ماهان شبکه ایرانیان

بازیگران قدرت روسیه / تمام مردانی که می‌توانند پوتین را به زیر بکشند (+عکس)

هیچ کس نمی‌تواند جایگزین پوتین در سیستم سیاسی فعلی روسیه شود در نتیجه، منطقی است که اعضای سیستم به این نتیجه برسند که او را در مقام اش نگه دارند. با این وجود، شورش پریگژین نقاط ضعف سیستم را نشان داد. عوامل و شرایطی منتظر هستند تا کرسی رهبری آن کشور را از پوتین گرفته و تصاحب کنند.

شنبه گذشته برای حدود 12 ساعت "ولادیمیر پوتین" تمام شده به نظر می‌رسید نه توسط معترضان مسالمت آمیز طرفدار دموکراسی و نه با یک انتخابات بلکه با شورش یکی از گروه‌های کاملاً مسلح که او به عنوان ابزاری برای خود تاسیس کرد.
 
به گزارش فرارو به نقل از دیلی تلگراف، اگر کسانی که رویای سقوط پوتین را در سر می‌پرورانند درسی از قیام شکست خورده پریگوژین آموخته باشند همان درسی است که "میخائیل خودورکوفسکی" آموخته است. این الیگارش تبعیدی که فعلا به دموکراسی‌خواه تبدیل شد در مورد پیامد‌های شورش واگنر نوشت: "ما باید این واقعیت را بپذیریم که سقوط رژیم پوتین و ایجاد روسیه‌ای بهتر از طریق صندوق‌های رای یا دیگر ابزار‌های مسالمت آمیز رخ نخواهد داد بلکه نیازمند کودتا یا شورش مسلحانه است".
 
در ادامه گزارش دیلی تلگراف به افراد و عوامل احتمالی که می‌تواند پوتین را از قدرت کنار بزنند اشاره شده است:

سرگئی شویگو

بازیگران قدرت روسیه / تمام مردانی که می‌توانند پوتین را به زیر بکشند
 
وزیر دفاع فعلی برنده آشکار شورش ناکام روز شنبه است. او که ارتش، نیروی دریایی و نیروی هوایی را کنترل می‌کند فردی است که با مرگ پوتین توازن قوا را حفظ خواهد کرد. طولانی بودن مدت زمان حضور او در سیاست و عرصه نظامی روسیه به نوعی پاداش برای عدم مخالفت اش با قدرت گیری پوتین در سال 2000 میلادی بوده است. با این وجود، مجموعه‌ای از فجایع نظامی از آن زمان تاکنون وجهه اش را خدشه دار کرده است. "مارک گالئوتی" کارشناس مسائل روسیه می‌گوید: "اگر ژانویه سال گذشته بود و از من می‌پرسیدید چه کسی می‌تواند جایگزین پوتین شود بی‌تردید می‌گفتم شویگو. اکنون هیچ راهی برای پادشاه شدن او وجود ندارد، اما ممکن است او بتواند پادشاه ساز شود".
 
او برای ماه‌ها از سوی پریگوژین و شبکه وبلاگ نویسان ملی‌گرای افراطی روس به دلیل آن که مسئول مرگ بی مورد ده‌ها هزار سرباز روس شناخته شد مورد انتقاد قرار گرفته بود. با این وجود، پیروزی شویگو در جنگ قدرت با پریگوژین نشان می‌دهد او مهارت‌های سیاسی کافی دارد و می‌تواند دسترسی اش به پوتین را حفظ کند. یک دلیل ممکن است این باشد که اشتباهات تاکتیکی در میدان نبرد لزوما اشتباهات سیاسی در کرملین نیست. پوتین با نگه داشتن او در مقام وزیر دفاع می‌تواند شانس شویگو را برای بازی مستقل کاهش دهد.

افسران ارتش روسیه

بازیگران قدرت روسیه / تمام مردانی که می‌توانند پوتین را به زیر بکشند
بزرگترین ضعف شویگو این است که او یک سرباز نبوده است. حتی پیش از جنگ اوکراین تعدادی کمتر از  1 میلیون سرباز روسیه علاقه به پیروی از او داشتند. تعداد زیادی از سربازان روس وجود دارند که همانند پریگوژین از شویگو نفرت دارند. سربازان بهتر از هر فرد دیگری می‌دانند که جنگ تا چه اندازه فاجعه بار بوده است.
 
