به این ترتیب با وجود اینکه در آخرین روز هفته قبل کارشناسان پیشبینی کرده بودند بورس شنبه را با روندی مثبت پشت سر میگذارد اما این مهم هرگز رخ نداد. تحلیلگران مهمترین عامل افت بورس در روز شنبه را به تنشهای داخلی روسیه نسبت دادند. این سوژه از سوی کاربران توییتر و سایر شبکههای اجتماعی بهشدت مورد انتقاد قرار گرفت. برخی از فعالان اقتصادی در توییتر اثرپذیری بورس از تحولات کشورهای دیگر را به سخره گرفتند. در همین رابطه یک فعال بورسی نوشت: «از خبرگزاریهای روسیه خواهشمندیم هرچه سریعتر در خصوص وضعیت سلامتی رئیسجمهور روسیه اطلاعرسانی کنند. بورس تهران زیر سنگینترین حملات خمپارهای دشمن قرار دارد.»
کاربران شبکههای اجتماعی که بارها نسبت به روند بازار سرمایه گلایهمند بودهاند در مورد اثرپذیری کمتر بورس روسیه از اتفاقات اخیر این کشور در مقایسه با بورس تهران با کنایه و طنز سخن میگفتند. اگر بخواهیم آنچه در دو روز گذشته در شبکههای اجتماعی گذشت دستهبندی کنیم باید به طور خلاصه از نرخ دلار و رفتوبرگشت گروه نظامی واگنر بنویسیم. برخی از سهامداران که در تبوتاب نوسانهای بورس گیر افتادهاند، معتقدند بورس ملعبه دست دیپلماسی و عوامل بیرونی شده است. آنها معتقدند تنها عامل پیشبرنده بورس به سوی وضعیت صعودی، روند نرخ دلار است. به همین دلیل دیروز و همزمان با جولان دلار در کانال 50 هزار تومان، بورس نیز توانست مجددا به سمت روند صعودی حرکت کند.
اغلب فعالان اقتصادی در شبکههای اجتماعی در نوشتههای خود به این مساله میپرداختند که دولت توانایی کنترل نرخ ارز را ندارد و فقط با اتکا به «اخباردرمانی» توانسته از التهاب ارزی حاکم بر بازار اندکی بکاهد. علاوه بر این موضوع، دسته دیگری از کاربران توییتری دیروز بر این نکته تاکید میکردند که مسبب روزهای آشفته سهامداران، سیاستگذار است، چرا که از رفتار سیاستگذاران اقتصادی بهوضوح میتوان دریافت که آنها علاقه چندانی به پا گرفتن بازار سهام ندارند. از این منظر اکثر دستورالعملها باعث بیاعتمادی به بورس شده است. در همین رابطه یک فعال بورسی با اشاره به خروج پول از بورس نوشت: «در دوره 5ماهه از دی تا اواسط اردیبهشت حدود 18همت پول حقیقی وارد بورس شد و این پول در یک دوره یکماهه به طور کامل از بازار خارج شد. این وضعیت و این رفتار جای تامل دارد.» عدهای دیگر نیز موضوع ممنوعیت معامله در بازار اختیار معامله صندوقهای با درآمد ثابت را مورد نقد قرار دادند و معتقد بودند: «یک بار برای همیشه تکلیف صندوقها را مشخص کنید و این صندوقها را بازیچه سیاستگذاریهای خود نکنید.»