کنسرت مشترک سهراب پورناظری و علی قمصری قرار است طی روزهای مشترکی با کنسرت علیرضا قربانی در مجموعه سعدآباد برگزار شود که ممکن است این سوال را ایجاد کند که آیا این اتفاق به علت فضای رقابتی بین هنرمندان موسیقی ایرانی شکل گرفته یا نه که پورناظری درباره این امر توضیح داد که «هیچ رقابتی با علیرضا قربانی نداریم.»
پورناظری گفت: من از سال 86 به همراه پدر در کاخ سعدآباد کار کردیم، پروژه سی و سیصد را در اینجا داشتهایم و اینجا کمی حق آب و گل داریم. من از صمیم قلب برای کنسرت آقای قربانی و تیمش خوشحالم و امیدوارم روز به روز پرفروغتر باشد. ما در توفیق و شکست هم سهیم هستیم و من به این حد از تحلیل رسیدم که وقتی بازار موسیقی رونق بگیرد قطعاً به نفع ماست.
به گزارش خبرنگار موسیقی ایسنا، نشست رسانهای کنسرت مشترک سهراب پورناظری (آهنگساز و نوازنده) و علی قمصری (آهنگساز و نوازنده تار) عصر چهارشنبه (بیست و چهارم خرداد ماه) در کاخ موزه سعدآباد تهران برگزار شد.
سهراب پورناظری، علی قمصری و رضا موسوی (کارگردان هنری) و رضا امامی (مدیر شرکت اسپانسر)، جزییات تازهترین پروژه مشترک موسیقایی خود با عنوان «در هوای بیچگونگی» را تشریح کردند.
سهراب پورناظری در ابتدای این نشست خبری بیان کرد: به اعتقاد من در فضای کنونی ایران هیچ چیزی مهمتر از یک آشتی ملی نیست. به همین جهت ما سعی کردیم برای این آشتی از خودمان شروع کنیم. شرایطی که در من و علی قمصری وجود داشت و این انگیزه به قدری برای ما زیاد است که میتوانیم بخشی از نمایندگی موسیقی ایرانی و مقامی را به دوش بکشیم. امیدوارم این حجم از تفاهم بتواند برای نسل آینده ما نقش ایفا کند.
او تصریح کرد: گلهای که همیشه از پیشکسوتان موسیقی داشتهام، این بوده که درس آشتی به ما ندادهاند و حداقل از بخش عمدهای از پیشکسوتان روحیه آشتی و وحدت بخشی را ندیدهام. تلاش ما این است که ضعفهای که در نسل های قبل در بخش روابط انسانی بوده را اصلاح کنیم. در این پروژه کسی بر فردیت خودش صحه نگذاشته و خود من دلم می خواهد تمام عرصه را فراهم کنم علی هنر درجه یکش را به گوش مردم برساند. امیدوارم در این پروژه که همه «ما» شدیم شرایطی فراهم شود که موضوع آشتی ملی شروع خوبی برای موسیقی ایرانی ما باشد. در سالهایی که ما نوجوان بودیم موسیقی ایرانی مخاطب زیادی داشت و گروههای زیادی در موسیقی ایرانی فعالیت میکردند ولی امروز چیزی از آنها نمانده است و باید سعی کنیم به سهم خودمان این شمع را فروزان کنیم.
جزئیات کنسرت در هوای بی چگونگی
پورناظری درباره دیگر جزییات کنسرت مشترک خود با علی قمصری توضیح داد: کنسرت ما در سه بخش برگزار خواهد شد؛ بخش اول به مدت 30 دقیقه دو نوازی سهتار خواهیم داشت که با یک سری الگوی از پیش تعیین شده، فضای بداههای را شکل میدهیم. بعد از آن دو نوازی دیوان و تنبور را داریم که سازهای مقامی کردنشین هستند. در این بخش نیز تصانیفی را اجرا میکنیم، در جاهایی همکلام میشویم و آواز میخوانیم. در نهایت نیز اجرا با تار و کمانچه به پایان میرسد. البته در کل این کنسرت نوازندگان دیگر هم ما را همراهی میکنند؛ نوازندگان پرکاشن، عود، چنگ و ... .
