سریال سیتادل (Citadel) اثری جاسوسی و مهیج از سرویس آنلاین آمازون پرایم ویدیو به شمار میرود که آغازگر یک فرنچایز بزرگ خواهد بود و چندین سریال دیگر به زبانهای مختلف بر اساس آن ساخته خواهد شد و رویدادی خواهد بود که بینندهها همانند آن را هرگز ندیدهاند. این کار بزرگ توسط دیوید ویل ساخته شده و شروع پنج نسخه فرعی است که از طریق داستانهای مرتبط و بازگو شده از فرهنگهای مختلف به یکدیگر مرتبط میشوند.
با چنین تلاش جهانی و پر مخاطرهای، چه کسی بهتر از برادران روسو برای انجام وظیفه تهیهکننده اجرایی مناسب است. با حضور بازیگران فوقالعاده، داستان قانعکننده و سکانسهای اکشن محور، سریال «سیتادل» میتواند به رویداد بسیار بزرگی در دنیای سریال تبدیل شود.
در قسمت ابتدایی سریال «سیتادل»، نادیا سین با بازی پریانکا چوپرا جوناس در مأموریتی برای سازمان جاسوسی مستقل و جهانی سیتادل قرار دارد تا جلوی یک سیندیکای مجرم به نام منتیکور و دست یافتن آنها به مواد هستهای را بگیرند. در همین حین نیز مأمور برجسته میسون کین با بازی ریچارد مدن نیز پشتیبان او است و به دنبال آن است تا از موفقیت این مأموریت اطمینان حاصل کند.
همه چیز طبق برنامه پیش میرود تا اینکه مشخص میشود همه چیز یک کمین بوده و نادیا و میسون به سختی از آن جان سالم به در میبرند و انفجار رخ داده نیز باعث میشود تا آنها حافظه خودشان را از دست بدهند. با سقوط سازمان سیتادل، حالا همکار سابق آنها به نام برنارد اورلیک با بازی استنلی توچی وظیفه دارد تا دوباره گروه را گردهم بیاورد. با این حال، این دو مأمور حافظه خودشان را از دست دادند و حالا او باید آنها را قانع کند که در گذشته جاسوس بودند تا بتوانند به کمک هم جلوی منتیکور و سلطه آن بر جهان را بگیرند.
از همان سکانس آغازین، سریال جاسوسی و مهیج تازه آمازون تأثیری ماندگار را به جای میگذارد. این اثر تمام آنچه که شما از این نوع داستانها میخواهید را درون خودش دارد و در عین حال، برداشتی تازه را از آن ارائه میکند. به خصوص صحنههای مبارزه و بدلکاری که خشونت و هیجان را دوچندان میکنند.
موسیقی پرتنشی که همراه با این سکانسها است نیز جذابیت آنها را بیشتر کرده و باعث شده تا هیجان داستان نیز بیشتر شود. در هر صورت، سکانسهای اکشن محور، سریع و مهیج موجود در سریال «سیتادل» سبب میشوند تا بینندهها به خوبی جذب آن شوند و مشتاقانه منتظر قسمتهای بعدی آن باشند.
فیلمها و سریالهای بسیار زیادی حول محور جاسوسی ساخته شدهاند و امروزه نیز زیاد هستند، دیوید ویل و آمازون نیز از همین موضوع آگاه هستند و از آن استفاده کردند تا توجه مخاطبان را جلب کنند و در عین حال، آنها را مجذوب کاراکترهای اصلی نگه دارند. به همین منظور، آنها بازیگران جذابی را برای نقشهای اصلی انتخاب کردند.
پریانکا چوپرا جوناس در نقش نادیا توانسته یک هاله هوشمندانه و حساس را به این شخصیت اضافه کند. هر زمان که او جلوی دوربین است، توانسته صحنه را از آن خودش کند و تمام توجهها را برباید. ریچارد مدن در نقش میسون کین نیز عالی است. به عنوان یک مأمور برجسته سیتادل، او حیلهگر، کمی مغرور و جذاب است. از سوی دیگر، از دست رفتن حافظه میسون کین سبب میشود تا ریچارد مدن بتواند اجرای خارقالعادهای را از خودش به جای بگذارد.
این دو بازیگر برجسته تنها دو نمونه از دلایل بسیار زیادی هستند که باید به تماشای سریال «سیتادل» بنشینید. از سوی دیگر، تماشای این دو در کنار یکدیگر نیز بسیار جذاب به نظر میرسد. از همان تعامل اول و نگاه این دو نسبت به یکدیگر، بینندهها به خوبی متوجه میشوند که آنها سابقه طولانی از مأموریتها، عاشقانهها و عدم اعتماد به یکدیگر دارند. جذبه بین این دو بازیگر واقعا هیجانانگیز احساس میشود و آنها نقشآفرینی بسیار خوبی از خودشان ارائه کردند و توانستند فیلمنامه نسبتا ساده سریال را با اجراهای خودشان ارتقاء بدهند.
همانند بیشتر سریالهای جاسوسی، رازها و دروغها به زمان خودش آشکار میشوند و در سریال «سیتادل» نیز همین گونه است. دیوید ویل در این سریال از ترفندهای سینمایی آشنا استفاده کرده اما آنها را به شکلی ساده درون سریال نگنجانده است. اینکه کاراکترها سعی دارند حافظه خودشان را بدست بیاورند و در عین حال باید با تهدیدی جهانی مقابله کنند، مرکزیت داستان سریال «سیتادل» را در بر میگیرد و همین نیز سبب شده تا دیوید ویل داستانی موفق در اختیار داشته باشد. با اینکه کشف برخی از رازها بسیار آسان است و همین نیز ممکن است برخی از بینندهها را ناامید کند اما باید گفت که سریال «سیتادل» توانسته با اجرای جذاب و مهیج خودش این نقص را بپوشاند و بینندهها را شگفتزده کند.
فصل اول سریال «سیتادل» تنها 6 قسمت دارد ولی سه قسمت ابتدایی آن که در اختیار منتقدان قرار گرفته، توانسته به خوبی زمینهسازیهای لازم را انجام بدهند، شخصیتهای مهم را معرفی کنند، شخصیتهای شرور خوبی را به نمایش بگذارند و در عین حال، به داستانهای پسزمینه بپردازد. این در حالی است که سریال توانسته سرعت داستانی بسیار خوبی را حفظ کند که بیننده را مشتاق قسمت بعدی نگه میدارد.
در هر صحنه احساس میشود که خطرات بسیار زیادی وجود دارد و دقیقا به همین دلیل است که این اثر در ژانر خود برجسته است. به لطف بازیگران استثنایی که توانستند هیجان صحنههای اکشن را بالا نگه دارند، شما به هنگام تماشای این سریال همیشه چشمهایتان به صفحه دوخته خواهد بود. آینده فرنچایز «سیتادل» سرویس آنلاین آمازون پرایم بسیار روشن است و با اضافه شدن نسخههای فرعی مرتبط به هم که شامل داستانها و شخصیتهای تازه در سراسر جهان میشود، این مجموعه میتواند بینندههای بسیار زیادی را به خودش جلب کند و به یکی از سریالهای محبوب تبدیل شود.