ماهان شبکه ایرانیان

انتقاد محسن هاشمی‌ از ده‌ها سال بی‌عرضگی دولت‌ها / چرا از نظامی‌ها و امنیتی‌ها برای خودکفایی استفاده نکردید؟

چگونه است که ایران در حوزه امنیتی و دفاعی آنقدر توانمند شده است که دشمن به آن اعتراف می‌کند. ولی کشور در خودکفایی و خوداتکایی در بخش‌های صنعتی و اقتصادی و بعضا غذایی هنوز نتوانسته آن‌طور که باید جایگاه مناسب خود را پیدا کند.

محسن هاشمی‌رفسنجانی در یادداشت «خود اتکایی با خودکفایی» روزنامه اعتماد نوشت: گهگاه مطرح می‌شود، چگونه است که ایران در حوزه امنیتی و دفاعی آنقدر توانمند شده است که دشمن به آن اعتراف می‌کند. ولی کشور در خودکفایی و خوداتکایی در بخش‌های صنعتی و اقتصادی و بعضا غذایی هنوز نتوانسته آن‌طور که باید جایگاه مناسب خود را پیدا کند. هر چند نتایج قابل قبولی هم داشته‌ایم، دولت‌ها زیر سوال هستند که در طول این ده‌ها سال بی‌عرضگی نسبت به نظامیان و امنیتی‌ها داشته‌اند.
 
با توجه به بازدید رییس‌جمهور از مپنا و طرح مسائلی چون تست موتور هواپیمای تمام ایرانی، نمونه‌سازی خودرو و اتوبوس برقی و البته ساخت لکوموتیو و واگن و تجهیزات مربوط و با نظر به تجربیات موجود در امر تحصیل، تحقیق و توسعه و بالاخره خوداتکایی با خودکفایی مناسب است، یادآوری شود که خوداتکایی یا خودکفایی کلماتی ارزشمند هستند و نگاه ویژه به توانمندی‌های داخل و استفاده حداکثری از آن دارد، ولی به معنی بی‌نیازی به دیگران یا دیگر کشورها نیست، زیرا که همه در گردونه وابستگی به هم هستیم و نباید با بی‌برنامگی در این امر به سمت انزوا پیش برویم.
 
تعریف خوداتکایی به معنی توانمندی در حل چالش‌ها و استفاده از زنجیره تامین با رویکرد امکان‌پذیری اقتصادی و تامین منافع و البته امنیت ملی است و لذا درک درست از مفهوم خوداتکایی و خودکفایی برای مدیران و سیاستمداران از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.
 
در مقاله قبلی «قطار ملی 140 متری» تذکر داده شد که نباید از زحمات متخصصان، محققان و مبتکران کشور استفاده ابزاری و تبلیغاتی با هدف فریب عوام از روش تهییج کاذب با صحبت‌های بی‌پایه و آتشین و بدون پشتوانه کرد. متاسفانه این روش غیر اصولی با هدف امید و روحیه دادن به مردم در مقابل استکبار جهانی سال‌هاست تکرار می‌شود و اخیرا در دولت سیزدهم برای نشان دادن پیشرفت کشور به صورت جدی‌تر و با تبلیغات بعضا افراطی هم روبه‌رو است.
 
گهگاه مطرح می‌شود، چگونه است که ایران در حوزه امنیتی و دفاعی آنقدر توانمند شده است که دشمن به آن اعتراف می‌کند. ولی کشور در خودکفایی و خوداتکایی در بخش‌های صنعتی و اقتصادی و بعضا غذایی هنوز نتوانسته آن‌طور که باید جایگاه مناسب خود را پیدا کند. هر چند نتایج قابل قبولی هم داشته‌ایم، دولت‌ها زیر سوال هستند که در طول این ده‌ها سال بی‌عرضگی نسبت به نظامیان و امنیتی‌ها داشته‌اند.
 
باید توجه داشت که اولا حوزه تولیدات و ابتکارات و تحقیقات صنایع نظامی اصولا زیر نظر بالاترین مقامات کشور دنبال می‌شود و اغلب مواردی است که امکان تامین آن جز از طریق تحقیق و توسعه و ساخت حداکثری در داخل وجود ندارد و برای هزینه‌ها و امکان‌پذیری اقتصادی آن هم حد و مرزی دیده نمی‌شود، زیرا به هر قیمت و به هر تعداد لازم چه اقتصادی باشد و چه غیراقتصادی باید اجرا و تولید شود، مقایسه‌ای هم توسط مردم، اقتصاددانان و کارشناسان حوزه عمومی یا مربوطه جز تبیین اقتدار ملی نمی‌تواند صورت گیرد.
 
مثلا اگر برای تامین از خارج، قیمت خرید یک موشک هدایت‌شونده برد متوسط 300 کیلومتری سوخت مایع یا جامد حدود یک میلیون دلار فرض شود و این قیمت حداقل دوبرابر قیمت واقعی تمام شده آن و شاید بیشتر باشد، لذا ساخت داخلی آن حتی بالاتر از قیمت فروش به دلیل نیاز امنیت ملی توجیه‌پذیر است و کسی به آن خرده نمی‌گیرد و حتی اطلاعات مربوط به آن نیز به حدی محرمانه است که امکان مقایسه و خرده‌گیری هم فراهم نیست. اگر به امکان صادرات هم برسد، می‌تواند موفقیت‌های خود را دوچندان کند، چراکه خریداران نیز راهی جز خرید این محصول را احیانا از این مسیر ندارند. ولی در صنایع غیرنظامی کاملا متفاوت است.
 