در میان افسران عالی رتبه ارتش روسیه "سرگئی سوروویکین" ژنرالی محبوب در میان سربازان بوده است. سوروویکین احتمالا تنها ژنرال روسی است که از فاجعه اوکراین با حفظ اعتبار و وجهه عمومی بیرون آمده است. عقب نشینی او از خرسون در نوامبر 2022 یکی از معدود عملیات روسیه بود که به خوبی اجرا شد.
 
شاید تصادفی نباشد که ژنرال سوروویکین اکنون ناپدید شده و گمان می‌رود دستگیر شده است. خودورکوفسکی مدعی شده بود که اسنادی به دست آمده که نشان می‌دهد سوروویکین یکی از اعضای مخفی واگنر بوده است. ممکن است شورشیان ناشناخته دیگری نیز در ارتش منتظر موقعیت مناسب باشند.
 
با این وجود، ارتش روسیه سابقه خوبی از مداخلات سیاسی ندارد. برای مثال، مداخله ارتش روسیه در سال 1953 رخ داد زمانی که "مارشال گئورگی ژوکوف" قهرمان جنگ جهانی دوم شخصا "لاورنتی بریا" رئیس پلیس مخفی منفور شوروی که آماده جانشینی استالین بود را دستگیر کرد. کا گ ب و جانشینان آن از چنین مداخله‌ای درس خود را آموختند. ارتش امروز روسیه از سوی ماموران سرویس امنیت فدرال روسیه تحت نفوذ قرار گرفته است که در ظاهرا در حوزه ضد اطلاعات نظامی کار می‌کند، اما در واقع کارکردش کشف بی وفایی و خیانت در صفوف ارتش است.
 
از زمان بازداشت بریا این ایده وجود داشت که ارتش برادران مسلح که همگی یکدیگر را می‌شناسند و فکر می‌کنند قهرمان هستند یک نهاد سیاسی طبیعی است بنابراین باید از بین برود. به همین دلیل است که برخلاف ژنرال‌های ارتش‌های غربی یا حتی ارتش‌های آسیایی که باید پشت میز مذاکره باشند تا در مورد مسائل پیچیده سیاستگذاری به رهبران مشاوره دهند، فرماندهان روسی وظایف بسیار محدودتر و تحصیلات بسیار محدودتری دارند. کا گ ب از آن زمان تلاش کرد اطمینان کسب کند که افراد نظامی سررشته‌ای از نحوه اداره دولت نخواهند داشت و دست به کودتا نخواهند زد.

سیلوویکی(مردان زور)

بازیگران قدرت روسیه / تمام مردانی که می‌توانند پوتین را به زیر بکشند
 
در آگوست 1991 میلادی اهالی مسکو از خواب بیدار شدند و باله مشهور "دریاچه قو" را از تلویزیون دولتی تماشا کردند و تانک‌هایی که در خیابان‌ها رژه می‌رفتند نظاره گر بودند. رهبری کا گ ب با این ارزیابی که "میخائیل گورباچف" برای اتحاد جماهیر شوروی بیش‌تر به تهدید تبدیل شده تا یک سرمایه، رئیس اتحاد جماهیر شوروی را بازداشت کرد.
 
مانند شورش پریگوژین، کودتای 1991 نیز در نهایت به شکست انجامید. آن کودتا برنامه ریزی ضعیفی داشت و اکثر نیرو‌های مسلح از آن دوری کرده بودند. با این وجود، امروز سرویس امنیت فدرال روسیه 80 هزار پرسنل در اختیار دارد و قدرتمندترین نهاد اطلاعاتی مسلح روسیه محسوب می‌شود و در مقابله با تروریسم، کنترل مرز‌ها و عملیات اطلاعاتی خارجی در اقمار سابق شوروی نقش دارد و از آنان تحت عنوان "سیلوویکی" یا "مردان زور" یاد می‌شود که در سایه حضور دارند و ریشه در دنیای جاسوسی و نفوذ داشته اند.
 
