******
روزنامههای امروز شنبه سوم تیرماه در حالی چاپ و منتشر شد که آخرین تحولات در مذاکرات برجامی، فرجام حضور اصلاحطلبان در انتخابات و سه نکته از پشت پرده تورم خرداد 1402 در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
شبکه نمایش خانگی ماههاست به موضوعی بحثبرانگیز در میان مخاطبانش تبدیل شده است. میزان حضور و نفوذ این مدیوم چنان در میان مردم پررنگ شده که پیگیری و کیفیت سریالهای در حال پخش، اغلب موضوع گفتوگوی مخاطبانش است و از سوی دیگر چالشها و فرازوفرودهایش نیز درخور توجه شده است. بر اساس مصوبه جدید شورای عالی انقلاب فرهنگی، وظیفه نظارت در حوزه سکوهای صوت و تصویر فراگیر و شبکه نمایش خانگی طبق قانون اساسی و قوانین موضوعه، بر عهده سازمان صداوسیما قرار دارد.
نظارت صدا و سیما بر تولدیات اغلب ناهنجار شبکه نمکایش خانگی مورد توجه روزنامههای اصلاحطلب قرار گرفته و آنها را به ستون روپرتاژی یکی از موسسات تولید چنین آثاری بدل کرده است.
روزنامه هم میهن و سازندگی به عنوان دوقولهای زنجیرهای در گزارشی با بنمایه مشابه درباره مصوبه جدید نوشتهاند:
شبکه نمایشخانگی با ماموریت نابودی سینما اجازه شکلگیری، رشد و اوجگیری داده شد و بهمحضاینکه مأموریتاش به پایان رسید، حکم قتل و نابودیاش صادر شد. این اتفاق از نظر من کاملا قابل پیشبینی بود. چراکه شبکه نمایشخانگی و پلتفرمهای فعال آن به ذات چندان قابل کنترل و نظارت نیستند و به همین دلیل رشد و شکوفایی بیش از اندازهشان موجب ایجاد احساس خطر برای کسانی شده است که اکنون اقدام به تصویب چنین مصوبهای کردهاند. من شبکه نمایشخانگی را از ابتدای شکلگیری، بازویی اجرایی برای از بین بردن سینما میدانستم و گمان میکنم با همین مأموریت آغازبهکار کرد و حالا که مأموریتاش را به سرانجام رسانده، مانند مهرهایسوخته زمان نابودیاش فرا رسیده است. تصویبکنندگان مصوبه مذکور میدانند که برای نابودی شبکه نمایشخانگی کافی است به دست مسئولی ناکارآمد بسپارندش تا خودبهخود از بین برود و وقتی نظارت بر این شبکه به سازمانی ورشکسته با منتقدان بسیار سپرده میشود مشخص است که در آغاز دوران پایانی نفوذ آن در میان عموم مردم هستیم.
در ادامه این گزارش آمده است:
براساس مصوبه شورا تمام فعالیتها و مجوزهایی که صوتوتصویر فراگیر صادر میکرد، از اینبهبعد توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی صادر خواهد شد و تنها دو موضوع از این قاعده مستثنی است؛ یکی پخش زنده تلویزیونی و اینترنتی و دیگری سریالهای شبکه نمایشخانگی.» مشخص نیست پس آنچه برعهده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است، چیست و صوتوتصویر فراگیر جز پخش زنده تلویزیونی و اینترنتی و سریالهای شبکه نمایشخانگی شامل چه مواردی است؟
روزنامه آرمان امروز نیز مصوبه جدید را جنجال خوانده و مینویسد:
با ادامه این روند و مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی، باید بهزودی در انتظار موج مهاجرت هنرمندان به رسانههای آنطرف آبی باشیم. همانطور که چهرههای فعال در سینما و تلویزیون به واگذاری نظارت بر شبکه نمایش خانگی به سازمان صدا و سیما اعتراض کردند و آن را به معنی سونامی ممنوعالکاری هنرمندان دانستند. با این حال سینماگران، در متن مشترک اعتراضی که روز پنجشنبه یکم تیر در صفحههای اینستاگرام خود منتشر کردهاند، واگذار شدن نظارت بر نمایش خانگی را پایان نمایش خانگی توصیف کردهاند. در پوستر مشترکی که چهرههایی از جمله پرویز پرستویی، محسن کیایی، مهراب قاسمخانی، علی شادمان، و آناهیتا افشار آن را در حسابهای اینستاگرام خود بازنشر کردهاند، «نمایش خانگی» به عنوان «سرگرمی مردم» و محل رزق هنرمندان دانسته شده است. پرویز پرستویی، بازیگر پیشکسوت، با اشاره به اظهار خرسندی پیمان جبلی، رئیس سازمان صدا و سیما، از برنامههای نوروزی این سازمان، با کنایه به حضور یکتنه مهران رجبی در برنامههای آن، گفته است: «حالا همه هنرمندانی که با تلویزیون قطع ارتباط کردند، باید برای ساخت نمایش خانگی» از آنها مجوز بگیرند.» او با بیان این که «14 سال» است در تلویزیون حاضر نمیشود، گفته دیگر به این رسانه برنمیگردد.