پارامترهای اقتصادی از قبیل امکان‌پذیری، نقطه سربه‌سری، قیمت تمام شده کیفیت، جذب مشتری، بازگشت سرمایه و البته سودبری و رقابت‌پذیری دایمی، نقش اساسی را بازی می‌کند. به راحتی امکان مقایسه با محصولات مشابه خارجی فراهم است و می‌دانیم در جهان امروز رقابت بسیار سخت است. لذا در نگاه به خودکفایی در امور اقتصادی باید علاوه بر جایگزینی واردات، حضور در بازارهای صادراتی نیز مدنظر باشد تا محصول مورد نظر را پویا کند. در دوران جنگ تحمیلی و بعد از آن توفیق پیش آمد که حداقل 6 سالی در امر تحقیقات و ساخت تولیدات صنایع نظامی پیشرفته (موشکی) در صنایع سپاه (طرح یا مهدی موشک ضدتانک)، شهید همت (موشک دوربرد سوخت مایع) و شهید باکری (موشک دوربرد سوخت جامد) و بعد از آن تجربه بیست ساله در امر ساخت قطار شهری چه ساختمانی و چه تجهیزات ثابت و متحرک و در نهایت قرار گرفتن در امر اجرا و تولید انبوه در این امور و تامین ساخت داخل قطعات یدکی مربوطه و بالاخره ایجاد کارخانه واگن‌سازی تهران و تولید بیش از 1300 واگن با درجات مختلف ساخت داخل فعالیت کنم و مسوولیتی از رده کارشناس تا مدیریت تولید، هماهنگی، برنامه‌ریزی و مدیریت عاملی نیز داشته‌ام.
 
طبیعی است که در خودکفایی در صنایع نظامی، تحلیل‌ها، حمایت‌ها و اجرا کاملا با خودکفایی در امور عمومی و حتی کشاورزی و غذا فرق دارد و نگاه دیگری به آن می‌شود. اولا در صنایع عمومی خودکفایی کامل و صددرصدی معنی ندارد، چراکه در همه زمینه‌ها موارد را نسبی در نظر می‌گیرند و عمل می‌کنند و البته در امر راهبردی اولویت‌ها مهم و تعیین‌کننده می‌شود و پیشرفت‌ها در جهان آنقدر به سرعت در حال انجام است که گهگاه خودکفایی در امری و اصرار به مصرف آن باعث عقب‌ماندگی کشور می‌شود. مثال‌های زیادی در این موارد از جمله پیشرفت کشور در امر تولید خودرو یا لوازم خانگی و مقایسه آن با نمونه‌های خارجی وجود دارد.
 
اینکه با روش‌های علمی و مبتنی بر امکان‌پذیری اقتصادی و با پرهیز از هرگونه شعارزدگی، خودکفایی در حد لازم و بدون اغراق باشد، هم می‌تواند نیروهای متخصص را راضی کند و هم مردم از نتایج فعالیت‌های تحقیقی و توسعه‌ای کشور به صورت عاقلانه بهره‌مند می‌شوند. برای مثال ساخت قطارهای مترو از همان ابتدای خرید همراه با ساخت بخشی‌ در واگن‌سازی پارس شروع شد و با ایجاد کارخانه واگن‌سازی تهران در پایانه جنوب در کنار ریل‌های مترو تا به حال همه واگن‌ها اعم از دو طبقه و مترویی از این کارخانه خارج شده و از 25درصد تا 40درصد ساخت داخل را در برداشته است. یکی از دلایل ساخت داخل زیر 50درصد، نیاز فاینانس خارجی برای تامین تجهیزات واگن‌هاست که اجازه نمی‌دهد براساس قوانین و آیین‌نامه‌های کشور تامین‌کننده مالی، ساخت داخل به 85درصد برای قطار ملی برسد، چراکه معمولا با تامین فاینانس فقط 15درصد ساخت داخل و 15درصد ساخت کشور ثالث را می‌پذیرند و باقیمانده در کشور تامین‌کننده مالی ساخته می‌شود.
 
ولی خوشبختانه این امکان فراهم شد که ساخت داخل را تا 51درصد با کشور چین تامین کنیم. حال اگر به صورتی دنبال ساخت داخل 85درصد باشیم، دیگر امکان تامین فاینانس بین‌المللی نخواهد بود و باید به دنبال تامین نقدینگی از منابع داخل باشیم و باید بدانیم که برای 113 واگن داخلی حداقل‌باید 8000 میلیارد تومان تامین اعتبار نقدی یا بانکی نیز کنیم وگرنه طرح موضوع بدون تامین نقدینگی بدین معنی است که مردم را سرکار گذاشته‌ایم. 5 سالی است که از قطار ملی صحبت می‌شود، ولی هنوز به دلیل عدم تامین نقدینگی حتی برای تکمیل تحقیق و ساخت نمونه اولیه مردم را فقط با تیترها خوشحال و امیدوار می‌کنیم، ولی در میان و درازمدت مردم ما را چوپان دروغگو فرض خواهند کرد که متاسفانه حداقل در مورد تامین قطار مترو چنین هم شده است.
 
امیدوارم در مورد ساخت موتور هواپیما، اتوبوس و خودرو برقی مانند قطار ملی 140متری تهران عمل نکنیم که مردم نتیجه تحقیق را در زندگی‌شان ببینند و نگویند اگر ما می‌توانیم پس کی می‌توانیم؟!
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان