تحریریه زندگی آنلاین : شکاف نسلها در میان اعضای خانواده اختلاف و پرخاشگری به وجود میآورد و بحرانهای بیرونی را به محیط امن و آرام خانواده میکشاند.«رابطه شکاف نسلی با آسیبهای اجتماعی در نوجوانان شهر تهران» [1] عنوان مقالهای است که «زینب مینقیاقدم» دانشجوی دکتری جامعهشناسی، «خلیل میرزایی» استاد جامعه شناسی دانشگاه آزاد ، «خدیجه سفیری» استاد جامعهشناسی دانشگاه الزهرا(ع) و «عالیه شکربیگی» استاد جامعهشناسی دانشگاه آزاد به رشته تحریر در آوردهاند.
شکاف نسلی چیست؟
شکاف نسلی مفهومی بسیار گسترده و پیـچیده است که محدوده تحلیل و بـررسی آن شامل اختلافهای روانی، اجتماعی و فرهنگی از یک طرف و تفاوت در بینش و آگاهی، اعتقادها، پندارها، انتظارها، جهتگیریهای ارزشی و الگوهای رفتاری میان دو یا چند نسل از طرف دیگر است کـه ایـن امور را به طور همزمان در یک جامعه مورد بررسی و کاوش قرار میدهد.
از دیرباز تاکنون این موضوع از سوی بیشتر جامعهشناسان، روانشناسان، روانشناسان اجتمـاعی، مردمشناسان فرهنگی، صاحبان اندیشههای سیاسی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. در صورتی که انتقال فرهنگ و ارزشها با مشکل مواجه شود یکی از پیامدهای آن، شکلگیری پدیده تلخ اجتماعی شکاف ارزشی درون خانواده و بین نسلها خواهد بود.
بیشتربخوانید:
شکاف نسلی با خانواده و جامعه چه میکند؟
شکاف نسلها، جامعه را از تکاپو و اشتیاق نسلهای جوان و تازهنفس محروم کرده و عرصه را بر خلاقیت و نوآوری تنگ میکند. جامعه را از تبدیل شدن به یک پیکر واحد بازمیدارد و انسجام سازنده آن را برهم میزند. تجربههای پر سابقه و مهارتهای ارزشمند رفتاری و عملکردی نسلهای زنجیروار را عقیم میگذارد و راههای پیشرفت را مسدود میکند. فضای اعتماد را از بین میبرد و منافع فرد را بر مصالح جمعی مقدم جلوه میدهد.
همچنین شکاف نسلها در میان اعضای خانواده، اختلاف و پرخاشگری به وجود میآورد و بحرانهای بیرونی را به محیط امن و آرام خانواده میکشاند. بر عصبیت اجتماعی میافزاید و موضعگیری افراد و گروههای سنی علیه یکدیگر را در عرصههای مختلف موجب میشود. پیوندهای عاطفی را که لازمه حیات اجتماعی انسان است به تدریج ضعیف میکند و بیگانگی افراد یک خانواده، فامیل، محله و شهر را با یکدیگر رقم میزند. به طور کلی میتوان گفت شکاف نسلها بحرانی است که بحران میآفریند و بروز آسیبهای اجتماعی را سرعت بخشیده و تسهیل میکند. بنابراین نگاه نافذ و بلندمدت، همراه با برنامههای مدون و کارشناسی شده از جمله راههای کاهش آسیبهای تربیتی و اخلاقی شکاف بین نسلی است.
آمارهایی درباره آسیبهای نسلی
برخی از مسئولان بر این باورند 65 درصد کودکان بزهکار، از خانوادههای نابسامان، ازهمپاشیده و طلاق گرفته برخاستهاند. طبق آمار سازمان پزشکی قانونی، شایعترین علل مرگومیر جوانان و نوجوانان زیر 25 سال در ایران، در مرتبه اول، تصادفات رانندگی و سپس مسمومیتهای ناشی از الکل، مواد مخدر و خودکشی بوده است.
شهر تهران نیز به عنوان یکی از کلان شهرهای ایران، از این امر جدا نیست و نتایج برخی مطالعات در این شهر نشان میدهد میانگین بزهکاری با مؤلفههای وندالیسیم، خشونت، سرقت و تقلب، استعمال مواد مخدر، الکل و کجرویهای فرهنگی، 45 درصد است.
البته وجود شکاف نسلی در جوامع یک امر غیرعادی محسوب نمیشود. مهم این است که چگونه از طریق راهبردها و سیاستگذاریهای مناسب این شکافها و ازهمگسیختگیها را بتوان آشتی داد و مدیریت کرد. عدم مدیریت شکاف بین نسلها از یک سو زنگ خطری است برای فروپاشی نظام خانواده که در آیین اسلام و فرهنگ ایرانیان از جایگاه خاصی برخوردار است و از سویی دیگر این شکاف همراه با بروز آسیبهای اجتماعی یکی از موانع اصلی توسعه اجتماعی ایران خواهد بود.
بیشتربخوانید:
تاثیر شکاف نسلی بر وقوع رفتار بزهکارانه
شکاف نسلی، درک و فهم والدین و نوجوانان را از هم کم میکند و اختلافها بین آنان را دامن میزند. از طرف دیگر این شرایط سبب افزایش احساس تنهایی، انزوا، افسردگی، بزهکاری و انحرافهای اجتماعی نوجوانان میشود و آنان را دچار انواع مسائل و مشکلات فرهنگی و اجتماعی میکند.
بر اساس محاسبههای آماری انجام شده و یافتههای به دست آمده، با توجه به تاثیر انکارناپذیر شکاف نسلی بر وقوع رفتار بزهکارانه، میتوان اینگونه نتیجه گرفت که افراد زمانی که در رسیدن به اهداف و آرزوهای خود احساس محرومیت و ناکامی میکنند، در چنین وضعیتی، برای تامین نیازهای روانی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی خود، مرتکب رفتارهایی میشوند که از سوی جامعه مناسب تلقی نمیشود.
شکاف ارزشی میان خانواده چگونه و به چه شکل اتفاق میافتد؟
همانگونه که اشاره شد، شکاف ارزشی درون خانواده و بین نسلها زمانی اتفاق میافتد که انتقال فرهنگی بـا مشکل روبرو شود. آسیبهای اجتماعی، مسالهای نگرانکننده و از موضوعهایی است که زیرساختهای جامعه را هدف قرار داده؛ آسیبهایی همچون اعتیاد، سرقت، پرخاشگری، خودکشی و ... همگی میتوانند اساس جامعه را دچار اشکالات و تنش کنند.
بر همین اساس، طبق نظریه یادگیری اجتماعی، نقطه شروع این فرایند، یادگیری ارزشها، نگرشها و رفتارها در تماس مستقیم با دیگران مهم است که اینها عناصر اصلی جامعهپذیری به شمار میروند. در این میان، خانواده، حلقه واسط فرد و جامعه است و تعاملات خانوادگی و روابط والدین و فرزندان، کلید اصلی فهم رفتار بزهکارانه جوانان است.
بنابراین با توجه به نتایج پژوهش و مطالب یادشده، باید گفت آموزش والدین به منظور افزایش توانایی ایجاد ارتباط با فرزندان، به ویژه در مواجهه با تفاوتهای دیدگاهی نسلها، میتواند گام بسیار مهمی در جلوگیری از ظهور بسیاری از انحرافها باشد.
همتراز نبودن سطح تحصیلات والدین با فرزندان، نبود درک مقابل میان فرزندان و والدین و ناآشنایی والدین با ویژگیهای شخصیت و نیازهای دوران بلوغ فرزندان، از مهمترین مصادیق شکاف بین نسلی است. این شکاف موجب شده رفتارهای مناسب و متناسب با انتظارها و توقعها میان والدین و فرزندان حاصل نشود و فرزندان با سرکوب غرایز و خواستههای خود روبرو شوند و گفتمانی منطقی میان والدین و فرزندان در جریان نباشد.
کاهش شکاف نسلی میتواند احتمال بروز آسیبهای اجتماعی از جمله وقوع سرقت، پرخاشگری، مصرف مواد مخدر، خودکشی، ترک تحصیل، فرار از منزل را کاهش دهدهمچنین فرزندان در این ناکامیها از محیط پیرامون خود الگوگیری کنند و عواملی از جمله ترس، آرزو، تخیل، تهدید، مسائل عاطفی، روانی، اقتصادی و فرهنگی موجب میشود تا فرد در اقدامی هیجانی و برای نجات خود از این شرایط اقدام به خودکشی کند که متأسفانه در این اقدام راهی برای پشیمانی و بازگشت نیز باقی نمیماند.
توجه به نتایج حاصل از آزمون فرضیهها بیانگر این است که وجود شکاف نسلی میتواند به وقوع آسیبهای اجتماعی منجر شود و کاهش شکاف نسلی نیز میتواند احتمال بروز آسیبهای اجتماعی از جمله وقوع سرقت، پرخاشگری، مصرف مواد مخدر، خودکشی، ترک تحصیل و فرار از منزل را کاهش دهد.
از طرف دیگر شواهد رو به رشدی نیز وجود دارد که درمان خانوادهمحور، کارکرد خانواده را بهبود میبخشد و در این زمینه نسبت به رویکردهای دیگر برتری دارد.
بیشتربخوانید:
یافتهها و پیشنهادها
شکاف نسلی با بروز آسیبهای اجتماعی در بین نوجوانان شهر تهران ارتباط معنادار و مستقیمی دارد. همچنین، شکاف نسلی با بروز آسیبهای پرخاشگری، سرقت، ترک تحصیل، خودکشی، مصرف مواد و فرار از منزل نیز ارتباط معنادار و مستقیمی دارد.
بنابراین، برای کاهش بروز آسیبهای اجتماعی در جامعه موارد زیر پیشنهاد میشود:
_ تعامل و گفتوگوی نسل قدیم و نسل جدید (جوانان) و مذاکره بر سر ارزشهای مورد منازعه این دو نسل بر اساس الگوهای منطقی
_ اهمیت دادن نسل قدیم و بزرگسال به انتظارها و ارزشهای نسل جدید
_ انتقال ارزشها و هنجارهای جهتدهنده به نسلهای حاضر توسط بزرگسالان با قراردادن خود به عنوان الگوی مناسب
_ کاهش شکاف ارزشهای دو نسل با استفاده از کارگاههای فرهنگی و آموزشی برای ایجاد هدفی مشترک برای داشتن زندگی سالم و مفید
_ با توجه به معناداری رابطه همنشینی با همسالان و دوستان منحرف با شکلگیری رفتار انحرافی و یادگیری رفتارهای پرخطر در جوانان، نظارت بر تعاملات اجتماعی فرزندان، بسیار مؤثر است و میتوان با رویکردی منطقی، عواقب تعاملات اجتماعی با افراد منحرف را به جوانان گوشزد کرد. برای جلوگیری از این فرایند آسیبزا (همنشینی و تأثیر دوستان نایاب و منحرف)، کنترل و اقناع جوانان از طریق مذاکره و استدلال، کارایی مطلوبی دارد.