*******
روزنامه های امروز یکشنبه 31 اردیبهشت در حالی چاپ و منتشر شد که شاخصهای دیپلماسی موفق در بیانات رهبر انقلاب در دیدار با مسئولان وزارت خارجه، هشدار مقامات ایران به طالبان درباره حقابه هیرمند و بیم و امیدهای برنامه هفتم توسعه در صفحات نخست روزنامه های امروز برجسته شده است.
رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح دیروز در دیدار مسئولان وزارت امور خارجه و سفیران جمهوری اسلامی ایران، با تبیین ضوابط و شاخصهای سیاست خارجی موفق، «عزت» به معنای نفی و پرهیز از دیپلماسی التماسی، «حکمت» به مفهوم تعاملات و فعالیتهای خردمندانه و محاسبه شده و «مصلحت» به معنای انعطاف برای دور زدن موانع سخت و ادامه دادن مسیر را سه کلیدواژه اساسی در دیپلماسی کشور خواندند.
روزنامه رسالت در سرمقاله خود درباره بیانات رهبر انقلاب نوشته است:
مقام معظم رهبری در دیدار مسئولان وزارت امور خارجه و سفیران جمهوری اسلامی ایران، ضوابط و شاخصهای سیاست خارجی موفق و معنای صحیح و بدون اعوجاج «حکمت»، «عزت» و «مصلحت» را تبیین فرمودند و نسبت به جانمایی صحیح ایران در نظم جدید جهانی تأکید داشتند.
فهم دقیق رویکرد و تبیین اقناعکننده منطق آن، ضابطهای مهم برای سیاست خارجی موفق است. حضور اثرگذار و جهتبخش در پدیدهها، حوادث و جریانهای مختلف سیاسی-اقتصادی منطقهای و بینالمللی یکی دیگر از ضوابط سیاست خارجی دارای توفیق و مورد تأیید است.
در ادامه این یادداشت آمده است:
رفع و کاهش سیاستها و تصمیمات تهدیدآمیز علیه ایران یکی دیگر از ضوابطی است که در چند سخنرانی مقام معظم رهبری به آن اشاره شده است. رویکردی که نیازمند کارکردهایی از جنس تنشزدایی از یکسو و تقویت بنیه داخلی از سوی دیگر است؛ تا حدی که برخی کشورهای منطقه و جهان، همراه شوند و برخی حتی فکر دشمنی با ایران هم به ذهنشان خطور نکند.
ضابطه مهم دیگر، تضعیف کانونهای خطرآفرین برای جمهوری اسلامی، جبهه مقاومت و منطقه است. هر مجموعهای که به اینحوکان، امکان تولید خطر داشته باشد باید مورد طراحی، تهدید و اقدام ما قرار گیرد تا ضعیف و ضعیفتر شود.
روزنامه همشهری نیز در سرمقاله خود با عنوان «مرز دیپلماسی التماسی و نرمش قهرمانانه» مینویسد:
واقعیت این است که فاصله «دیپلماسی التماسی» و «انعطاف اصولی» یک مرز باریک است که اگر مراقبت نشود، «خطای برداشت» حاصل میشود. چرا؟ چون ممکن است هردو در ظاهر و برداشت اولیه یکسان بهنظر برسند. به همین دلیل فرمودند که سالها پیش به نرمش قهرمانانه اشاره کردم اما برخی در داخل و خارج دچار خطا شدند.
اما این برداشت خطا چیست؟ دو برداشت خطا در نسبت این دو مفهوم ممکن است شکل بگیرد که اتفاقا در تاریخ سیاسی کشور دارای مصادیق فراوان هستند.
گروه اول کسانی هستند که با ایستادن بر عزت از هرگونه انعطاف پرهیز میکنند و با یک آرمانگرایی توهمی تصور میکنند مصلحت صرفا عافیتاندیشی و محافظهکاری است. این گروه چون توان واقعبینی ندارند، قدرت حل مسئله را پیدا نمیکنند و قهرا بعد از مدتی یا دچار یاس و افسردگی میشوند و یا گرفتار انحراف و از اساس منکر آرمان میشوند.
