برنامه پنج ساله ارتقای صنعت الکترونیک (1971-1967)
بر اساس نتایج موفقیتآمیز نخستین برنامه پنج ساله توسعه اقتصادی(1966-1962)، دولت در اواسط دهه 1960 به دنبال صنایع آیندهداری فراتر از پوشاک بود. کیم کی هیونگ که به عنوان محقق در یک موسسه الکتروسرامیک در ایالاتمتحده کار میکرد، در تابستان 1966 به کره بازگشت و به رئیسجمهور پارک چونگ هی پیشنهاد کرد که صنعت الکترونیک و سرامیک میتواند برای کره آیندهدار باشد زیرا هر دوی آنها صنایع کاربر هستند.
پرزیدنت پارک برای ارتقای صنعت الکترونیک ابراز علاقه کرد و وزارت بازرگانی و صنعت شروع به کار روی طرحی برای ارتقای صنعت الکترونیک کرد. متعاقبا وزارت بازرگانی و صنعت در 5 دسامبر 1966 برنامه پنج ساله ارتقای صنعت الکترونیک را ابلاغ کرد. اهداف اصلی شامل جایگزینی قطعات الکترونیکی وارداتی، تقسیم کار و تخصصی شدن کارخانههای مونتاژ و قطعهسازی، کاهش هزینههای صادراتی، تربیت متخصصان فنی و تنوع بخشی به بازار صادرات الکترونیک بود. پارک چونگ هون، وزیر بازرگانی و صنعت، هدف از توسعه صنعت الکترونیک را به عنوان یک صنعت استراتژیک صادراتمحور، با هدف دستیابی به 100 میلیون دلار صادرات الکترونیک تا سال 1971 اعلام کرد. در سال 1966، کل صادرات کره در حدود 250 میلیون دلار بود. در آن زمان صادرات صنعت الکترونیک تنها 6/ 3 میلیون دلار بود. بنابراین در این طرح پیشبینی شده بود که صادرات صنعت الکترونیک طی پنج سال 30 برابر شود. برنامه پنج ساله ارتقای صنعت الکترونیک شامل اقلام و اهداف صادراتی 21 شرکتی بود که در آن زمان مانند گلداستار و دانگنام الکتریک قادر به صادرات بودند.
وزارت بازرگانی و صنعت از شرکتها پرسید که در دوره پنجساله پیشرو چقدر میتوانند صادرات داشته باشند و این ارقام را به عنوان اهداف صادراتی جمعآوری کرد. چه شرکتها در پیشبینیهای خود بیش از حد خوشبین بودند یا محافظهکار، وزارتخانه به نظرات آنها احترام گذاشت(یون 2016). بر اساس پیشبینی آنها، کل صادرات در صنعت الکترونیک از 6/ 3 میلیون دلار در سال 1966 به 51/ 20 میلیون دلار در سال 1967 افزایش مییابد و سپس به 9/ 46 میلیون دلار در سال 1968 افزایش یافته که با همین روال از 100 میلیون دلار در سال 1971 عبور میکند. به عبارت دیگر، صادرات الکترونیک در سال 1967، در سال اول دوره برنامهریزی، شش برابر شده و سپس از سال 1968 سالانه حدود 20 میلیون دلار افزایش خواهد یافت.
این یک پیشبینی نسبتا غیرواقعبینانه بود، زیرا صادرات به دلیل بازه زمانی مورد نیاز برای ساخت کارخانهها احتمالا در سالهای اولیه به آرامی افزایش مییابد و سپس سرعت میگیرد. با این حال، جدا از دقت پیشبینیها، اهداف صادراتی به عنوان معیارهایی عمل میکردند که میتوان پیشرفت را بر اساس آن اندازهگیری کرد. علاوه بر این، از آنجا که اهداف به جای تولید داخلی مبتنی بر صادرات بود، میتوان استدلال کرد که این طرح از ابتدا بر رقابت بینالمللی تاکید داشت.
توصیه سیاستی و گزارش پشتیبان برای ارتقای صنعت الکترونیک
سپس دولت از دکتر کیم وان هی که استاد مهندسی برق در دانشگاه کلمبیا بود، برای مشاوره در مورد ارتقای صنعت الکترونیک دعوت کرد. پس از دریافت دکترا از دانشگاه یوتا و کار به عنوان محقق در IBM، او به هیات علمی دانشگاه کلمبیا پیوسته بود و در سال 1963 به مقام استادی منصوب شد. ایشان در زمینه مهندسی برق یک شخصیت معتبر جهانی بود. پس از بازدید میدانی از کارخانهها و تاسیسات صنعتی به مدت چهار روز، دکتر کیم یک مطلب توجیهی را آماده کرد تا به رئیسجمهور پارک چونگ هی ارائه شود. یون چونگ وو، رئیس بخش ارتباطات در وزارت بازرگانی و صنعت و لی تاگو، مدیر تعاونی صنایع الکترونیک کره، به او کمک کردند. بنابراین توصیه سیاستی تهیهشده، ایدههای کارشناسان جامعه دانشگاهی و تجاری و همچنین دولت را در برداشت. دکتر کیم در 16سپتامبر 1967 یک جلسه توجیهی برای پرزیدنت پارک انجام داد.
این توصیهنامه مشکلات و پتانسیلهای صنعت الکترونیک کره را از یک نگاه بینالملل تطبیقی بر اساس درک عمیق از فناوری و صنعت تحلیل کرد و سپس اقدامات مشخصی برای تقویت صنعت الکترونیک در کره ارائه کرد. دکتر کیم بر ارزش افزوده بالا و ویژگیهای کاربری صنعت الکترونیک و بر نیاز به تحقیق و توسعه مستمر و درجه بالایی از مهارتهای مدیریتی برای گرد هم آوردن بخشهای تخصصی تاکید کرد. برای موفقیت یک شرکت در صنعت الکترونیک، علاوه بر قابلیت تحقیق و توسعه و بازاریابی، باید از قابلیت یکپارچهسازی سیستم برای تولید، تهیه، پردازش و مونتاژ تعداد زیادی از قطعات مطابق با استانداردهای بالای کیفی برخوردار باشد. در صنعت الکترونیک نسبت به صنایع کاربر معمولی مانند پوشاک و کفش قطعات بسیار بیشتری مورد نیاز است و سهم تحقیق و توسعه و بازاریابی در زنجیره ارزش کلی بالاست، بهطوری که هماهنگی و نوآوری از اهمیت بالایی برخوردار است. بهطور دقیقتر، آنچه مورد نیاز بود صرفا تغییر از پوشاک و کفش به صنعت الکترونیک نبود، بلکه توسعه قابلیتهای مناسب برای فعالیتهایی بود که نیاز به هماهنگی و نوآوری بیشتری دارند.
در مورد سازگاری، دکتر کیم خاطرنشان کرد که کره دارای نیروی کار فراوان و کمهزینه، با مهارت خوب و توانایی عالی برای یادگیری و جذب دانش است. وی افزود: کره فرصت خوبی داشت زیرا تولید لوازم خانگی در کشورهای پیشرفته صنعتی نزولی است. اگرچه وضعیت تولید و بهرهبرداری از صنعت الکترونیک داخلی هنوز در مراحل اولیه بود، کره پتانسیل موفقیت در صنعت الکترونیک را داشت. وی تاکید کرد: باید از تجهیزات و قطعات الکترونیکی به عنوان محصولات راهبردی صادراتی حمایت شود.
دکتر کیم سپس به 15 مسالهای که صنعت الکترونیک با آن مواجه است اشاره کرد. او به مسائل شناختهشدهای مانند: (1) فقدان تحقیق و توسعه، (2) مقیاس کوچک اکثر شرکتهای فعال در الکترونیک، (3) ناکارآمدی توسعه صنعتی (4) کمبود جمعآوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات فعالیتها در زمینه فناوری و بازارهای خارجی، (5) اندازه کوچک بازار داخلی برای حمایت از تقسیم کار، تخصص و بومیسازی ناکافی است ،... و (10) فقدان اقدامات لازم برای آموزش تکنیسینها و کارگران ماهر. علاوه بر این مسائل کلی، او تعدادی از مسائل خاص را که باید برای ارتقای صنعت الکترونیک در کره مورد توجه قرار میگرفت، برجسته کرد.
دکتر کیم تاکید کرد که باید مبنای قانونی برای تقویت صنعت الکترونیک فراهم شود و قوانین و مقررات مربوط (قانون معاملات تجاری، قانون گمرک، قانون مالیات داخلی و...) باید اصلاح شوند. وی خاطرنشان کرد: ژاپن در سال 1957 پس از تصویب قانون اقدامات موقت برای ارتقای صنعت الکترونیک، ترویج صنعت الکترونیک را آغاز کرد. در واقع، تولید لوازم الکترونیکی ژاپن در سال 1957 به 500 میلیون دلار رسید که کمتر از آلمان غربی یا بریتانیا بود، اما در سال 1966 از 3250 میلیون دلار فراتر رفت و از این کشورهای اروپایی پیشی گرفت (Kim 1968: 15).