او ادامه داد: در کنسرت پرفورمنس خواهیم داشت که این بخش بر عهده آقای رضا موسوی است. این کنسرت بیکلام نیست و دکلمه متون کهن را خواهیم داشت و همینطور قطعاتی را هم من و هم علی جان میخوانیم ولی تمرکز کنسرت بر آثار سازی است.
پس از آن رضا موسوی در پاسخ به سوال ایسنا درباره تداخل چیدمان دکور، نورپردازی و استیج با کنسرت علیرضا قربانی بیان کرد: در مجموعه سعدآباد برخلاف، سالنهای دیگر، باوجود برگزاری دو کنسرت در یک شب مشکل زمانی برای انجام کارها نداریم و با خیال راحت به اقدامات لازم میپردازیم. ولی معضلاتی هم در سعدآباد داشتهایم که شامل برق و نور میشده؛ زیرا مثلا جایگاه مناسبی برای نور نداریم اما به هر حال تلاش شده که این مشکل را حل کنیم.
او همچنین در پاسخ به دیگر سوال ایسنا درباره تمهیدات لازم برای جلوگیری از آسیب کاخ ملت باتوجه به ازدحام جمعیت و صدای اسپیکرها، بیان کرد: رشته من مرمت بناهای تاریخی بوده است. خود من اولین منتقد تأثیرگذاری صدا روی آثار تاریخی بودهام، کمااینکه یک سری اجرا در مجموعه مسعودیه اتفاق میافتاد، و ما تلاش کریم مانع این امر شویم؛ چراکه آن بنا اصلا استحکام لازم را نداشت و هیچ اسپیکری نبود که آنجا قرار داده شود و شیشه یا دیواری به لرزه درنیاید.
موسوی ادامه داد: تلاش کردهایم اسپیکرها به گونهای قرار داده شوند که به سمت بنا نباشد ولی بناهای مجموعه سعدآباد نسبت به بناهای تاریخی دیگر محکمتر است و خیلی قدیمی نیست و استیجی که قرار است روی آن به روی صحنه برویم، برای تئاتر ساخته شده است.
همچنین پورناظری در پاسخ به این سوال ایسنا توضیح داد: طبیعتا این اسپیکرها همیشه رو به جمعیت است و هیچگاه رو به ساختمان نیست؛ یعنی پرتاب صدا به سمت فضای باز است که اگر این حجم از صدا به ساختمان هم بخورد مشکلی ایجاد نمیکند. از طرفی هم من و هم آقای قمصری دغدغه آثار باستانی را داشته و داریم و باید سعی کنیم بدون آسیب زدن تا جایی که میتوانیم مردم را این مکانها بکشانیم؛ زیرا این مکانها بدون حضور مردم مردهاند.
کودک که بودم پدرم کارت حمل ساز داشت
پس از آن دیگر خبرنگاران سوال کردند که پس از توقف کنسرتها در جریان ناآرامیها، چقدر به عنوان هنرمند موسیقی تلاش دارند که مانع توقف موسیقی شوند؟
پورناظری در پاسخ به این سوال گفت: حوادث تلخی در کشور رخ داد که هر انسانی را آزار داد و در آن زمان اصلا نمیشد به کار کردن فکر کرد. ولی کاری که ما انجام میدهیم از جنس راهگشایی بوده است. کودک که بودم وقتی پدرم به خیابان میرفت کارت حمل ساز داشت؛ گویی که سازش اسلحه باشد. امروز به فضایی رسیدهایم که شبی 200 کنسرت در تهران برگزار میشود و زنان ما موسیقدانهای درجه یکی شدهاند که روی صحنه حضور پیدا میکنند. هیچوقت نباید این سنگر را خالی کنیم؛ زیرا اگر موسیقی متوقف شود دودش به چشم فرهنگ و هنر کشور میرود. ما باید هر طور شده این چراغ را روشن نگه داریم.
او ادامه داد: حضور زنان روی صحنه یک دستاورد بزرگ است. پشت هنر زنان تمام قد میایستیم. زنان باید روی صحنه حضور داشته باشند و حضور آنها روز به رو باید پررنگتر شود و در کنسرت خود نیز بدون تفکیک جنسیتی به روی صحنه خواهیم رفت. هیچگاه نباید عرصه برای فردی که هنرمند است و مسئولیت اجتماعی دارد، تنگ شود.
