هدف اساسى اسلام نسبت به خانواده‏

زندگى مسالمت آمیز، و رفتار حکیمانه، و پیوند عاشقانه در کانون خانواده، و در فضا و عرصه ى خانه، از هدف هاى اساسى و ریشه اى فرهنگ الهى است، و کسى که به این حقیقت با دیده ى دقت و نظر عقلى بنگرد و آن را بکار گیرد، انسانى متدین و متعهد است، و هر گاه شخصى این واقعیت را نادیده انگارد، بدون شک از نظر ایمانى ضعیف و فاقد ارزش مذهبى و اخلاق انسانى است.

هدف اساسى اسلام نسبت به خانواده‏   

زندگى مسالمت آمیز، و رفتار حکیمانه، و پیوند عاشقانه در کانون خانواده، و در فضا و عرصه ى خانه، از هدف هاى اساسى و ریشه اى فرهنگ الهى است، و کسى که به این حقیقت با دیده ى دقت و نظر عقلى بنگرد و آن را بکار گیرد، انسانى متدین و متعهد است، و هر گاه شخصى این واقعیت را نادیده انگارد، بدون شک از نظر ایمانى ضعیف و فاقد ارزش مذهبى و اخلاق انسانى است.

پیامبر اسلام مى فرماید:

«کلما ازداد العبد ایماناً ازداد حباً للنساء:» «1»

هر چه ایمان و اعتقادات مذهبى انسان اضافه شود و قدرت یابد، به همان اندازه نسبت به همسرش مهربانتر مى شود.

 

و نیز از آن حضرت روایت شده:

«احسن الناس ایماناً احسنهم خلقاً، و الطفهم باهله و انا الطفکم باهلى:» «2»

مؤمن ترین مردم کسى است که اخلاقش نیکوتر باشد، و نسبت به خانواده اش از همه مهربان تر قلمداد شود، بدانید که من از همه شما نسبت به خانواده ام مهربان ترم.

حضرت صادق (ع) فرمود:

«من اشدّ لنا حباً، اشتد للنساء حباً:» «3»

کسى که محبتش به ما شدید شود، عشق و محبتش به همسرش شدید مى شود.

راستى عجیب است، امام معصوم محبت شیعه را به همسرش به محبت اهل بیت علیهم السلام ربط داده و گویا محبت و عشق ورزى به همسر مرحله اى پس از محبت و عشق ورزى به اهل بیت است.

 

و نیز از آن حضرت روایت شده:

«ما اظن رجلًا یزداد فى الایمان خیر الا ازداد حباً للنساء:» «4»

گمانم این نیست که هر چه به ایمان مردى از جهت خیر و خوبى اضافه شود، محبتش به همسرش اضافه نگردد.

از این روایات بسیار عالى و مهم استفاده مى شود که اولیاء الهى و پیامبران عظام و امامان بزرگوار، همسران خود را دوست داشتند و به آنان محبت مى نموده و احترام مى گذاشتند، و به پیروان خود سفارش مى کردند که زنان را گرامى بدارند، و این مسأله را جزء ایمان و نتیجه ى اعتقاد به مبدء و معاد معرفى مى نمودند، و اینگونه مردان را در پیشگاه حق محبوب ترین و مقرب ترین انسان ها مى دانستند، تا جائى که رسول اسلام خود را از نظر عمل به این قانون حق پیشگام ترین انسان ا معرفى مى نماید و در احادیث آمده که نادیده گرفتن این حقیقت را مایه ى بدبختى و عذاب اخروى مى دانند، لازم است به این داستان تاریخى که بس آموزنده است توجه نمائید:

 

سعد بن معاذ و گرفتارى در برزخ

سعد بن معاذ یکى از بزرگان پرنفوذ انصار و از اولین کسانى است که در میان مردم مدینه به پیامبر گروید و از اسلام برخوردار شد، و در حلقه ى ایمان قرار گرفت.

او در جنگ بدر با شجاعتى کم نظیر و با همه ى وجود مخلصانه از پیامبر اسلام حمایت کرد، و نیز در جنگ احزاب در حالى که بیشتر مسلمانان از ترس دشمن مى لرزیدند، به رسول الهى گفت: ما با شمشیرهاى خود در برابر متجاوزین خواهیم ایستاد.

