نگاه قرآن به شخصیت پیامبر
قرآن مجید در مواردى از پیامبر اسلام و شخصیت او و کمالات و عظمتش به این صورت یاد کرده است:
وَ ما أَرْسَلْناکَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعالَمِینَ: «2»
و تو را جز رحمت و کانون مهر و محبت براى جهانیان نفرستادیم.
مَنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ: «3»
هر که از پیامبر اطاعت کند، در حقیقت از خدا اطاعت کرده است
إِنَّ الَّذِینَ یُبایِعُونَکَ إِنَّما یُبایِعُونَ اللَّهَ «4»
به یقین کسانى که با تو بیعت مى کنند، جز این نیست که با خدا بیعت مى کنند.
وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ «5»
شکستناپذیرى براى خدا و رسول اوست.
وَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَحَقُّ أَنْ یُرْضُوهُ «6»
شایستهتر آن است که مردم در هر امرى خدا و رسولش را خشنود کنند.
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَجِیبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاکُمْ ... «7»
اى اهل ایمان چون خدا و پیامبر شما را دعوت کنند اجابت نمائید.
قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ «8»
بگو: اگر خدا را دوست دارید، پس مرا پیروى کنید تا خدا هم شما را دوست بدارد.
إِنَّا أَرْسَلْناکَ بِالْحَقِّ بَشِیراً وَ نَذِیراً*
قطعاً ما تو را بر اساس حق و درستى و راستى، به خاطر بشارت دادن به نیکان و بیمدهنده به بدکاران فرستادیم.
آرى او را بر اساس حق و درستى و راستى فرستاد، و کسى که بر پایه حق فرستاده شده هرگز در نبوت خود تردید نمیکند، که این اتهامات فقط از سوى مشرکان و کافران به او زده شد، و قرآن بر اساس دلایل استوار این اتهامات را مردود نمود، و تهمتزنندگان را به عذاب دردناک بیم داد.
در آیه 105 سوره نساء که مورد شرح و توضیح است اعلام میکند:
إِنَّا أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الْکِتابَ بِالْحَقِ
بر اساس آیه 119 سوره بقره پیامبر بر حق است.
و بر اساس آیه 105 سوره نساء وحى الهى که بر پیامبر به عنوان قرآن هدایتگر نازل شده نیز بر حق است.
و عجیب است که عالمان مکتب خلفا بر ضد قرآن و با توجه به حیات ملکوتى و الهى پیامبر چگونه و چرا حاضر شدهاند با گرفتن اندکى پول و متاع ناپایدار دنیا هر باطلى را به پیامبر که همه وجودش، و ظاهر و باطنش بر پایه قرآن بر اساس حق است نسبت دهید؟
آیا جز این است که خواستهاند با این گونه روایات شخصیت پیامبر را بشکنند، و او را از عادیترین و معمولیترین مردم عادیتر و معمولیتر نشاندهنده تا به تدریج چراغ اسلام و دیندارى در خیمه حیات مردم خاموش شود و میدان براى معاویهها از دینداران واقعى خالى بماند و آنان بدون مزاحمت از جانب اهل خدا به حکومت و ستمگرى و غارتگرى و منیت و فرعونیت ادامه دهند، و این چند روزه محدود زندگى دنیا به هر کیفیتى که بخواهند خوش باشند.
در پایان این بحث بسیار مهم که تدوینش بسیار ضرورى و واجب به نظر میرسید، نگاهى دیگر از یعوب دین، امام عارفین، چراغ قلب عاشقین امیر المؤمنین را در رابطه با شخصیت پیامبر اسلام بنگرید:
«کان رسول الله اخشى الناس لربه، و اتقاهم له، و اعلمهم سبه، و اقواهم فى طاعته، و اصبرهم على عبادته و اکثرهم حبا لمولاه و ازهدهم فیما سواه:» «9»
رسول خدا با خشیتترین مردم نسبت به پروردگارش، و با تقواترین در پیشگاه خداوندش، و آگاهترین آنان به حضرت ربش، و قویترین همه انسانها در طاعت معبودش، و صابرترین مردم در عبادت خداوندش، و عاشقترین انسانها نسبت به مولایش، و زاهدترین همه مردم نسبت به غیر خدا بود.
داورى و قضاوت
مسئله داورى بر اساس قرآن و بینش و بصیرت لازم دومین حقیقتى است که در آیه شریفه 105 آیه مورد شرح و توضیح مطرح است که به خواست خداوند مهربان این مسئله را در ضمن آیه 135 سوره نساء که در رابطه با فضا و داورى است به طور مفصل شرح خواهم داد.
پرهیز از حمایت خائنان
کتاب خداوند در رابطه با این مسئله که راه خیانت به چه امورى باز است مطالبى را به این صورته مطرح کرده است:
1- خیانت به خدا و رسول او
این خیانت عبارت از پشت کردن به فرامین و خواستههاى خدا و پیامبر، و عمل نکردن به فرهنگ سعادتبخش اسلام، و سازش با دشمنان دین بر ضد خدا و پیامبر و مسلمانان است.
قرآن به شدت از آلوده شدن انسان به چنین خیانتى نهى میکند.
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَخُونُوا اللَّهَ وَ الرَّسُولَ «10»
2- خیانت به امانت
این خیانت عبارت از تملک غاصبانه مالى است که کسى انسان را امین دانسته و براى حفظ مالش آن را به امانت نزد آدمى گذاشته تا در وقت معینش آن را پس گرفته و در زندگیاش هزینه کند، یا عبارت از فاش کردن سرّى است که به علّتى مثبت و بخاطر هدفى معین به انسان گفته شده است، یا عبارت از جاسوسى بر ضد مسلمانان و به نفع کافران و مشرکان است، بر همه واجب و لازم است این امانات را حفظ کرده و لازم است این امانات را حفظ کرده و به صاحبانش بازگردانده شود.
لا تَخُونُوا اللَّهَ وَ الرَّسُولَ وَ تَخُونُوا أَماناتِکُمْ. «11»
3- خیانت با چشم
این خیانت عبارت از این است که انسان نسبت به ناموس مردم و نامحرمان احتمالًا بدون این که کسى بفهمد چشمچرانى و نظربازى نماید، و افکار زشت و پریشان، ونیتهاى پلید و آلوده در درونش جریان دهد.
یَعْلَمُ خائِنَةَ الْأَعْیُنِ وَ ما تُخْفِی الصُّدُورُ «12»
خداوند در قرآن مجید به صراحت سه مطلب را بر ضد خائنان اعلام داشته، که انسان از اعلام این سه مطلب میفهمد که خیانت چه گناه بزرگ و چه عملى زشتى است، و این کار نشاندهنده بیمروتى، ناجوانمردى، بیانصافى و خباثت روح خائن است.
1- إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْخائِنِینَ. «13»
2- أَنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی کَیْدَ الْخائِنِینَ. «14»
3- وَ لا تَکُنْ لِلْخائِنِینَ خَصِیماً. «15»
یقیناً خداوند خائنان را دوست ندارد، خدا نقشه خائنان را نقش بر آب میکند، و کید آنان را نمیگذارد به ثمر بنشیند، دفاعگر از خائنان مباش.
پی نوشت ها:
______________________________
(2)- انبیا: 107.
(3)- نساء: 80.
(4)- فتح: 10.
(5)- منافقون: 8.
(6)- توبه: 62.
(7)- انفال: 24.
(8)- آل عمران: 31.
(9)- محج البیضاء باب آداب النبو و الخلاق الائمه.
(10)- انفال: 27.
(11)- انفال: 27.
(12)- غافر: 19.
(13)- انفال: 58.
(14)- یوسف: 52.
(15)- نساء: 105.
مطالب فوق برگرفته شده از:
کتاب:تفسیر حکیم ، ج9،
نوشته: استاد حسین انصاریان