در همین راستا علی قمصری گفت: طی سفرهای که در قالب پروژه تار ایرانی انجام شد، با چالشهای موسیقدانها و استعدادهای درخشانی که با دست خالی تلاش میکنند و با عشق جلو میروند، این پروژه برایم تبدیل به سلوک شد. من باید رسالت خودم را برای توجه به موسیقی ایرانی ادا کنم. به عنوان فردی که دربند سودجوییهای شخصی نیست، به این فکر میکنم که اگر کنسرتی دارم که برایم سود مالی دارد، باید از آن استفاده کنم که این قطار به جلو هدایت شود. من هم با سهراب موافقم. به هر حال شرایط کشور برای ما وضعیتی را ایجاد کرد که راحت پایما به صحنههای اجرا باز نشود. ما به هر قیمتی روی صحنه نمیرویم چرا که خود را برای مردم میدانیم که در برابر آنها مسئولیم و امیدوارم در این مسیر سربلند باشیم.
چرا در هوای بی چگونگی؟
علی قمصری نوازنده و آهنگساز موسیقی ایرانی در ادامه این نشست با اشاره به انتخاب عنوان این کنسرت هم توضیح داد: عنوان «در هوای بیچگونگی» برگرفته از یکی از آثار بایزید بسطامی است که اتفاقاً در این کنسرت نیز از این فرازها استفاده خواهیم کرد. جالب است وقتی بعد از 10 سال با علی قمصری شروع به نوازندگی کردیم حال و هوای ویژهای را تجربه کردیم که انگار خودمان را میشنویم. این یگانگی به قدری برای ما جالب و شگفتانگیز شد که گویی روح ما دو نفر بعد از مدتها دوری و اختلاف نظر در یک کالبد مشترک هستیم. لذتی که با ساز زدن همراه علی به من دست داد واقعاً عالی بود.
این نوازنده و آهنگساز موسیقی ایرانی در ادامه این نشست با اشاره به انتخاب عنوان این کنسرت هم توضیح داد: عنوان «در هوای بیچگونگی» برگرفته از یکی از آثار بایزید بسطامی است که اتفاقاً در این کنسرت نیز از این فرازها استفاده خواهیم کرد. جالب است وقتی بعد از 10 سال با علی قمصری شروع به نوازندگی کردیم حال و هوای ویژهای را تجربه کردیم که انگار خودمان را میشنویم. این یگانگی به قدری برای ما جالب و شگفتانگیز شد که گویی روح ما دو نفر بعد از مدتها دوری و اختلاف نظر در یک کالبد مشترک هستیم. لذتی که با ساز زدن همراه علی به من دست داد واقعاً عالی بود.
قمصری نیز درباره این دو نوازی مشترک گفت: وقتی با هم بعد از سالها دوباره دیدار کردیم، شروع به دونوازی سه تار کردیم و گویی تمام حرفهایمان را با این دونوازی زدیم و سپس شروع به حرف زدن کردیم. اغراق نیست که بگویم که چنین حسی را در این سالها تجربه نکرده بودم. شرایطی که برای من بسیار بی حاشیه و آرام شروع شد و به همین شکل ادامه پیدا کرده است.
این نوازنده درباره سازبندی این کنسرت توضیح داد: ما در این کنسرت به سراغ سازهایی رفتیم که بسیاری از کشورها آنها را به نام خودشان ثبت کردند. سازهایی که ریشه تاریخی در ایران ما داشته و با هویت ملی هم راستاست. نکتهای که برای من اتفاق خجستهای است و میتوانم در کنار سهراب پورناظری اثری را با دو دست خلق کنم. در این کنسرت مرز بین بداهه و کار دارای کمپوزیسیون حال و هوای ویژهای داشت که بسیار آن را دوست دارم.
پروژه مشترک سهراب پورناظری و علی قمصری به کارگردانی هنری رضا موسوی، از روز سهشنبه 30 خرداد 1402 در محوطه باز کاخ سعدآباد با حمایت بخش خصوصی روی صحنه میرود. این دو هنرمند سالها پیش در گروه «همنوازان حصار» سابقه همکاری داشتند. اکنون و پس از چندین سال، بار دیگر قرار است که در کنار همدیگر، اجرایی را به صحنه ببرند.