رونمایی از برجام جدید در هیروشیما
رهبران کشورهای گروه هفت پس از نشست هیروشیما در بیانیه ای با مطرح کردن مسائلی درباره برنامه هسته ای ایران و ابراز نگرانی نسبت به آن چه تشدید فعالیت های ایران در این زمینه خواندند، برجام را با لحنی غیرقابل انتظار برای حل دیپلماتیک مسئله هسته ای ایران مفید دانستند.
روزنامه آرمان امروز درباره بیانیه سران جی - هفت نوشته است:
بر اساس بیانیه ای که پس از اجلاس رهبران کشورهای گروه 7 منتشر شد، آن ها برجام را برای حل دیپلماتیک موضوع هسته ای ایران مفید قلمداد کردند، در بیانیه گروه 7 آمده است که «ما دوباره بر عزم آشکار خود مبنی بر این که ایران هرگز نباید سلاح هستهای تولید کند، تاکید میکنیم. ما عمیقا نگران تشدید مداوم برنامه هستهای ایران هستیم، برنامهای که هیچ توجیه غیرنظامی معتبری ندارد و به طور خطرناکی به فعالیتهای واقعی مرتبط با تسلیحات نزدیک است.»بیانیه کشورهای گروه هفت مبنی بر تشدید فعالیت های هسته ای ایران در راستای اهداف نظامی در حالی مطرح می شود که ایران همکاری ها با آژانس بین المللی انرژی اتمی را در زمینه نظارت و راستی آزمایی برنامه اتمی خود ادامه می دهد و این نهاد بین المللی تا کنون در گزارش های خود وجود اهداف نظامی در برنامه هسته ای ایران و انحراف مواد هسته ای را تایید نکرده است.
روزنامه هممیهن نیز در گزارشی با عنوان قدرتهای جهان در پی برجام دوم مینویسد:
در این بیانیه صراحتا اعلام شده است که ایران اجازه ندارد به برنامه هستهای دست پیدا کند و بهترین راهکار برای برنامه هستهای ایران، دیپلماسی عنوان شده که برجام یک نمونه مثبت یادشده است. یعنی در این بیانیه اعلام نشده که کشورها به برجام بازگردند. حتی به دو قطعنامه اشاره شده است که یکی از آنها قطعنامه 2231 که مربوط به تحریمها است و نقض تحریمهای تسلیحاتی و به همکاری تسلیحاتی ایران و روسیه اشاره دارد. برنامه هستهای سه سطح دارد، نخست سطح علمی است که بیش از 100 کشور در دنیا آن را دارند. دوم برنامه انرژی هستهای است که از زمان تشکیل سازمان انرژی هستهای در سال 1343 در گزارش تهیهشده به شاه ایران اعلام شد که این برنامه توجیه اقتصادی ندارد و بعدها نیز کارشناسان بر این موضع تاکید کردند که فاقد توجیه اقتصادی است و به دلیل هزینهبر بودن مانع توسعه اقتصادی کشور میشود.
در ادامه این گزارش آمده است:
همچنین ایران عضو NPT است و تعهد داده است که از این انرژی استفاده صلحآمیز داشته باشد و تاکنون نیز آژانس بینالمللی هستهای اعلام نکرده است که ایران آن را نقض کرده و فقط احتمال داده است. در حال حاضر بیش از 30 کشور در دنیا دارای انرژی هستهای هستند و تنها ایران و کرهشمالی برای داشتن آن تحریم شدهاند. نکته مهم دیگر اینکه در مقدمه برجام 2015 ایران اعلام کرده است که تحت هیچ شرایطی به سمت تولید سلاح هستهای نخواهد رفت. سطح سوم نیز بحث نظامی است.
وقتی پهلوی از حقابه هیرمند گذشت!
حقابه ایران از رود هیرمند 50 درصد بود. آنچه این حقابه را کاهش داد و علاوه بر آن باعث بی پروایی مقامات افغانستان در دورههای مختلف علیه ایران شد، معاهدهای بود که رژیم پهلوی با دولت افغانستان در سال 51 منعقد کرد.