دکتر کیم همچنین خاطرنشان کرد که هیچ سازمان تخصصی در صنعت الکترونیک کره وجود ندارد که سیاستهایی را به دولت توصیه کند و در مقام رهبری شرکتها نقش ایفا کند. برای مثال، هیچ سازمانی مانند انجمن صنایع الکترونیک ژاپن یا انجمن صنایع الکترونیک (EIA) ایالاتمتحده وجود نداشت. دکتر کیم در این خصوص خاطرنشان کرد که فروش محصولات الکترونیکی و معاملات قطعات به دلیل عدم وجود سیستم دقیق بازرسی و اجرای کیفی و در نتیجه عدم اعتماد در بین شرکتها نمیتواند بدون مشکل پیش رود.
علاوه بر این، دکتر کیم ابراز تاسف کرد که هیچ شرکتی در کلاس چایبول در صنعت الکترونیک داخلی وجود ندارد که بتواند با شرکتهای خارجی تعامل کند. وی خاطرنشان کرد: قبل از ایجاد انگیزه برای سرمایهگذاری خارجی، باید چابل را برای ورود به صنعت الکترونیک تشویق کرد. در واقع، در اواسط دهه 1960، تنها Lak Hee (الجی فعلی)، سومین چایبول بزرگ بر اساس اندازه دارایی، وارد صنعت الکترونیک شده بود و Taihan رتبه چهارم که در تجارت کابل موفق بود، در نظر داشت وارد شود. تجارت الکترونیک با این حال، سایر گروههای تجاری بزرگ مانند سامسونگ، سامهو، گاپونگ، سامیانگ، سانگ یانگ، هواشین، پانبون و دونگیانگ برنامه جدی برای پیشرفت در صنعت الکترونیک نداشتند.
علاوه بر این، دکتر کیم ابراز تاسف کرد که پتانسیل با ارزش افزوده بالای صنعت الکترونیک در کره دست کم گرفته میشود و محصولات الکترونیکی به عنوان کالاهای لوکس در نظر گرفته میشوند که مالیات مصرف بیش از حد بر آنها تحمیل شده است. همانطور که در مورد تلویزیون سیاه و سفید گلداستار دیده میشود، تعرفههای بیش از حد و مالیات بر مصرف محصولات الکترونیکی عوامل کلیدی مانع از گسترش بازار داخلی در آن زمان بودند. بدون گسترش بازار داخلی، ترویج تقسیم کار، تخصص و داخلیسازی بر اساس صرفهجویی در مقیاس دشوار بود و همچنین محدودیتی برای تولید و صادرات محصولات با توان رقابتی جهانی وجود داشت. علاوه بر این، دکتر کیم به تعدادی دیگر از مشکلات تاثیرگذار بر صنعت الکترونیک اشاره کرد: فقدان سیستم منبع تغذیه پایدار، عدم منطقیسازی فرآیندهای شرکت در برنامهریزی، مدیریت و سازمان و فقدان همکاری صنعت-دانشگاه .
دکتر کیم سپس اهداف زیر را ارائه کرد که تا سال 1971 با تکمیل برنامه پنج ساله دوم توسعه اقتصادی انجام شود.
(1) تکمیل صنعتیسازی و سیستم تولید دستگاهها و قطعات الکترونیکی مربوط به مرحله اول توسعه صنعت الکترونیک (ساخت وسایل خانگی و وسایل الکترونیکی ارتباطی زمینی) .
(2) تحقیق، توسعه و ساخت کامل دستگاههای نیمه هادی و مدارهای مجتمع که عناصر کلیدی برای ورود به مرحله دوم توسعه صنعت الکترونیک (ساخت ماشین حسابهای الکترونیکی، استفاده از منطقیسازی سازمانی و ساخت دستگاههای الکترونیکی برای ارتباطات فضایی) هستند.
(3) حمایت و ترویج فعال تولیدکنندگان داخلی(از جمله سرمایهگذاریهای مشترک) برای دستیابی به صادرات سالانه 100 میلیون دلاری(کل تولید 150 میلیون دلار پیشبینی شده بود) برای محصولات الکترونیکی(دستگاهها و قطعات الکترونیکی خانگی، به ویژه تراشههای نیمه هادی و مدارهای مجتمع).
(4) اطمینان از قابلیت عرضه دستگاههای ارتباطی بیسیم در میان دستگاههای الکترونیکی دفاعی.
ادامه دارد...