عصر ایران؛ مهرداد خدیر- هر چند در تحلیلهای سیاسی غالبا میکوشم انگارۀ سناریوی پشت پرده را نفی کنم تا به ذهنیت رایج داییجان ناپلئونی و «کار، کار انگلیس است» دامن زده نشود چرا که با انتساب وقایع به دیگران مسؤولیت خود را انکار میکنیم اما در برخی مواقع انگار گریز و گزیری نیست!
قضیه چندشآور آتشزدن قرآن در سوئد یکی از این موارد است. ظاهر ماجرا این است که یک پناهجوی عراقی این کار را کرده است ولی اگر به سه گزاره دیگر توجه کنیم شاید بتوان با شک سیاسی نگریست:
1. ولادیمیر پوتین به تازگی در جریان بازدید از مسجد جمعه درشهر دربند جمهوری داغستان گفته است: «قرآن کتاب مقدس مسلمانان است و برای همه کتاب مقدس محسوب میشود. اما ما میدانیم که در کشورهای دیگر آنها متفاوت عمل می کنند. آنها به احساسات مذهبی مردم احترام نمیگذارند و هنوز هم می گویند که این جرم نیست. در کشور ما اما هم طبق قانون اساسی و هم طبق ماده 282 قانون جزایی فدراسیون روسیه یک جرم است. چون جنایت است و بی احترامی و برانگیختن نفرت بین ادیان را نمیتوان تحمل کرد.»
میدانیم که آقای پوتین به عنوان کمونیست سابق به مسیحیت ارتدوکس هم علاقه قلبی ندارد چه رسد به اسلام ولی این همه بر احترام به ادیان تاکید میکند تا با اروپایی که حالا کاملا رو به روی او ایستاده کاملا متمایز باشد.
2. گزاره دوم این است که سوئد خواستار پیوستن به ناتوست و روسیه طبعا مخالف آن. اصلا جنگ اوکراین را به خاطر پیشروی ناتو به راه انداخته و از پیوستن فنلاند هم خشمگین است. بر این اساس طبیعی است که برای نپیوستن سوئد دست به هر کاری بزند.
3. برای پیوستن عضو جدید به ناتو همه اعضای این سازمان باید موافق باشند و ترکیه هم یکی از اعضای ناتوست. به همین خاطر از فنلاند امتیاز گرفت و بعد موافقت کرد. حالا چه؟ ترکیه مسلمان و طبعا دوستدار قرآن چگونه میتواند با پیوستن سوئد قرآنسوز موافقت کند؟ درست است که نحست وزیر سوئد تقبیح کرده و گفته هر اقدام قانونی مناسب نیست و پلیس هم شاکی است ولی به هر حال قانون اجازه داده است.
وقتی این سه گزاره را کنار هم بگذاریم شاید -و تنها شاید- آتش زدن قرآن در مقابل یک مسجد برای این بوده باشد که ترکیه را تحت تاثیر قرار دهند تا با پیوستن سوئد مخالفت کند و با این نگاه توطئهانگار پوتین با حضور در مسجد جمعه و ادای احترام به قرآن پیشاپیش و ماهرانه از خود رفع اتهام کرده است.
یادمان باشد در سیاست به نتیجه فکر میکنند نه وسیله و روش. فراموش نکنیم 31 سال قبل وقتی قرار بود فرانسوا میتران رییس جمهوری سوسالیست فرانسه به تهران سفر کند و باب جدیدی باز شود شاپور بختیار آخرین نخست وزیر رژیم شاهنشاهی در پاریس به قتل رسید و اگر هم ربط نداشت اما ربط داده شد و قضیه منتفی شد.
این که افسر اف. اس. بی (میراثدار ساز مان (کا . گ. ب) در استگهلم -به دستور یا خود انگیخته- یک پناهجوی مستاصل و شاکی را در ازای مبلغ قابل توجهی اجیر کند تا دست به این اقدام آزاردهنده و نفرتپراکنانه بزند و در پی آن ترکیه با پیوستن سوئد به ناتو موافقت نکند و حلقه پیرامون روسیه تنگتر نشود از خیلی از کارهای دیگر که انجام دادهاند آسانتر است.
این البته فعلا در حد یک حدس خام است و نیاز به پروراندن و شواهد و تحقیق دارد. چهار روز دیگر هم اگر این آدم را کشتند کسی به حساب سناریوی افاسبی نمیگذارد بلکه واکنش طبیعی مسلمانان تلقی خواهد شد چرا که در همان سوئد نیم میلیون مسلمان زندگی میکنند.
با این همه انکار نمیکنم که این شک شاید به خاطر آن باشد که در این دو سه روز در حال خواندن کتاب «فرمان قتل/قتلهای سیاسی در روسیه امروز» هستم -نوشته ایمینایت (به زبان فارسی: با ترجمه شیوای روزنامهنگار باسواد و خوشقلم: زینب کاظمخواه) - که نشان میدهد چگونه اف.اس.بی مخالفان را از پیشپا برمیداشته و با این نگاه اجیر کردن یک پناهجوی عاصی و تحقیر شده به قصد مانعتراشی بر سر عضویت سوئد با تحریک ترکیه و دو روز بعد هم حذف او هرگز کار دشواری نیست.