وى از نظر آگاهى و تقوا و جایگاه و موقعیت نزد پیامبر اکرم به مرتبه اى رسیده بود که رسول اسلام در تنبیه بنى قریظه او را به عنوان داور انتخاب کرد و امین وحى قضاوت او را درباره ى آن یهودیان عنود حکم جدى خدا قلمداد نمود.

 

سعد آنچنان محبوب خدا واقع شده بود که عرش در مرگ وى به لرزه آمد و نود هزار فرشته همراه با جبرئیل در تشییع جنازه ى وى شرکت نمودند، و پیامبر خدا با پاى برهنه در حالى که تابوت سعد را به دوش گرفته بود، جنازه ى وى را تشییع نمود و لحد سعد را با دست پرمهر خود محکم ساخت، تا جائى که این عمل تا آن تاریخ بى سابقه مى نمود.

مادر سعد با دیدن این همه لطف و محبت از جانب پیامبر به وجد آمد، و فریاد زد اى فرزندم بهشت بر تو گوارا باد.

 

ولى پیامبر اسلام در جواب مادر سعد فرمود: با جزم یقین از جانب خدا خبر مده:

«ان سعداً اصابته ضمة انه کان فى خلقه مع اهله سوءاً:»

این مرد خدا با همه ى مزایا و ایمان و تقوا و شجاعتى که داشت با نهایت تأسف اخلاق خانوادگى اش در حد مطلوب نبود و مختصر تندى و خشونتى در مورد خانواده اش به کار مى گرفت از این جهت قبرش وى را به سختى فشار داد. «5» در هر صورت نیکى و محبت به خانواده مسئله اى است که پاداشش نزد خداوند محفوظ، و بدخلقىى و خشونت نسبت به آنان قابل چشم پوشى نیست و برزخى با فشار و مضیقه را به همراه دارد!

 

لزوم معاشرت نیک و صحیح با همسران

در مورد معاشرت نیکو با زنان و همسران احادیث اسلامى آن چنان این موضوع را مورد تأکید قرار داده اند که همسر را به عنوان امانت خدا معرفى کرده اند، و کمترین خطا و بى توجهى به حقوق خانواده را خیانت در امانت الهى محسوب مى دارند.

روى این حساب باید در حفظ و مراقبت از این نعمت و ودیعه حق حداکثر سعى و تلاش را به عمل آورد تا در پیشگاه حق مورد مؤاخذه قرار نگیرد.

نقل است هنگامى که پیامبر اسلام دخترش صدیقه مرضیه را به خانه ى على (ع) آورد خطاب به داماد با کرامتش گفت: یا على دخترم در دست تو امانت است، و این موضوع از گفتار امیرمؤمنان به هنگام دفن زهرا و تحویل آن امانت ستم دیده و مظلومه به پیامبر معلوم مى گردد:

«فلقد استرجعت الودیعه و اخذت الرهینة اما حزنى فسرمد ......» «6»

 

اى پیامبر امانت برگشت داده شد، و ودیعه و رهینه گرفته شد، اما من پس از این مصیبت براى همیشه اندوهگین بوده و خواب به چشمم نخواهد رفت.

از رسول خدا روایت شده:

«ان النساء عند الرجل لا یملکن لانفسهن ضراً و لا نفعاً و انهن امانة الله عندکم فلا تضاروهن و لا تعضلوهن:» «7»

زنانى که در سایه ى سرپرستى مردان قرار دارند و اختیار زندگى آنان در دست مردان است و نفقه و پوشاک و خوراکشان بر عهده ى شوهران است سود و زیانى براى خود مالک نیستند، به یقین آنان امانت هاى خدا نزد شمایند به آنان به هیچ صورت زیان وارد نکنید، و آنان را در مضیقه و فشار قرار ندهید.