روزنامه جوان درباره مناقشات اخیر درباره حقآبه ایران از هیرمند با دیدی تاریخی نوشته است:
سهم ایران از آب هیرمند در طول حکومت دو شاه پهلوی کم و کمتر شد. سهم ایران تا قبل از روی کار آمدن پهلویها بیش از 50 درصد بود. با روی کار آمدن رضا پهلوی و شروع به کار حکومت پهلوی، تصور میشد او به دلیل ادعاهای میهنپرستانه و ارتشی که فخرش را میفروخت، مناقشات مرزی را بتواند به نفع ایران حل کند، اما در واقع، همه ادعاهای ناسیونالیستی پهلویها فقط شعار بود و بارها و بارها مقابل بیگانگان، از منافع ملی ایرانیان گذشتند.
دولت رضا پهلوی طی قراردادی با دولت وقت افغانستان، آب هیرمند را به صورت 50 – 50 با این کشور سهیم شد؛ قراردادی که در سال 1317 به امضای سیدباقر کاظمی و علیمحمدخان، وزرای خارجه ایران و افغانستان رسید. این در حالی بود که تا پیش از آن، سهم حقابه ایران از رود هیرمند، بیش از 50 درصد بود و البته افغانها به این مسئله اعتراض داشتند و حتی در مورد همین قرارداد هم مجلس افغانستان زیر بار تصویب آن نمیرفت و خواستار سهم بیش از 50 درصد از آب هیرمند بود!
پادزهر سفیدشویی آدمکشها
25 آبانماه بود که بر اثر یک حمله مسلحانه تروریستی در میدان نگهبانی محله خانه اصفهان، سهمدافع امنیت به نامهای اسماعیل چراغی، محسن حمیدی و محمد کریمی به شهادت رسیدند. عوامل این حمله، با هماهنگی قبلی که با یکدیگر داشتند دست به اقدامات تروریستی زدند و با کشیدن سلاح به قصد جان مردم و ماموران اقدام به تیراندازی کردند. این تروریستها روز گذشته اعدام شدند.
روزنامه فرهیختگان درباره حاشیههای اعدام تروریستها نوشته است:
ترانه علیدوستی از سه متهم تروریست وابسته به منافقین حمایت میکنه و از سازمان ملل برای محکومیت ایران کمک میخواد اونوقت قوه قضائیه هیچ»، این یکی از نظراتی بود که یکی از مخاطبان خبرگزاری میزان زیر یکی از گزارشها و اخبار مربوط به متهمان جنایت خانه اصفهان نوشت. نظری که مسیر را برای روایت و انتقاد ما به رویههای موجود در رسیدگی به پرونده متهمان امنیتی و تروریستی و امثالهم هموار میکند. بگذارید یکبار ساده با هم مرور کنیم، تعدادی آدم، بعد از ارتباط با سازمانهای معاند خارجی تصمیم به خرابکاری در داخل کشور میگیرند.
در ادامه گزارش فرهیختگان آمده است:
آن هم در ایامی که کشور درگیر غائلهای سنگین و پر التهاب است. در جریان این خرابکاری سه نیروی مدافع امنیت، از بسیجی و انتظامی به شهادت میرسند و تعدادی از مردم عادی و نیروی انتظامی هم مجروح و زخمی میشوند. به این اتفاقات، رعب و وحشت و ناامنی ایجاد شده را هم مضاعف کنید. آن وقت بعد از دستگیری این جنایتکاران جریان رسانهای؛ خصوصا رسانههای خارجی بهسمت تطهیر اقدامات و جنایات آنها میرود و بخشی از جامعه هم با آنها همراه میشود. سلبریتیها و چهرههای همهچیز ندان و اینطور مواقع در صحنه هم پای کار میآیند و بر طبل این شکاف ایجاد شده و عدماقناع مخاطب میکوبند و چند قطبی ایجاد شده را تشدید میکنند.