سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل بانام «ویژههای مشرق» شمارا در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم.
در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید
************
روزنامههای امروز یکشنبه 25 تیرماه در حالی چاپ و منتشر شد که پیشرفت مذاکرات حقابه هیرمند، شکست کسبوکارهای بیدوام در تهران و شرایط دریاچه ارومیه در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
پس از حذف ریچارد نفیو که خود را معمار تحریمهای فلجکننده ایران میدانست، این بار نوبت به رابرت مالی رسید که از اتوبوس تیم مذاکرهکننده آمریکاییها پیاده شود؛ آخین وضعیت برجام و ارتباط با شرق و غرب مورد توجه بسیاری از روزنامههای اصلاحطلب قرار گرفته است.
روزنامه آرمان امروز دراینباره مینویسد:
در حالی که سکوت رسانه ای پیرامون برجام و مذاکرات ایران و آمریکا به اوج خود رسیده است، برخی منابع رسانه ای اسرائیلی نوشته اند که این روزها اوضاع برای ایران بسیار خوب پیش می رود. این منابع تاکید می کنند که بهبود روابط ایران با چین و روسیه به ثمر نشسته است و کشورهای عربی با آگاهی از واقعیت استراتژیک بین المللی جدید، به دنبال راه هایی برای نزدیک شدن به تهران هستند اما برای ایران، احتمالا بهترین و قابل توجه ترین جنبه این ماجرا، توافق با ایالات متحده است. رسانه های بین المللی از تفاهماتِ پیش رو صحبت می کنند که هدف آن تنش زدایی است. در عمل، آنچه در حال شکل گیری است، بیشتر شبیه یک توافق نامه غیرمکتوب است که اجرای بخش قابل توجهی از آن نیز در حال حاضر شروع شده است.
در ادامه این گزارش آمده است:
البته دولت بایدن از این که به طور رسمی آن را یک توافق بنامد، امتناع می ورزد، زیرا پاسخ منفی جمهوری خواهان در کنگره را در پی خواهد داشت. ابتکار ایالات متحده مبتنی بر توقف در ازای آزادسازی است. ایران متعهد شده است که اورانیوم را بالاتر از سطح 60 درصد غنی سازی نکند، یعنی به سطح 90 درصدی که بتوان تسلیحات هسته ای تولید کرد، نرسد. واشنگتن نیز به نوبه خود از مخالفت با آزادسازی دارایی های ایران به ارزش 20 میلیارد دلار در بانک های چندین کشور، دست بر می دارد و ایران و کشورهای غربی متقابلا زندانیانشان را آزاد خواهند کرد. این تفاهمات غیررسمی، در حال حاضر عملی شده اند و به نظر می رسد که ایران سرعت غنی سازی با خلوص بالای اورانیوم را کاهش داده است.
روزنامه هممیهن نیز ارتباطات دولت رئیسی با همسایگان را یکجانبهگرایی نامیده و نوشته است:
دولت سیزدهم از ابتدای روی کارآمدن با نقد دولتهای پیشین در زمینه سیاست خارجی اعلام کرد که سیاست خارجی متوازن مبتنی بر گسترش روابط با همسایگان را در پیش خواهد گرفت و با گسترش روابط در حوزه کشورهای همسایه و سیاست نگاه به شرق خواهد توانست انزوای تحمیلشده به ایران به واسطه تحریمهای هستهای را بشکند. هرچند سابقه دولت محمود احمدینژاد که شعارهای مشابهی را در عرصه سیاست خارجی مطرح میکرد چشمانداز تیرهای را نشان میداد که به انزوای بیشتر ایران و صدور قطعنامههای تحریمی بیسابقه علیه ایران با همراهی چین و روسیه و همچنین تیرگی روابط با عربستان و سایر کشورهای عربی و آغاز جنگ نیابتی ایران با اعراب در سوریه و عراق و یمن از جمله آنها بود. با این حال امید میرفت جریان اصولگرا از آن دوران عبرت گرفته باشد و واقعاً بتواند سیاستی متوازن را در پیش بگیرد که به دستیابی ایران به حداکثر منافع ملی و حفظ امنیت ملی کمک کند. یکی از اصول سیاست خارجی در هر کشوری استمرار و سیاست متعادل مبتنی بر منافع ملی است که توسط یک نظام تصمیمگیر باثبات پشتیبانی میشود و تغییر دولتها تنها شیوهها و سلایق را در جزئیات تغییر میدهند اما فهم کلی نظام تصمیمگیری پابرجا و تغییرناپذیر است؛ همان روندی که موفقیت کشورها در دستیابی و حفظ منافع ملی تضمین میکند. عدم مراعات چنین سیاست باثباتی منجر به خدشههای جبرانناپذیری در سیاست خارجی شده است و تجربه تلخ دوران محمود احمدینژاد به شکل دیگری در حال تکرار است که نامه جمعی از سفرا و دیپلماتها زنگ خطری در این راستاست.
البته همگان حالا میدانند منظور از پرهیز از یک جانبه گرایی از سوی اصلاحطلبان همان ارتباط با آمریکا است، غربگرایان مامور شده اند منتقدان را به روس گرایی یا چین گرایی متهم کنند تا از مظانّ اتهام بگریزند. اما معیار راستی آزمایی روشنی وجود دارد.
غربزدگان، همان هایی هستند که می گویند باید از اوامر و نواهی غرب اطاعت کرد، همه چیز خود را تحت نظارت و اراده آنها برد، اختیار خود را به آمریکا و غرب سپرد و از آنها اجازه گرفت. می گفتند همه مشکلات، از اشتغال و تولید گرفته تا آب خوردن و آلودگی هوا صرفا با جلب رضایت #کدخدا حل می شود. آمریکا را وفادار به تعهد، و امضای کری را تضمین می دانستند و منتقدان را با انواع فحش ها به جهنم حوالت می دادند. اما حالا که دست آمریکا و غرب رو شده، می گویند واقعیت سیاست بین المللی "قدرت" است و هیچ تضمین واقعی وجود ندارد. ضمنا دوباره نتیجه می گیرند که آمریکا ابرقدرت است و باید تسلیم اوامر و نواهی او شد!
برنامه جدید معاندین پس از دعوت به کشف حجاب چیست؟
پس از اعلام خبر استقرار گشتهای پلیس برای برخورد با ناهنجاری ها در زمینه حجاب برخی رسانههای اصلاح طلب ضمن ضریب بخشی به این خبر تلاش کردند تا به القای هراس در خصوص دور جدید فعالیت گشت ارشاد بپردازند.
روزنامه اعتماد به نقل از صالح نیکبخت وکیل خانواده مهسا امینی نوشته است:
صدور چنین حکمی اگر به منظور تنبیه متهم بوده باشد، واقع آن است که چنین حکمی تنبیه نخواهد بود. از آنجا که چنین احکامی به قصد تنبیه افراد اعمال شده؛ دادگاه نه به نتیجه صدور این حکمها توجه کرده و نه به ماهیت چنین مجازاتهایی باید توجه داشت، چنین احکامی در مورد اتهاماتی که غالبا در خصوص کشف حجاب است، ممکن است اثر منفی پیدا کند و باعث تجری متهمان (و البته افکار عمومی) از اصل حجاب شود، چرا که در تمامی دنیا به تجربه ثابت شده که تجدید مجازات و برخوردهای تند با متهمان نه تنها منجر به نتیجه نمیشود، بلکه نوعا به ضد خود بدل شده و باعث میشود اشخاص بر تکرار اتهامات اصرار ورزند. مورد قابل توجه دیگر، حکمی است که در خصوص خانم آزاده صمدی صادر شده و قاضی صادرکننده حکم بدون اینکه نظر کارشناس پزشکی قانونی را جلب کند، دایر بر اینکه آیا چنین شخصی نیاز به مشاوره روانی دارد یا نه، او را مجبور کرده است که هر دو هفته یکبار به روانپزشک مراجعه کرده و گواهی روانپزشک را هم در مورد بیمار نبودن ارایه کند!
رصد تحرکات جریانات معارض در حوزه فرهنگی و اجتماعی نشان میدهد این جریانات در تلاش هستند تا با استمرار پروژه دعوت به کشف حجاب، اقدامات دیگری را نیز در حوزه مسایل اخلاقی پیش ببرند. اصلاح طلبان در این زمینه با تعمد نسبت به برجسته سازی «فعالیت مجدد گشت ارشاد»، به تحلیل شرایط موجود پرداخته و نوشتند، نظام در مورد مسئلهٔ حجاب دو راه پیش رو دارد. بنا بر تاکید اصلاح طلبان، راه نخست کنارآمدن با حجاب اختیاری است. راه دوم اما اصلاً راه نیست، بلکه بیراههای مجموعهای از آشوبها است که کشور را به سمت نقطه جوش خواهد برد!
این وصلهها به سردار نمیچسبد؟
سردار آزمون، مهاجم ایرانی باشگاه لورکوزن آلمان، این روزها از سوی عدهای مورد شماتت قرار گرفته که در آخرین گفتوگوی تلویزیونیاش بحث را جنسیتی کرده و اظهاراتی داشته که به مذاق دختران ایرانی خوش نیامده است. ماجرا مربوط به زمانی است که او به شوخی به بینی علیرضا بیرانوند گیر میدهد و میگوید: «مگه من دخترم که دماغم رو عمل کنم؟ به علی (بیرانوند دروازهبان تیم ملی) هم میگویم اگر تو هم دماغت را عمل کنی اسمت میشه زهرا». او در همین گفتگو کنایهای به مصوبه جدید ثبتاحوال زد که مقرر شده اسامی لشکری و نظامی را تغییر دهند. «مثل اینکه اسم سردار هم ممنوع شده و لابد اسم من هم باید بشود سارا».
روزنامه شرق به دفاع از این فوتبالیست تیمملی پرداخته و نوشته است:
برای روشنشدن این بحث که هنوز حمایتهای سردار از دختران و ورزش زنان ایران ادامه دارد، کافی است به مرور اخباری پرداخت که هفته گذشته درباره سردار آزمون و فعالیتش در عرصه دوچرخهسواری منتشر شد؛ او تصمیم گرفت یک مسابقه دوچرخهسواری برای زنان ایرانی برگزار کند و جایزه 150 میلیون تومانی آن را بر عهده بگیرد. جوایزی که سردار تصمیم گرفت آن را بین نفرات اول تا نهم هر ماده تقسیم کند. این مسابقه در سه ماده اسکرچ، کایرین و دور حذفی و در دو رده جوانان و بزرگسالان برگزار شد که سردار در مراسم اهدای جوایز تمامی ردهها حضور داشت و با نفرات برتر عکسی به یادگار هم گرفت. سردار بعد از اتمام همان رقابتها از این گفت که زنان ایرانی لیاقت دیدهشدن را دارند.
بعد از اغتشاشات اخیر میان عناصر موثر در آن اختلافات عمیقی پدی آمده است، لشگر سایبری صدانقلاب به صفحات مختلف حمله کرده و با فحاشی سعی دارد آنها را مجبور به اطاعت از خود کند، این ارتش سایبری اینروزها گذرش به سردار آزمون نیز افتاده است، فوتبالیست تیمملی حالا پاداش خود را از مدعیان زن، زندگی و آزادی دریافت میکند!