پوتین به آنان اعتماد دارد و خود یکی از آنان بوده است. با این وجود، اگر رهبران ارشد سیلوویکی به این نتیجه برسند که پوتین به باری پرهزینه تبدیل شده ممکن است برای برکناری اش اقدام کنند. "نیکلای پاتروشف" دبیر شورای امنیت روسیه و رئیس سابق سرویس امنیت فدرال آن کشور می‌تواند یکی از کلیدی‌ترین گزینه‌های تصمیم گیرنده در این باره باشد. او بر افکار پوتین نفوذ دارد و قدرتمند است، زیرا دسترسی به بالاترین مقام را مدیریت می‌کند. با این وجود، اقتدار شخصی او به محض این که پوتین از صحنه خارج می‌شود به شدت کاهش خواهد یافت.
 
اکنون او و "الکساندر بورتنیکوف" رئیس فعلی سرویس امنیت فدرال روسیه در طول 16 ماه گذشته مدیریت شکست‌های فاجعه بار اطلاعاتی را برعهده داشته اند که اگر در هر کشور دیگری بودند قطعا از مقام شان احراج می‌شدند. آنان تصویری کاملا گمراه کننده از وضعیت اوکراین پیش از تهاجم روسیه علیه آن کشور ترسیم کردند که مستقیما به یک فاجعه نظامی منجر شد.

گارد ملی

بازیگران قدرت روسیه / تمام مردانی که می‌توانند پوتین را به زیر بکشند
 
بلافاصله پس از شورش پریگوژین پوتین به ارسال پیام ویدئویی بسنده کرد. شویگو سکوت کرد. سران سرویس امنیت فدرال در سایه باقی ماندند. با این وجود، "ویکتور زولوتوف" رئیس گارد ملی روسیه به پاسخگویی پرداخت و گفت شورشیان هرگز مسکو را فتح نخواهند کرد.
 
او گفته بود اطلاعات پیشروی نقشه آنان را در اختیار داشت. اگرچه افراد او در مراحل اولیه جنگ به طرز فاجعه باری به اوکراین اعزام شدند، اما کار واقعی زولوتوف سرکوب شورش داخلی است. او حدود 200000 نفر را فرماندهی می‌کند و نه به وزارت دفاع نه به سرویس امنیت فدرال یا حتی وزارت کشور بلکه شخصا به شخص پوتین پاسخگوست.
 
زولوتوف محافظ قدیمی رئیس جمهور در سن پترزبورگ اغلب توسط ناظران مورد تمسخر قرار گرفته و او را فردی کمرنگ در بازی قدرت در روسیه قلمداد می‌کنند. با این وجود، باید دانست این پوتین است که تصمیم می‌گیرد به چه کسی کاملا اعتماد دارد و نباید زولوتوف را دست کم گرفت. او تنها یکی از چندین محافظ سابق پوتین است که از سال 2016 میلادی به مناصب برجسته انتقال یافته است.

رمضان قدیروف

بازیگران قدرت روسیه / تمام مردانی که می‌توانند پوتین را به زیر بکشند

رئیس 46 ساله چچن از وفاداران به پوتین است. او یکی از اولین مقام‌های برجسته‌ای بود که قیام واگنر را به طور علنی محکوم کرد و نیرو‌هایی را برای مقابله با آن اعزام نمود. با این وجود، اکنون که پریگوژین از صحنه خارج شده او نزدیک‌ترین دارایی‌ای است که روسیه در اختیار دارد و یک جنگ سالار محسوب می‌شود. ترس در مورد جاه طلبی‌های بلندمدت او از مدت‌ها قبل از جنگ اوکراین وجود داشته است.
 
