دانشیار گروه روانشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز گفت: اینکه بگوییم همه افراد ترنس بیمار هستند، اختلال هویت دارند و حق کار با فرزندان ما را ندارند، درست نیست.
به گزارش ایسنا، مرتضی امیدیان در نشست بررسی علمی تراجنسیت که امروز (10 اردیبهشتماه) در دانشکده علوم تربیتی دانشگاه شهید چمران اهواز برگزار شد، اظهار کرد: در گذشته تصور میشد جنسیت یک پدیده زیستی است و تشخیص جنسیت افراد در بدو تولد تعیین میکرد که فرد، پسر یا دختر است که این مساله یک سری تبعات داشت اما امروزه میدانیم جنسیت موضوع پیچیدهای است و تنها مربوط به جنسیت زیستی نیست و عناصر و عوامل مختلفی در این زمینه تاثیرگذار هستند.
وی افزود: در حال حاضر به محض مطرح شدن موضوع تراجنسیتی با واکنش اجتماعی مواجه میشویم در حالی که این موضوع ابعاد مختلفی دارد؛ رنجی که این افراد میبرند گاهی اوقات موجب میشود این موضوع را از طریق پزشکی پیگیری کنند.
امیدیان با اشاره به تعیین برچسبهای مختلف توسط DSM (راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی) در طول سالهای گذشته گفت: در نهایت در 5 DSM عنوان "جندر دیسفوریا" برای این افراد شناخته شد؛ این نسخه طبق مطالعه سال 2018 نشان داد برداشتن برچسبهای گذشته کمکی به این افراد نکرده و مشکلاتشان کاهش پیدا نکرده است. مطالعه دیگری در مورد افراد ترنس در بزریل و در ایران نشان میدهد همچنان مشکلات این افراد ادامه پیدا میکند بنابراین تغییر برچسبها کمکی به این افراد نکرده است.
وی عنوان کرد: هر کدام از افرادی که تحت عنوان رنگین کمان جنسیتی شناخته میشوند مسائل و موضوعات خاص خود را دارند و ممکن است ایجاد یک نهضت اجتماعی یا سیاسی برای برابری جنسیتی، از نظر سیاسی و اجتماعی به ظاهر در برخی کشورها راههایی برای این افراد باز کند اما نتوانسته است مسائل خاص این افراد را حل کند.
عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز گفت: در پژوهش انجام شده، یکی از مشکلات این افراد عدم تشخیص اختصاصی مطرح است؛ بنابراین مشکل یک ترنس با مشکل یک گی متفاوت است اما زمانی که این افراد تحت عنوان رنگین کمان جنسیتی مطرح میشوند، موضوع بیشتر رنگ و بوی سیاسی میگیرد و موجب می شود مسائل این افراد به درستی حل نشود.
وی افزود: DSM تحت عنوان "جندر دیسفوریا" پنج ملاک قرار میدهد و عنوان میکند فرد بین هویت جنسی، جنسیت مادرزادی و ویژگیهای ثانویه جنسی مانند حالتهای سینه، صدا و صورت ناهماهنگی دارد و دارای میل قوی برای تغییر حالت جنسی خود است و میخواهد رفتار و باورهای جنسیت دیگری را هم داشته باشد.
امیدیان گفت: تبعات LBGTQ موجب شده است قدری در تشخیص، ابهام ایجاد شود بنابراین باید فردی که در حوزه علمی کار میکند حواسش باشد که فعالیتهای سیاسی و اجتماعی دنیا ممکن است با اهداف علمی هماهنگ نباشد یا حتی موجب پیچیدگی موضوع شوند.
وی عنوان کرد: در ایران دو پژوهش در مورد افراد ترنس انجام شده است. بر اساس پژوهشی که ما انجام دادیم، در مصاحبه با این افرد متوجه شدیم پدیده محوری این افراد تغییر جنسیت است اما در ادامه مصاحبه دیدیم گفتند به دنبال تغییر نیستیم؛ آنها به دنبال "تطبیق" جنسیت هستند بنابراین محور، تطبیق جنسیت گذاشته شد.
امیدیان ادامه داد: این افراد احساس میکنندکه گویی در بدن دیگری زندگی میکنند و در عین حال در روابط اجتماعی مشکلات زیادی دارند بنابراین این دو عامل، موجب تمایل بیشتر این افراد به "تغییر" جنسیت است. البته عوامل زمینهای دیگر مانند رفتار همسالان، خانوادهها، واکنش مسئولان و نقش مدرسه و دانشگاه نیز در زندگی این افراد مطرح است. بسیاری از اوقات در فضای مدسه و دانشگاه مشاور به جای همدلی، این افراد را به باب تمسخر گرفته یا آنها را باور کرده است که این مساله نشان میدهد چقدر مدارس و دانشگاهها با این افراد بیگانه هستند.
وی بیان کرد: باید از طریق پژوهش و حمایت اجتماعی، به تشخیص درست و روند درمان این افراد کمک شود.
این روانشناس گفت: مهمترین رسالت روانشناسان، درک این پدیده به عنوان پدیدهای که وجود دارد، است زیرا باید درد و رنج این افراد هر چند در اقلیت باشند، بررسی شود و راهکارهای اجتماعی تدوین و آگاهیبخشی برای حل مشکلات آنها انجام شود.
وی عنوان کرد: بخشی از گرایش به تغییر جنسیت، سرچشمه گرفته از مسائل روانی و همانندسازی است و موافق نیستم کسی فکر کند تنها راه درمان، کار روی مغز است. چنانچه مقالات متعدد علمی در این زمینه مطالعه شود میبینیم رضایتمندی در افراد پس از جراحی بهبود پیدا کرده است.
امیدیان تصریح کرد: موافق نیستیم با یک مثال و نتیجهگیری اینکه ترنس یک پدیده سیاه و سفید، دروغ و ناشی از تبلیغات و تنها مربوط به اختلال در کارکرد مغز است. در بحثهای روانی قضیه، این موضوع به عنوان یک پدیده پزشکی اثبات شده است.
وی افزود: میپذیرم که در این موضوع افراط و تجارت شده است یا برخی تبلیغات میشود و برخی حس میکنند همین مساله را دارند اما اینکه بگوییم همه افراد ترنس بیمار هستند، اختلال هویت دارند و حق کار با فرزندان ما را ندارند، درست نیست.