غلامرضا نوری قزلجه نمایندهٔ مجلس شورای اسلامی، درباره حواشی مصوبه مبهم شورای عالی انقلاب فرهنگی و انتقادات گسترده هنرمندان، منتقدان، اصحاب رسانه و مردم درباره واگذاری نظارت بر شبکه نمایش خانگی به صداوسیما به سایت دیده بان ایران گفت: بحث نظارت صداوسیما بر شبکه خانگی به هیچ وجه تصمیم درست و منطقی نیست زیرا دو مجموعهای کهفعالیت مشابهی دارند نمیتوان یکی را ناظر بر دیگری قرار داد و اختیارات آن را به رقیب واگذار کرد.
به گزارش سایت دیده بان ایران؛ مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی با انتقادهای گسترده نمایندگان مجلس و هنرمندان روبرو شده است. نمایندگان مجلس به حذف مجلس از قانون گذاری انتقاد داشته و این مصوبه را مبهم و غیرقانونی می دانند.
مشروح گفتگوی دیده بان ایران با غلامرضا نوری قزلجه نماینده مجلس یازدهم را در ادامه میخوانید:
*با وجود انتقادات گسترده هنرمندان و نمایندگان اصناف شبکه نمایش خانگی به واگذاری نظارت تولیدات بخش خصوصی به صداوسیما، نظر جنابعالی در این مورد چیست؟
بحث نظارت صداوسیما بر شبکه خانگی به هیچ وجه تصمیم درست و منطقی نیست زیرا دو مجموعهای کهفعالیت مشابهی دارند نمیتوان یکی را ناظر بر دیگری قرار داد و اختیارات آن را به رقیب واگذار کرد، طبیعیاست که آن مجموعه برای حذف رقیب اقداماتی را انجام خواهد داد که تعارض منافع در آن اثر خواهد گذاشت. در حال حاضر شبکه نمایش خانگی به نوعی رقیب صداوسیما ست. جذابیتهای شبکه نمایش خانگی متنوع وفراوان است و مخاطبان زیادی هم دارد، این واگذاری اختیار بلاوجه به صدا و سیما باعث تضعیف شبکه نمایشخانگی شده در نتیجه استقبال مردم از شبکههای ماهوارهای و ... بیشتر خواهد شد.
این اقدام با اصل رقابت، اصول و منطق فعالیتهای اقتصادی سازگار نیست و مشکلات جدی برای شبکهنمایش خانگی ایجاد میکند بهطوریکه صداوسیما به عنوان رقیب، بسیاری از برنامههای شبکه خانگی را حذفخواهد کرد بنابراین برای جبران کمکاری و عملکرد ضعیف خودش، رقبا را از صحنه بیرون خواهد کرد.
متاسفانه اقدامات این چنینی در سالهای اخیر به صورت یک روال عادی درآمده به این صورت که وقتی نمیتوانند موجبات ارتقا و پیشرفت یک صنعت و تولید را فراهم کنند مانع از رشد بقیه می شوند.
به عنوان مثال در مقوله اقتصاد وقتی نمیتوانند رفاه نسبی برای آحاد جامعه ایجاد کنند از این رو تصمیم گرفتهمیشود افراد بیشتری تحت پوشش نهادهای حمایتی قرار بگیرند به عبارت سادهتر به جای ایجاد امکانات و تسهیلات برای افراد ضعیف و کمدرآمد، ثروتمندان، مرفهین و متمکنین جامعه نشانه گرفته و برای پایین آوردن این طبقه برنامهریزی میشود.
در حوزه صداوسیما هم این روش اجرایی شد به این ترتیب که چون صداوسیما نتوانسته در انجام وظایف محولهخودش موفق باشد تصمیم به حذف شبکه خانگی و ضعیف کردن بخش خصوصی گرفته تا مانع پیشرفت ومحبوبیت شبکه خانگی شده و عملکرد ناموفق و نیمهتعطیل خودش را پوشش دهد.
*متاسفانه در کشور ما مانعتراشی و سنگاندازی برای پیشرفت بخش خصوصی همیشه وجود داشته و فقطعدهای خاص با انحصاری کردن فعالیتی میتوانند بدون هیچ دغدغه و نگرانی فعالیت خودشان را بسط وگسترش دهند. نظر شما در این زمینه چیست؟
دقیقا همینطور است. اینجانب با این رفتار انحصارگرایانه شکلگرفته در جامعه بهشدت مخالفم به ویژه در خصوصنظارت صداوسیما بر شبکه خانگی. زیرا معتقدم با این اقدام صداوسیما، شبکه نمایش خانگی به طور کلی تعطیل خواهد شد درنتیجه باقیمانده افراد نیز به شبکههای ماهوارهای روی میآورند.
*جنابعالی به عنوان نماینده مردم در مجلس چه اقدامی برای مقابله با این مصوبه یا پیگیریهای صداوسیما دارید تا شاهد شرایط بحرانیتر نباشیم؟
متاسفانه در وضعیت کنونی، جایگاه مجلس به عنوان تنها نهاد قانونگذاری در قانون اساسی کشور بسیارضعیف شده و مراجع قانونگذاری دیگری جایگزین مجلس شدهاند. از طرف دیگر عزم جدی برای ممانعت ازاجرایی شدن بسیاری از موضوعات توسط اکثریت نمایندگان وجود ندارد حتی برای برگرداندن قدرت مجلس درجایگاه تصمیمگیری نیز ارادهای قوی نیست تا حدی که اکثریت نمایندگان مجلس از ضعیفشدن جایگاه مجلس واهمهای ندارند و دلسوزی و اقدامات عده کمی از نمایندگان نیز راه به جایی نمیبرد.
نکته مهم این است که بسیاری از قانونهای مهم، جاری و کاربردی در خارج از مجلس تصمیمگیری میشود مثل کنکور، فضای مجازی و فیلترینگ، شبکه نمایش خانگی و ... که هیچکدام در مجلس حتی مطرح همنمیشود.
*با این اوصاف جایگاه مجلس از دونظر قابل بررسی است. اول اینکه اکثریت نمایندگان با قانونگذاران خارج از مجلس جهت مخالفت نکردن، تصویب یا عدم تصویب لایحهها، تبانی و هماهنگی شده، یا به دلیل یکدستبودن مجلس از لحاظ دیدگاه و نگرش هیچ عکسالعملی به نفع مردم نشان داده نمیشود.
کاملا درست است. هماهنگی دولت با مجلس و یکدست شدن این دو قوه با یکدیگر مانع از بیان حقایق، انعکاس واقعیتها و صدای مردم شده، این مشکل یک درد اساسی و ریشه ای است، برای درمان آن باید جریانهایسیاسی کشور و طیفهای سیاسی گسترده آحاد مردم در مجلس نماینده داشته باشند. مجلس با مشارکت 30-40 درصدی، مردمی نیست بنابراین براساس قانون اساسی کشور مشارکت نمایندگانتمامی جریانهای فکری، سیاسی و حضور حداکثری مردم بسیار اجتنابناپذیر و ضرورت دارد تا مجلسی پویا، فعال و منبعی از تمامی مردم و اقلیتها و فرهنگها تشکیل شود و در آن صورت حقوق مردم درمجلس به نحو مطلوب قابل پیگیری خواهد بود.
*چنددرصد از نمایندگان مجلس نسبت به نظارت صداوسیما بر شبکه خانگی مخالف هستند؟
براساس اتفاقات و موضوعات مشابهی که در مجلس افتاده، تصورم این است حدود 25 الی 30 درصد نمایندگان مجلس مخالف جدی اجرایی شدن این اقدام هستند. شورای عالی فضای مجازی در خصوص طرح صیانت گامهای بلند اجرایی برداشت در صورتیکه این طرح درمجلس تصویب نشد اما همچنان فیلترینگ گسترده و کنترل های دیگر و ... اجرایی میشود.
*برای جبران عملکرد ضعیف مجلس چه اقدامی باید انجام داد؟
برای مجلس فعلی زمانی باقی نمانده که انتظار تصمیمات و اتفاقات اساسی و بنیادی داشته باشیم. نقد و تحلیل مجلس فعلی باید در زمان و موقعیت درست و منطقی صورت بگیرد.
تنها راه درمان براساس فرمایشات رهبری مشارکت رقابتی با نامزدهای متنوع و حضور عامه مردم است در اینصورت مجلس مردمی و مدافع منافع جامعه تشکیل خواهد شد.
*تصمیمگیری نظارت شبکه خانگی توسط صداوسیما زیرنظر چه نهادی گرفته شد؟
بسیاری از تصمیمات در شورای عالی انقلاب فرهنگی گرفته شده است. استدلال آنها این است که برنامهها تحت عنوان سیاستگذاری و موضوعات کلان بررسی و اجرایی میشود وحرفی از قانون مطرح نیست چون قانونگذاری وظیفه مجلس است بنابراین برای فرار از پاسخگویی به افکار عمومی با عناوین دیگر عملی میشود.
ولی هرموردی تحت عناوینی مانند قانون، بخشنامه، شیوه نامه و ... که در جامعه ساری و جاری است آثاری بهدنبال دارد مهم این است تصمیمات ارایه و همه افراد نیز ملزم به اجرای آن هستند.
در مورد این نوع مواجهه با شبکه خانگی نیز به نظر می رسد استقبال مردم از شبکههای ماهوارهای بیشترخواهد شد و بسیاری از بازیگران نیز با کنارگذاشتن شغل خود آسیبهای جدی میبینند در نهایت مهاجرت میکنند.
*پیامد نهایی این تصمیمات چیست؟
به طور مشخص پسرفت در فرهنگ و هنر است .برخی از مسئولان بسیاری از مشکلات فعلی جامعه را به گردن شبکه خانگی میاندازند در حالیکه معضلات موجود ناشی از عملکرد مدیران و تصمیمگیران کشور است نه نمایش خانگی.
بنابراین از رونق افتادن فعالیتهای هنری، مهاجرت هنرمندان از کشور، نابودی استعدادهای کشور به ویژه درمباحث فرهنگ و هنر، روی آوردن مردم به تماشای شبکههای خارج از چارچوب ها و هنجارهای اجتماعی وفرهنگی کشور و … از جمله اثرات اینگونه تصمیمات اشتباه در کشور خواهد بود.
منبع: سایت دیده بان ایران- اکرم قدرت