قدیروف نیز مانند پریگوژین هیولایی ساخته دست پوتین است. کرملین تا زمانی که چچن را در داخل فدراسیون روسیه ساکت نگه می‌دارد و به رئیس جمهور وفادار است به او اجازه می‌دهد تا آن جمهوری را به عنوان یک شاه نشین شخصی خودمختار اداره کند. قدیروف بدون ترس از مجازات شدن در داخل و خارج از کشور دست به قتل می‌زند و منحصرا در میان رهبران منطقه‌ای روسیه که به شدت تحت کنترل هستند یک ارتش خصوصی دارد. هنگ موتوری ویژه "اخمت قدیروف 141" که به نام "اخمت" پدر رمضان نامگذاری شده از نظر فنی بخشی از گارد ملی روسیه تحت فرماندهی ویکتور زولوتوف است و متشکل از وفاداران چچنی قدیروف است و منحصرا به رهبر چچن پاسخ می‌دهد.
 
همین امر در مورد گردان خواهرش 249 جنوبی یگان واکنش سریع ویژه "اخمت" یعنی "یگان سیار هدف ویژه اخمت-گروزنی" نیز صدق می‌کند. او در ماه ژوئن اعلام کرد که چهار گردان چچنی دیگر را برای جنگ اوکراین تشکیل خواهد داد. در مجموع او احتمالا بیش از 10000 مرد را فرماندهی می‌کند.
 
اگر پوتین بمیرد یا به شدت تضعیف شود ممکن است وفاداری قدیروف در محک آزمون قرار گیرد. برخی در مسکو به ویژه در سرویس امنیت فدرال باور دارند که شورش چچنی دیگری در آینده اجتناب ناپذیر است. شایعات حاکی از آن است که او هم چنین یک گروه شدیدا مسلح را در یکی از هتل‌های بزرگ مرکز مسکو نگهداری می‌کند که تضمینی برای محافظت از منافع اش در پایتخت روسیه محسوب می‌شود. در صورت ناپدید شدن پوتین آنان می‌توانند به سرعت عمل کنند. اگرچه آنان نمی‌توانند قدیروف را به قدرت برسانند، اما می‌توانند به نفع هر جناح یا فردی که او می‌خواهد برای حمایت وارد عمل شوند.
 
او به وضوح در تفکر خود استراتژیک عمل می‌کند. در اوکراین، سربازان او به دلیل علاقه شان به انتشار ویدئو‌های خود تبلیغی در رسانه‌های اجتماعی و مهارت عجیب در اجتناب از هرگونه درگیری واقعی به عنوان سربازان "تیک تاک" مورد تمسخر قرار گرفته اند. با این وجود، به گفته "گالئوتی" دلیلی برای این شیوه رفتار وجود دارد چرا که قدیروف بسیار مراقب جنگجویان خود است. آنان افرادی هستند که در نهایت او را در چچن در قدرت نگه می‌دارند.
 
او می‌گوید :"طبیعی است که قدیروف نمی‌خواهد نیروهایش در اوکراین کشته شوند". در میان نیرو‌های نظامی ارتش روسیه و سرویس امنیت فدرال روسیه با دیده ترس و نفرت به قدیروف نگریسته می‌شود. با این وجود، شاید این موضوع مهمی نباشد چرا که پریگوژین نیز در اوج محبوبیت اش مورد علاقه اکثر روس‌ها نبود. استالین نیز زمانی که به دست گرفتن قدرت را آغاز کرد فرد محبوبی نبود. اگر فردی به اندازه کافی قاطع و توانا باشد که قدرت را در دست بگیرد استفاده از رسانه‌های تحت کنترل دولت برای محبوب کردن او در چشم مردم کار دشواری نخواهد بود. آن چه شورش واگنر نشان داد این است که در نبرد درون نخبگانی لزوما این بزرگترین نیروی نظامی نیست که تسلط خواهد داشت بلکه سریع‌ترین نیروی نظامی که دست بالا را پیدا خواهد کرد.

انتقال قدرت و گذار سیاسی

 

بازیگران قدرت روسیه / تمام مردانی که می‌توانند پوتین را به زیر بکشند
سیستم حکومتی پوتین به رقابت‌های مدیریت شده بستگی دارد و به مدت 23 سال این موضوع در خدمت اهداف او بوده است. همگان می‌دانند که هیچ کس هرگز نمی‌تواند جایگزین پوتین در سیستم سیاسی فعلی شود در نتیجه، منطقی است که اعضای سیستم به این نتیجه برسند که او را در مقام اش نگه دارند. با این وجود، شورش پریگژین نقاط ضعف آن سیستم را نشان داد.
 
