«دنیایاقتصاد» پیشتر و روز دوشنبه 11اردیبهشت به مسیر توافق احتمالی ایران و آژانس اشاره و در گزارشی با عنوان پرده دوم فشار حداکثری غرب علیه ایران پیشبینی کرده بود که غرب به دنبال بالا بردن اهرمهای فشار فراتر از صرف تحریمهاست تا به زعم خود در مواضع و رفتار تهران ظرف روزهای آینده نرمش ایجاد شود.
در این گزارش که به خبر مدیر میز ایران در گروه بینالمللی بحران مبنی بر برگزاری نشست شورای امنیت منهای چین و روسیه برای ارزیابی استفاده از مکانیزم ماشه و بازگشت قطعنامهها اشاره و ادعاشده است: در شرایط کنونی آمریکا هواپیماهایی را به منطقه ارسال کرده با این هدف که به تهران نشان دهد که اگر از غنیسازی عبور کنید، متقابلا ایالات متحده نیز پاسخ میدهد. در واقع دامنه پاسخ صرفا تحریمها نیست و میتواند طیفی از اقدامات را هم به دنبال داشته باشد. بنابراین پرده دوم از کمپین فشار حداکثری میتواند این باشد که به تهران بگوید به سمت اقدامات فراتر، از جمله غنیسازی 60 و بالای 60درصد نرود، چرا که اقدامات بعدی آمریکا ممکن است خیلی هزینهزا باشد. در واقع آمریکاییها در حال نشان دادن این سیگنال هستند که سطح هزینهها صرفا در حوزه اقتصادی و تحریم نیست و میتواند به سقف نزدیک شود تا به زعم آمریکا، ایران حداقل ریسک عبور از غنیسازی 60درصد را انجام ندهد. بنابراین هدف تاثیرگذاری بر تصمیم و ادراک ایران و تصمیمگیری در هفتههای آینده است تا به سمت انعطافپذیری در تصمیماتش بهخصوص مذاکرات در حال انجام با آژانس حرکت کند و نرمش بیشتری نشان دهد.
نورمن پیشتر و هفته گذشته مدعی عدمپیشرفت در اجرای توافقهای ایران و آژانس شده بود. وی در توییتر خود نوشت: « ابتدا تصور میشد که تاخیر فقط به خاطر نوروز بوده است. اما شنیدهام که این موضوع پس از آن ادامه داشته و تقریبا بدون هیچ پیشرفتی بوده است. این رخداد باید زنگ خطر را به صدا درآورد. این توافق، یک توافق برد-برد آسان برای ایران و آژانس بود که واشنگتن از آن استقبال کرد. حتی چهرههای منتقد نیز تصور میکردند که ایران دوربینها و... را دوباره نصب میکند تا اهرمی به دست آورد تا اگر به دلیل عدمپیشرفت پادمانی در ژوئن با بیانیه محکومیت (انتقادی) در شورای حکام روبهرو شدند، دوربینها را بردارد.»
از محتوای این توییت و خبرها و گزارشهای مشابه چنین بر میآید که ارزیابی غرب این است که بالا بردن سطح فشار و کاربست اهرمهای جدید در این میان میتواند رفتار ایران را تحتتاثیر قرار دهد. این دیدگاه مبتنی بر یک تز آمریکایی است که نخستین بار گراهام فولر نویسنده معروف کتاب قبله عالم به آن اشاره کرده مبتنی بر این گزاره که چانه زنی در موضع فشار که ایرانیها را در منگنه قرار دهد، نتایج موثرتری را به بار خواهد آورد.
با این حال این سوء محاسبهای بیش نیست، چرا که ایران از مدتها قبل اراده خود را برای حل و فصل این مساله با میزبانی از سفر رافائل گروسی به تهران و تفاهم با آژانس نشان داده بود. در همین ارتباط رئیس سازمان انرژی اتمی ایران تاکید کرده است: ما در این دوره اراده کردیم که هیاهوی هستهای را از بین ببریم، چون با این اتهامات ناروایی که به کشور نسبت داده شده مسیر پیشرفت ما را هر روز محدودتر کرده است. محمد اسلامی با اشاره به تلاشهای سازمان انرژی اتمی برای دور کردن هیاهو از صنعت هستهای تصریح کرد: ما در این دوره اراده کردیم که هیاهوی هستهای را از بین ببریم. چون با این روایتگریای که صورت گرفته و اتهامات ناروایی که به کشور نسبت داده شده و موج سواریای که صورت میگیرد به گونهای است که مسیر پیشرفت ما را هر روز محدودتر کرده است. موانع ما را هر روز زیادتر کرده است و یک شرایطی به وجود آورده که همه مردم ایران هم شاید نسبت به این موضوع یک ذهنیتی داشته باشند که این صنعت هستهای برای ما چه خاصیتی داشته است. این هزینه و فایده هستهای چه هست. بنابراین تصمیم ایران در حوزه راهبردی نمیتواند مربوط به این مقطع و تاثیرپذیری از فشارهای غرب باشد.