لذا فعلا قرار است ایران و آژانس برخی همکاریها را انجام دهند که نتیجه آن بر تداوم مذاکرات احیای برجام اثرگذار است. اما برخی تحلیلگران غربی نسبت به آینده برجام بدگمانند و اینگونه تحلیل میکنند که اگر برجام احیا شود، دیگر مابه ازای 2015 را ندارد و هیچ همسانی بین امتیازات داده شده در توافق 2015 و امتیازاتی که از ایران گرفتهاند وجود ندارد. به عنوان مثال یکی از دلنگرانیهای غرب نزدیک شدن به پایان بندهای غروب آفتاب است. این بندها که در برجام و همچنین پیوست (ب) قطعنامه 2231 به آن اشاره شده، شامل محدودیتهایی هستند که در بازههای زمانی مشخص خاتمه مییابند و بعد از آن جمهوری اسلامی ایران میتواند فعالیتهای خود را در آن حوزهها بدون هرگونه محدودیتی انجام دهد.
از جمله اینکه در مهر سالجاری، یعنی 8 سال بعد از امضای برجام، محدودیت سازمان ملل در برنامه موشکهای بالستیک ایران برداشته میشود. بنابراین کشورهای اروپایی و آمریکایی امروز این تحلیل را دارند در شرایطی که ایران بعد از خروج یکجانبه دونالد ترامپ از برجام، برخی محدودیتها را در خصوص برنامه هستهایاش نادیده گرفت و سانتریفیوژهای پیشرفته ساخت و به غنیسازی اورانیوم 60درصد روی آورد دیگر دلیلی ندارد آنها به مفاد قطعنامه 2231 و برجام پایبند باشند؛ زیرا به زعم آنها در این شرایط برجام منافع آنها را دیگر تامین نمیکند.
در این بین اگر طرفین به تفاهمی نرسند، ممکن است آمریکا و اروپا، ایران را تهدید به اسنپ بک یا استفاده از مکانیزم ماشه کنند که در این صورت تمام قطعنامههای ملغی شده شورای امنیت علیه ایران بار دیگر فعال میشود در مقابل ایران هم احتمالا به غنیسازی بالای 60درصد روی میآورد. این در حالی است که هم غرب و هم تهران میدانند که در نهایت راهی جز توافق ندارند و به گفته مقامات دو طرف، دیپلماسی تنها راهحل مساله هستهای ایران است. بنابراین در این شرایط احتمالا ایران و غرب باید به سمت توافقی بروند که مقبول دو طرف باشد.البته شرایط امروز ایران با شرایط سال 2015 که برجام امضا شد، بسیار متفاوت است؛ در سال 2015 که توافق شد، تقریبا دو سال قبل از آن و بر اساس توافق ژنو از سال 2013 ایران برنامه هستهایاش را تعلیق کرده بود. اما امروز همچنانکه در پیشنویس 35 صفحهای جوزپ بورل هم آمده بود، ایران سانتریفیوژهای IR6 تولید کرده که نپذیرفت آنها را نابود یا از کشور خارج کند. بلکه تهران گفته که این سانتریفیوژها را در صورت توافق، داخل کشور مهر و موم میکند.
بنابراین در مقطع فعلی که برای غرب مطلوب است تا توافقی با تهران امضا شود که در آن بندهای غروب آفتاب تمدید شود، در مقابل ایران نیز دست و پا بسته نخواهد بود چرا که در حال غنیسازی 60 درصدی است، سانتریفیوژهای نسل جدید دارد و ذخایر 20 درصدش هم افزایش چشمگیری داشته است، بنابراین میتواند مطالبات خود را مطرح کند و امتیازات مدنظرش را بگیرد. همچنین در توافق احتمالی ممکن است غرب از ایران بخواهد پروتکل الحاقی را اجرا کند و اجازه دهد بازدید از مراکز هستهای افزایش پیدا کند که در مقابل هر کدام از این مطالبات غرب، تهران هم میتواند امتیازاتی از آنها اخذ کند زیرا ایران امروز اهرمهایی چون اورانیوم غنیشده 60درصد و سانتریفیوژهای پیشرفته را در اختیار دارد. حال پرسش این است که اگر برجام به دلایل ذکر شده، احیا نشود و طرفین بخواهند یک توافق به روز شده داشته باشند، ایران و غرب چه امتیازاتی به یکدیگر میدهند؟
لغو تحریمهای ثانویه؛ مهمترین خواسته تهران
ابراهیم متقی، استاد دانشگاه تهران درباره مفاد توافق احتمالی جدید به روزنامه «دنیایاقتصاد» گفت: «بحث غروب هستهای ایران تابعی از دوران زمانی موجود خواهد بود؛ به عبارت دیگر آمریکاییها و اروپاییها تلاش دارند تا موضوع غروب برجام را به تعویق بیندازند. ایران نیز در شرایط موجود اصرار چندانی نسبت به تعهدات جهان غرب در توافق 2015 نخواهد داشت.» این استاد دانشگاه تهران تاکید کرد که مهمترین مساله ایران، برداشته شدن تحریمهای اقتصادی بهویژه تحریمهای ثانویه است.
همچنین متقی با اشاره به اینکه فضای امنیتی و راهبردی ایران 2023، مبتنی بر نشانههایی از موازنه منطقهای در خاورمیانه و جنوب غرب آسیاست، توضیح داد: «نقشیابی چین در حل مسالمتآمیز اختلافات ایران و عربستان، زیرساختهای تعادل منطقهای جدید را به وجود آورده است. هرگاه چین به عنوان یک قدرت بزرگ جهانی، وارد فضای امنیتسازی در محیط منطقهای میشود، باید برخی از نیازها و انتظارات ایران را تامین کند. بر این اساس مدار جدید برجام و جایگاهیابی ایران منطقهای، ارتباط بسیار زیادی به ابتکار عمل و نقش موازنهدهنده چین دارد.» وی افزود: «به این ترتیب فرآیند برجام بر اساس الگوی همکاریجویانه اروپا با سیاستهای منطقهای چین امکانپذیر خواهد بود. برجام بدون ابتکار قدرتهای بزرگ یعنی آمریکا، روسیه یا چین به نتیجه مطلوب منجر نمیشود.
بنابراین بحث اصلی آن است که چین به چه میزان خود را با سیاستها و انتظارات راهبردی ایران همگام و هماهنگ میکند.»این استاد دانشگاه تهران تاکید کرد: «از آنجا که چین نقش میانجی در روابط ایران و عربستان را عهدهدار شده باید بتواند زمینه اعاده برجام یا توافقی مشابه آن را فراهم کند. در حالی که بسیاری اعتقاد دارند برجام کارویژه خود را از دست داده اما در شرایط موجود امکان تنظیم توافق جدیدی در روابط ایران با کشورهای شورای امنیت سازمان ملل وجود دارد. در این راستا چین میتواند نقش میانجی و متعادلکننده روابط ایران با آمریکا و اروپا درباره موضوع هستهای را داشته باشد. ضرورتهای راهبردی چین در خلیجفارس و خاورمیانه و نیازهای اقتصادی ایران، میتواند عامل اساسی تحقق چنین هدفی باشد.»