روزنامه شرق نیز با حمله به مصوبه جدید نوشته است:
نظارت بر سریالها و هرگونه محصول تولیدی شبکه نمایش خانگی، وقتی به سازمان صداوسیما واگذار شود، دیگر چه چیزی باقی خواهد ماند؟ با این مصوبه عملا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خصوصا سازمان سینمایی کار خاصی نخواهد داشت؛ محدوده اختیارش تنها به تولید فیلمهای سینمایی منوط خواهد شد که این بخش هم بسیار محدود است. علاوه بر اینکه تولید محصولات سمعی و بصری هم ذیل وزارت فرهنگ تعریف شده، با کمرنگشدن دیویدیها در دنیای امروز چنین کارکردی هم از حوزه مسئولیت وزارت فرهنگ خارج میشود و این جای پرسش است که از الان به بعد حقیقتا قرار است وزارت فرهنگ چه کار کند؟
بسیاری از پلتفرمها در چند ساله اخیر از قوانین مصوب و جایگاه نظارتی ساترا پیروی نمیکردند و بسیاری از آثار نمایشی و محتواهای تولیدی پلتفرمها بدون هیچ نظارتی تولید و توزیع شد. «فیلیمو» پرچمدار نادیدهانگاری نظارت سکوهای قانونی است که تا پیش از این اعتبار قانونی آنان مصوب نشده است. هر چند که «مصوبه شورایعالی انقلاب فرهنگی» برای تصویب در مجلس مخالفان فراوانی خواهد داشت و از هم اکنون رایزنیها در حال اتفاق است اما این رویه چون مطالبه کلانی حاکمیتی محسوب میشود، در مدت کوتاه اجرایی خواهد شد و فیلیمو پلتفرم پیشرو در عدم همکاری با ساترا تمامی آثار ساخته شده بدون مجوز خود را توزیع خواهد کرد. صدا و سیما پیش از این شکایتی را از فیلیمو در مراجع قضایی ثبت کرد و چون مصوبات قانونی محکمی در حوزه نظارت وجود نداشت، فیلیمو تبرئه و قرار منع تعقیب برای این نهاد صادر شد. حالا با تصویب «مصوبه شورایعالی انقلاب فرهنگی» هر تخلفی با فیلیمو میتواند با تصمیمات قضایی مواجه شود.
رونمایی از راهبردهای سیاسی- انتخاباتی اصلاح طلبان توسط حجاریان
بررسی جدیدترین دیدگاه های «سعید حجاریان» در گفتگوی با روزنامه «اعتماد» در بردارنده نقطه نظرات اصلاح طلبان ساختاری به عرصه سیاسی و حکمرانی از سویی و آشکارسازی راهبردها، برنامه ها و کنش های سیاسی این بخش از اصلاح طلبان در مواجه با حاکمیت و نحوه ظهور و حضور در انتخابات آتی است.
روزنامه اعتماد به نقل از تئورسین هسته سخت اصلاحات در باره نظریه مترقی ولایت فقیه نوشته است:
معتقدم نمیشود به سلطنت مطلقه و موروثی یا امارت اسلامی رای داد. اینها مخالف اعلامیه جهانی حقوق بشر هستند که در حکم سند بالادستی و از جنس حقوق سخت است. ما باید به سمت عمومی کردن امر سیاست برویم. به شما بگویم براساس چنین دغدغههایی الان عدهای معتقدند ملکه انگلستان هم باید برود، زیرا به تدریج مالیات دادن برای دخلوخرج قصر و خانواده سلطنتی محل پرسش شده است. وی همچنین تاکید می کند، دولت(حاکمیت) نباید دو سر داشته باشد و نباید شمشیر و عصا را به دست یک نفر داد.
حجاریان همچنین با طرح این ادعا که دولت(حاکمیت) در زمینه امر خصوصی پردهدری میکند و در زمینه امر عمومی پردهپوشی، بر وارونه سازی این وضعیت تاکید کرده و بر برهم زدن این معادله با مدل افرادی همچون جولین آسانژ و ادوارد اسنودن تاکید کرده و تصریح می کند به دلیل خطراتی که این مساله می تواند داشته باشد، باید «احزاب» چنین اموری را انجام دهند.
در مجموع با توجه به دیدگاه های حجاریان می توان گفت:
اصلاح طلبان ساختاری همچنان اولویت اصلی خود را نزاع با حاکمیت تعریف کرده و قائل به رقابت انتخاباتی به معنای مرسوم آن نیستند، اصلاح طلبان می کوشند با تاکید بر وجود مشکلات ساختاری در قانون اساسی، مساله اساسی در قانون اساسی را مساله جدایی مدیریت و قدرت دانسته و بطور ضمنی بر مشروط سازی قدرت رهبری تاکید و تصریح می کنند، قدرت به معنای وسیع کلمه در کرسی رهبری است. از گفته های حجاریان بر می آید که اصلاح طلبان ساختاری تاکید دارند باید به سمت مشروطه سازی قدرت رفته و الف- یا ریاست جمهوری و رهبری را در هم ادغام و ولی فقیه را مسئولیت پذیر کرد و یا به رهبری دوره زمانی مشخصی داشته باشد.