نامگذاری روزی جهانی به نام مبارزه با بیابانزایی و خشکسالی، نشان از وخامت وضع زمین در مقابله با گسترش بیابانهاست.
به گزارش ، جام جم نوشت: بیابانزایی چالشی است که با اکوسیستم مناطق خشک سر و کار دارد؛ اکوسیستمی که قریب به یکسوم از سطح زمینهای جهان را در بر گرفته است. بیابانزایی فرآیند تخریب زمینها در مناطق خشک، نیمهخشک و نیمهمرطوب تحت تاثیر عوامل انسانی و اقلیمی است. این تخریب سبب از بین رفتن پوشش گیاهی و گسترش قلمروی بیابانها میشود. در این شرایط، خاک منطقه گونههای گیاهی و جانوری بومی خود را از دست میدهد. فقر، بیثباتی سیاسی، قطع درختان، چرای بیش از حد دامها، آبیاری نامناسب زمین و بسیاری از موارد مشابه میتوانند حاصلخیزی زمین را از میان ببرند.
امروزه تکنیکهایی برای کاهش بیابانزایی و کاستن از مساحت بیابانها مطرح میشود. با این حال مشکلات مهمی مثل کمبود بودجه و نبود وجود ارادهای قوی در سطح سیاستگذاریهای کلان و دستگاههای اجرایی برای بهکارگیری این فنون دیده میشود، اما با وجود این موانع، نواحی بیابانی را میتوان با مدیریت صحیح و برنامهریزی طرحهای حفاظت آب و خاک تا حدودی بازسازی کرد.
اهمیت توسعه پایدار زمین
اکنون بیش از 250 میلیون نفر در سراسر جهان، به طور مستقیم و حدود یک میلیارد نفر در صد کشور جهان به طور غیرمستقیم تحت تاثیر بیابانزایی قرار دارند. وسعت مناطق بیابانی 21 میلیون کیلومترمربع و حدود 20 درصد خشکیهای جهان است که گرمترین آنها صحرای آفریقا و سردترین مورد، صحرای گوبی مغولستان است. گرمایش جهانی و بالا رفتن بیش از حد دمای کره زمین، اثراتی مثل سیل، توفانهای شدید و خشکسالیهای بلندمدت روی زمین باقی میگذارد. یکی از دلایل لزوم توجه به کاهش دمای کره زمین تا سال 2100 میلادی، پیشگیری از همین موارد و کاهش بیابانزایی است.
از طرف دیگر، فعالیتهای انسانی که باعث خشک شدن دریاچهها، رودها، روخانهها، تالابها و بیحاصل شدن دشتها میشود، بیابانزایی و خشکسالیهای پیاپی ایجاد میکند. خالی شدن روستاهای حاشیه دریاچهها، گسترش کویر و بیابانهای بیحاصل و خشک از فاجعههای محیطزیستی گسترش بیابانزایی است. همچنین حفظ تالابها به عنوان یک اکوسیستم مهم و حساس، به حفظ بقای بسیاری از گونههای زیستی و سلامت اکوسیستم منطقه کمک میکند. بنابراین فعالیتهای تخریبی انسان بهمراتب اثرات بیشتری روی پدیده خشکسالی و بیابانزایی میگذارد. روز جهانی مبارزه با بیابانزایی و خشکسالی، فرصت مناسبی برای آگاهی ما از اهمیت مبارزه با بیابانزایی است. این روز یادآور نقش مهم زمین در رسیدن به اهداف توسعه پایدار و تهیه غذاست. رویکرد روز جهانی مبارزه با بیابانزایی امسال، انعطافپذیری در برابر چالشهای توسعه و مدیریت توسعه پایدار زمین است.
راهحلهای عملیاتی
کشور ما با وجود سابقه سه هزار ساله تاریخی در حفاظت از منابع طبیعی کشور مثل آب، خاک، هوا و حیات وحش، از جمله ده کشور مهم آلودهکننده محیط زیست جهان است؛ در حالی که ایران جزو ده کشور صنعتی یا اقتصادی جهان نیست. دکتر علی یخکشی، استاد محیطزیست دانشگاه تهران، مقصر اصلی این وضعیت را فعالیتهای انسانی عنوان میکند و میگوید: برخی مسبب چنین وضعیتی را تغییرات آب و هوایی میدانند. من تغییرات آب و هوایی را بیتاثیر نمیدانم، اما مقصر اصلی خود ما و مسئولان در ادوار تاریخی هستیم که بیتوجه به مسائل محیطزیستی بودهایم. طبق تحقیقاتی که افرادی همچون پروفسور گابریل روی فسیل گیاهان در فلات مرکزی ایران انجام دادهاند، حدود دو هزار سال قبل، حدود 90 میلیون هکتار جنگل در فلات مرکزی ایران وجود داشته که متاسفانه امروز به شکل بیابان در آمده است.
وی میافزاید: اکنون حدود 33 میلیون هکتار منطقه بیابانی و نیمهبیابانی در کشور داریم که میشود با کارهای کارشناسی، جلوی پیشروی بیابانها گرفته شود. البته امروزه اقداماتی برای مبارزه با بیابانزایی انجام گرفته است، اما انتظار میرود روند انجام آن سریعتر و با برنامهریزی و کمک گرفتن از کارشناسان مجرب انجام شود.
دکتر یخکشی درباره راهکارهای مناسب حفظ خاک ادامه میدهد: از طرفی ما مجبور نیستیم حتما درختان مثمر یا صنعتی بکاریم، میتوانیم درختانی بکاریم که پوشش گیاهی مناسب برای حفاظت از خاک و جلوگیری از بیابانزایی باشند. میتوان جایی که امکان کاشت درخت نیست، درختچه کاشت. جایی که میزان بارش کم است و نزولات آسمانی اجازه نمیدهد، بته کاشت و جایی که بته نمیتوان کاشت، با کمک هواپیما بذر گیاهان غیرچوبی را بپاشیم تا اکوسیستمی به وجود بیاید که خاک را حفظ کند. لازم نیست این برنامهها از ابتدا در سطح وسیعی آغاز شود. ما میتوانیم به صورت موضعی عمل کنیم و با ایجاد اکوسیستم به مرور اوضاع را بهبود ببخشیم. فضای سبز محدود به کاشت درخت نیست و درختچهها و انواع دیگر گیاهان نیز نقش مهمی در این زمینه ایفا میکنند.
این استاد برجسته حوزه محیطزیست تأکید میکند: نهالهایی که برای کاشت انتخاب میشوند، باید نگهداری شوند. باید بررسی شود زندهمانی آنها چند درصد بوده است، بعد از کاشت چگونه از آنها نگهداری شده است و برنامه مدون برای این موارد وجود داشته باشد. ما باید با فرهنگسازی به همه افراد جامعه آموزش دهیم در مراسم مهم زندگی و به مناسبتهای ارزشمند نهال بکارند. روز ازدواج، روز تولد و روز فوت عزیزان خودشان نهال بکارند و سپس از آن پرستاری کنند. این فرهنگسازی باید از مهدهای کودک آغاز شود و آموزش حفاظت از منابع طبیعی و محیط زیست درسی برای همه مقاطع سنی باشد.
لزوم توجه به مساله آب
مدیریت آب در کنار مدیریت خاک میتواند تاثیر بیشتری در مبارزه با بیابانزایی داشته باشد. در واقع بیابان جایی است که بیآب باشد. بنابراین اهمیت حفظ منابع آب زمین برای جلوگیری از گسترش خشکسالی در هر منطقه ضروری است. دکتر کاوه مدنی، استاد مدیریت آب و محیط زیست مرکز سیاست محیط زیست امپریال کالج لندن، درباره نقش و اهمیت آب در جلوگیری از بیابانزایی به جامجم میگوید: جایی که بیآب میشود، رفته رفته به بیابان تبدیل میشود. بنابراین هرچه بیشتر منابع آب را نابود کنیم، زمینهای بیشتری را هم به همراه آن نابود خواهیم کرد و مساحت بیابانها را گسترش خواهیم داد. البته بیابان صرفا بر اثر مدیریت نامناسب آب به وجود نمیآید و مدیریت نامناسب زمین هم یکی از عوامل بیابانزایی است. مدیریت نامناسب آب و زمین در کنار هم باعث میشود مساحت بیابانها در ایران و خارج از ایران به مرور بیشتر شود.
دکتر مدنی در ادامه درباره نقش آبهای زیرزمینی در مدیریت آب میافزاید: آب زیرزمینی در مناطق بسیار خشک و کویری هم میتواند وجود داشته باشد، اما میزان آن لزوما تعیینکننده بیابانی بودن یک منطقه نیست. معمولا در مناطق بیابانی آب زیرزمینی بسیار عمیق است، به این علت که آب سطحی که آب زیرزمینی را تغذیه میکند، وجود ندارد. معمولا آب سطحی به آرامی در زمین نفوذ و آب زیرزمینی را تغذیه میکند. بنابراین اگر یک منطقه بیابانی آب زیرزمینی داشته باشد، آن آب قدیمی است. وقتی میگوییم جایی تبدیل به بیابان شده است، منظورمان معمولا از دسترس خارج شدن آب سطحی است، رفته رفته با استفاده بیش از حد آب زیرزمینی، این منبع هم شور میشود یا عمق آن به قدری پایین میرود که بهرهبرداری از آن به صرفه نیست و کمکم شرایطی ایجاد میشود که در آن منطقه دسترسی به آب برای مصرف کشاورزی و حتی شرب نداریم.
استاد مدیریت آب و محیط زیست مرکز سیاست محیط زیست امپریال کالج لندن تصریح میکند: بحث مدیریت آبهای زیرزمینی به عنوان یک اولویت مطرح شده است، اما تاکنون در این زمینه در کشور موفقیت چشمگیری نداشتهایم. یکی از دلایل این موضوع میتواند کمبود بودجه و نبود شناخت کافی از نظام خرد بهرهبرداری آب در کشور باشد. لزوما با کنترل سختگیرانه کشاورزان و زمینهای کشاورزی نمیتوان مصرف آب را کاهش داد. بسیاری از مسائل اقتصادی، اجتماعی و فنی را باید برای حل این معضل در نظر گرفته شود. انسان هنوز بخوبی درک نکرده که طبیعت با مشکل کمبود آب مواجه است و همچنان به دنبال راههایی است که حجم آب بیشتری را استخراج و مصرف کند.
روش صحیح مدیریت آب
دکتر مدنی در ادامه درباره اولویتهای هر منطقه برای مدیریت صحیح آب شرب یا کشاورزی میگوید: اولویت تعیین کردن در این مساله راهکار درستی برای حل معضل نیست، زیرا در هر منطقه آب به یک شکل مصرف میشود. برای مثال در شهر تهران، مساله تهیه آب شرب است. تهران در سالهای خشک مساله تامین آب شرب دارد. بنابراین برای یک شهروند تهرانی کاهش مصرف آب شرب باید اولویت باشد. کاهش مصرف آب کشاورزی نیز در جایی که کشاورزی انجام میشود، اولویت است. همه ما در بیابان شدن پهنه ایران مسئول هستیم و همه باید جلوی روند مصرف بیش از حد آب شرب، کشاورزی و آب مصرفی در صنعت را بگیریم.
وی میافزاید: اگر فقط به دنبال استفاده از فناوری در تامین نیازها باشیم، به جایی میرسیم که دچار مشکلات جدی میشویم. وضعیتی که امروز در ایران میبینیم نشاندهنده این است که آن روشها منجر به شکست بوده است. در واقع نگاه ما بیشتر به رویکرد افزایش عرضه آب معطوف است. هنوز هم بعد از دیدن مشکلات ایجاد شده از حرکتهای نادرست گذشتهمان به دنبال شیرین کردن آب، ایجاد باران مصنوعی و استخراج آب از چاههای ژرف هستیم.
دکتر مدنی در پایان اهمیت روز جهانی مبارزه با بیابانزایی را در توجه به این مبحث عنوان میکند و میگوید: این روز برای ما فرصتی است که به بحث بیابان، از بین رفتن زمینها، آب و آینده زمین فکر کنیم. بسیاری از افراد اتفاقاتی مثل بیابانزایی را فقط به بحث تغییرات اقلیمی ارتباط میدهند، در حالی که بیشتر اتفاقاتی که در ایران رخ میدهد، محصول تصمیمات و رفتارهای انسانی است. در ایران نیز به همین ترتیب بهتر است به جای سرزنش افغانستان در شرق و ترکیه در غرب، در تصمیمات و رفتارهای خودمان بازنگری کنیم. اگر منطقهای به بیابان تبدیل یا دریاچه و تالابی خشک شود، برگرداندن آن به شرایط قبل تقریبا غیرممکن است و در صورت ممکن بودن سالها زمان میبرد. بنابراین بهتر است مسئول باشیم و تغییر در نگرش و رفتارمان آغاز کنیم.
ایران در مبارزه با بیابانزایی
کشور ما در منطقهای نیمهخشک قرار گرفته و میانگین بارش سالانه در ایران کمتر از یکسوم کل بارندگیها در سطح جهان است. محیط زیست ایران اکنون درگیر دوره خشکسالی و بحران کمآبی است و به نظر میرسد بازگشت به سطوح بارشی گذشته نیز ممکن نیست. زیرا در نیم قرن گذشته حدود 70 درصد ذخایر آب زیرزمینی مصرف شده است. نقش عمده پوشش گیاهی حفاظت از روستاها و شهرها، جلوگیری از گسترش شنهای روان و کاهش آلودگی هواست.
به همین منظور فعالیتهای بیابانزایی در ایران از سال 1344 با کاشت حدود دو میلیون هکتار جنگل چهار استان کشور آغاز شده است.
مهندس قاسم حقانی، معاون فنی اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان تهران، درباره توسعه فضای سبز ایران در سالهای گذشته به جامجم میگوید: در 50 سال گذشته حدود دو میلیون هکتار فضای بیابانی درختکاری شده است. بسیاری از کشورهای منطقه اهمیتی به گسترش شنهای روان نمیدهند، اما در کشور ما کوچکترین جایی که به منابع زیستی و اقتصادی خسارت وارد میکند، اهمیت دارد و سعی در مقابله با آن داریم. شاید به لحاظ آماری در منطقه، کشور اول نباشیم، اما جزو کشورهای پیشرو در مهار بیابانزایی هستیم. دستگاههایی مثل ستاد اجرایی فرمان امام(ره)، وزارت راه و وزارت نفت فعالیتهایی در زمینه جنگلکاری داشتهاند یا سرمایه کار را تامین کردهاند. به عنوان مثال در دو سال گذشته در حوزه استان تهران، ستاد اجرایی فرمان امام در
760 هکتار عملیات بیابانزدایی اجرا و اعتبار آن را نیز تامین کرده است. همچنین برنامههای دیگری مثل نهالکاری و مالچپاشی ازجمله فعالیتهای سازمان منابع طبیعی است که در راستای بیابانزدایی و مقابله با گرد و خاک انجام میشود. هدف این پروژهها در مجموع حفظ منابع طبیعی، حفظ آب و خاک، تلطیف آب و هوا، تولید چوب به میزان مشخص، کاهش آلودگیها و حفظ ذخایر ژنتیک گیاهی و جانوری است.