 

و در پاسخ همسر عثمان بن مظعون که درباره ى حقوق زن و شوهر از آن حضرت پرسید فرمود:

«اخبرنى جبرئیل و لم یزل یوصینى بالنساء حتى ظننت ان لا یحل لزوجها ان یقول لها اف یامحمد اتقوا الله عزوجل فى النساء، فانهن عوان بین ایدیکم اخذتموهن على امانات الله ....» «8»

برادرم جبرئیل از حقوق زن و شوهر به من خبر داد و همواره نسبت به زنان از جانب خداى عزوجل به من سفارش نمود تا جائى که گمان کردم اف گفتن در حق آنان نیز مجاز نمى باشد، و به من گفت از خدا پروا کنید و با زنانتان مدارا نمائید، زیرا آنان تسلیم خواسته ى شما شده اند، آنان را به عنوان امانت الهى به همسرى خود در آورده اید و به جان و ناموسشان مسلط شده اید، جز نیکى و احسان در حق آنان روا مدارید.

 

امیرمؤمنان در سفارشى به محمد حنفیه و حضرت مجتبى مى فرماید:

«فدارها على کلّ حال و احسن الصحبة لها فیصفو عیشک:» «9»

در هر حال با همسرت مدارا کن و با او به نیکى معاشرت داشته باش تا زندگى ات غرق صفا و یکرنگى و آرامش شود.

 

همسران ناسازگار و تندخو

چه بسا اتفاق افتد که گاهى بخاطر ناآگاهى و غفلت به سبب دور بودن از تربیت صحیح اسلامى یا علت دیگر زنى نسبت به شوهرش دچار روح ناسازگارى باشد و شوهر را در رنج و مضیقه قرار دهد، و صفا و صمیمت خانه را به کدورت و تلخى تبدیل نماید.

در این زمینه لازم است شوهر به جاى تندى و خشونت و اضافه کردن تلخى و کدورت به دقت عوامل ناسازگارى را بررسى کند، و چنانچه خود قدرت علاج نداشته باشد، به وسیله ى شخصى بیدار و عالمى متعهد، و بزرگى از خانواده به رفع مشکل اقدام نماید، و براى خشکاندن ریشه هاى ناسازگارى همراه با تحمل و بردبارى بکوشد، با چنین برخوردى به یارى خداى توانا نارسائى ها و ناسازگارى ها از میان خواهد رفت، و نظام خانواده استحکام خواهد یافت و طلاق روى زشت خود را نشان نخواهد داد.

 

همه ى مردان و زنان به ویژه مردان و زنان جوان باید به این نکته توجه داشته باشند که هیچ زنى براى هیچ شوهرى، و هیچ شوهرى براى هیچ زنى، عنصر کامل و ایده آل نیست، زن و شوهر باید راه سازش و محبت و نوازش و مهر را بر راه ستیز و نزاع و تلخى و تندى و خصومت و اهانت مقدم بردارند.

زنان ناسازگار را مى توان از راه نصیحت به هنگام لحظات عاطفى و بدور از چشم دیگران به سازگارى واداشت، و با بیان و تشریح زیان هاى ناسازگارى و اشکالات عدم تفاهم وى را قانع ساخت، که نتیجه ى این گونه ناسازگارى ها سرانجام به خود او باز خواهد گشت، و وى را به انواع محرومیت هاى عاطفى و غریزى، و بى یار و یاور شدن دچار خواهد ساخت.

 

از نکاتى که باید به ویژه شوهران جوان آن را همواره رعایت کنند، اجتناب از اهانت به همسر و احترام به او و خانواده ى وى و توسعه در زندگى و تأمین نیازهاى جنسى و روحى همسر است، که هر گونه بهانه را از دست او مى گیرد.

ترغیب همسر به استقلال فکرى و کوتاه کردن دخالت هاى نابجاى دیگران نه خیرخواهى و هدایت دلسوزان، ترسیم آینده ى زندگى مشترک، و در میان گذاردن مشکلات زندگى بدون ملاحظه و حجب و حیا و استمداد از خود وى براى پیروزى بر مشکلات مزبور یکى از راه هاى بسیار مناسب براى ادامه ى زندگى مشترک است.

براى مردانى که با همسرى ناسازگار سر و کار دارند توجه به زندگى انبیا و ائمه و سازگارى آنان با سلاح اخلاق حسنه و عفو و گذشت لازم است، تا از زندگى آن بزرگواران و صبر و تحملشان درس هاى آموزنده اى بگیرند.

 

امام صادق (ع) مى فرماید:

«کانت امرءة عند ابى تؤذیه فیغفر لها:» «10»

پدرم زن ناسازگارى داشت که همواره آن حضرت را رنج و آزار مى داد ولى پدرم با کمال بزرگوارى از او گذشت مى کرد.

حضرت هود (ع) که از پیامبران خداست و در بسیارى از آیات قرآن از وى سخن به میان آمده، همسرى داشت که وى را آزار مى داد، و گاهى دشمن را بر ضد هود مى شورانید، ولى آن حضرت سلامتى و زنده بودن او را از خدا مى خواست و مى فرمود: مؤمن را کسى آزار و رنج مى دهد و چه بهتر که این آزار از جانب زنى باشد که در اختیار شوهر است.

 

برخورد با زن ناسازگار با اخلاق حمیده و رفتار پسندیده، و گذشت از او نهایتاً او را سر عقل خواهد آورد، و به پشیمانى وادار خواهد ساخت، و در آتش ناسازگارى او را خاموش خواهد نمود، و وى را به تواضع و فروتنى و عذرخواهى از شوهر خواهد کشاند، و چنانچه چنین زنى از راه خطا بازنگشت، و به تلخى و ناسازگارى ادامه داد، آخرین داروى درد را که طلاق است باید بکار گرفت.

ولى تا جائى که ممکن و میّسر است نباید از حربه ى طلاق استفاده کرد، زیرا اسلام طلاق را مبغوض ترین حلال دانسته و از شوهران مى خواهد که در برابر زنانى که به طور کامل ایده آل آنان نیستند صبر و استقامت و حوصله و بردبارى به خرج دهند تا از پاداش عظیم حق به خاطر صبرشان بهره مند گردند.

 

سازش با چنین زنانى و نادیده گرفتن خطاهاى جزئى آنان تا حدودى زندگى مشترک را از تبدیل شدن به طوفان هاى سهمگین جلوگیرى مى کند، و از غم ها و غصه ها مى کاهد، زیرا دنبال کردن اختلافات و بزرگ کردن آنها عمر را تباه و بدن را مى گدازد و خانه را به صحنه ى جنگ و میدان نزاع و خصومت تبدیل مى کند.

آرى غم ها و غصه ها که اغلب از خانواده و اختلاف در این کانون متوجه انسان مى شود آدمى را به پیرى زودرس و خراب شدن ساختمان بدن دچار مى سازد. در این زمینه به روایت بسیار مهم که از امیرمؤمنان روایت شده توجه کنید:

«الهّم ینحل البدن:» «11»

غم و غصه بدن را گداخته و ساختمان جسم را ویران مى کند.

 

از امام صادق (ع) روایت شده:

«من حسن بره باهله زاد الله فى عمره:» «21»

هر کس با خانواده اش معاشرت نیکو داشته باشد، و اهل گذشت و عفو از همسر و اهل خانه باشد و زندگى مشترک خود را با همسرش ادامه دهد خداوند عمرش را افزایش مى دهد.

حسن معاشرت باید در چهارچوب قوانین اسلام و خواسته هاى حق صورت گیرد، بى غیرتى نسبت به زن و آزاد گذاردن وى براى ارتکاب گناه، و اجازه دادن به او براى شرکت در هر مجلس خلاف اخلاق و ضد دین و تجویز بى حجابى و عروسک قرار دادن زن در خانه و بیرون مجامع سوء معاشرت و سبب دچار شدن به خشم خدا و عذاب آخرت است. «31»

 

-------------------------------------------------------------------

(1)- مستدرک ج 2 ص 532.

(2)- وسائل الشیعه ج 8 ص 507.

(3)- بحار ج 103 ص 227.

(4)- فروع کافى ج 5 ص 320.

(5)- بحار ج 6 ص 220.

(6)- نهج البلاغه خطبه ى 193.

(7)- مستدرک الوسائل ج 2 ص 551.

(8)- مستدرک الوسائل ج 2 ص 551.

(9)- نهج البلاغه نامه 31.

(01)- وسائل ج 14 ص 121.

(11)- غرر الحکم ص 16 حکمت 421.

(21)- بحار ج 103 ص 225.

(31)- مسائل ازدواج و حقوق خانواده 207 با اندکى تصرف.

 

برگرفته از کتاب تفسیر حکیم جلد هشتم نوشته استاد حسین انصاریان



قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان