهانگیری بیان میکند که چگونه در زمان چینش اعضای کابینه دوم و تشکیل دولت دوازدهم، نظرات او نادیده گرفته است: «اشتباه ما این بود که چیدمان تیم ما میتوانست با تجربه چهار سال اول بهتر باشد. حالا بماند چقدر ما مقصر هستیم، چقدر ما میخواستیم افراد بهتری را بگذاریم نگذاشتند.» او برای دولت فداکاری کرده بود و از سویی معاون اول هم بود؛ طبعاً انتظار داشت نظراتش بیشتر مورد توجه قرار بگیرد.
در ادامه کار دولت هم جهانگیری بیشتر مورد بی اعتنایی روحانی قرار گرفت و طبیعی بود بیشتر از قبل، نسبت به فداکاری انجام داده، حس ندامت داشته باشد. از سویی عملکرد ضعیف دولت روحانی چنان بود که حامیان معمولی او هم نادم از حمایت بودند، چه رسد به کسی که اعتبار سیاسیاش را پای این کار گذاشت.