سوال آن است که وقتی مشکل بعدی رخ دهد چه پاسخی برای آن پیش خواهد آمد. این وضعیت می‌تواند یک فروپاشی در جبهه نبرد اوکراین باشد و نیرو‌های اوکراینی وارد کریمه شوند. حتی می‌تواند بیمار شدن شدید پوتین و عدم توانایی او برای تداوم حکمرانی باشد. هم چنین، ممکن است یک بحران آبشاری باشد که از منطقه‌ای به منطقه دیگر سرایت می‌کند.
 
اکثر ناظران روسیه بر این باورند که مرگ پوتین به جای شباهت به یک کودتای دقیق برنامه ریزی شده دلالان قدرت بازمانده روسیه از جمله بورتنیکوف، شویگو، زولوتوف و قدیروف سعی خواهند کرد دست به نوعی معامله با یکدیگر بزنند. به طرز عجیبی ذینفعان واقعی آن ممکن است هیچ یک از افراد قدرتمند ذکر شده در بالا نباشند. براساس قانون اساسی روسیه این "میخائیل میشوستین" نخست وزیر روسیه است که در صورت مرگ پوتین یا ناتوانی او به طور خودکار به عنوان رئیس جمهور موقت وارد عمل خواهد شد. او مسئول بوروکراسی غیر نظامی روسیه است و هیچ یک از مردان مسلح نمی‌توانند بدون کمک اش بر روسیه حکمرانی کنند.

آشوب

اگر پاتروشف پیامی مخفی برای افسران سرویس امنیت فدرال روسیه ارسال کند و خانواده‌های دیگر افراد قوی در آن لحظه بازداشت شوند چه خواهد شد؟ اگر زولوتوف به افرادش دستور داده باشد که همین کار را انجام دهند چه خواهد شد؟ اگر قدیروف به افرادش دستور داده باشد که برج تلویزیونی کرملین را تصرف کنند چه می‌شود؟ کارت‌های دیگری نیز وجود دارند. پریگوژین و شورشیان واگنر او شکست خورده اند، اما هم چنان آزاد هستند. شرکت‌های نظامی خصوصی کوچک‌تر در حال حرکت در میدان نبرد اوکراین هستند.
 
ملی گرایان رادیکال مانند "ایگور استرلکوف" سرهنگ سابق سرویس امنیت فدرال روسیه که اولین حمله به اوکراین را در سال 2014 رهبری کرد به سختی رویا‌های سود بردن از هرج و مرج به سبک سال 1917 را پنهان کرده اند. سرویس‌های اطلاعاتی اوکراین در حال حاضر از دو گروه شبه نظامی روسیه که به منطقه بلگورود یورش می‌برند حمایت می‌کند. یکی سپاه داوطلب روسیه است که توسط یک نئونازی رهبری می‌شود و دیگری لژیون آزادی روسیه نام دارد که متشکل از فراریان و اسیران جنگی است که از رژیم فعلی به ستوه آمده اند. آنان نیز ممکن است برای روسیه پس از پوتین برنامه‌هایی داشته باشند.
 
شاید حق با خودورکوفسکی باشد که لیبرال‌های به حاشیه رانده شده روس فاقد ارتش و نیروی نظامی هستند، اما نباید آنان را به طور کامل نادیده گرفت. تصور کنید زمانی که پوتین ناپدید می‌شود به قدری احساس بد سرکوب شدگی وجود دارد که شاهد تظاهرات گسترده در مسکو برای برگزاری انتخابات آزاد خواهیم بود. تصور کنید معترضان در خیابان باقی می‌مانند و به خانه نخواهند رفت. تصور کنید هیچ دستور قطعی برای شلیک به آنان وجود نخواهد داشت. بنابراین، زمانی که افراد بیش تری متوجه می‌شوند که می‌توانند با حفظ امنیت اعتراض کنند به خیابان خواهند آمد و در آن صورت یک انقلاب رقم خواهد خورد.
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان