بهرغم اینکه ماه گذشته گزارش پژوهشکده پولی و بانکی از روند شاخص رشد شرکتهای صنعتی در خردادماه نشان داد که رشد سالانه این شاخص با ثبت رقم 1/ 2درصد به کمترین مقدار یک سال اخیر رسیده است، گزارش این ماه رشد دوازدهماهه منتهی به تیر را 7/ 7درصد نشان داد که نشان از بازگشت روند صعودی در شاخص رشد شرکتهای صنعتی دارد. همچنین شاخص رشد نسبت به ماه قبل از 9/ 5درصد در خردادماه به 2/ 9درصد در تیرماه رسید.
رشد نفتیها، رکود شیمیاییها
شرکتهای صنعتی ثبتشده در بازارهای بورس اوراق بهادار و فرابورس ایران (براساس آمار سال 1399) حدود 59درصد از ارزش محصول کارگاههای بزرگ صنعتی (بالاتر از 100 نفر کارکن) را در اختیار دارند. با توجه به انتشار منظم ماهانه عملکرد تولید و فروش این شرکتها، میتوان با اتکا به این دادهها برآورد قابلقبولی از عملکرد بخش صنعت کشور ارائه داد و تغییرات این بخش را رصد کرد. بررسیها نشان میدهد شاخص مستخرج از دادههای این شرکتها همراستا با شاخص تولید صنعتی کل کشور است. لذا این شاخص در زمانی که شاخصهای رسمی کل کشور با تاخیر منتشر میشوند و تواتر فصلی دارند، میتواند جایگزین خوبی برای آنها باشد و وضعیت تغییرات ماهانه صنعت را نشان دهد. اگرچه روند رشد ماهانه در تیرماه صعودی بوده است، اما روند رشد سهماهه و دوازدهماهه منتهی به تیرماه مشابه ماههای گذشته روند نزولی داشته است.
رشد سهماهه منتهی به تیرماه به 4/ 5درصد رسیده است که کمترین رشد از فروردین 1401 به بعد به حساب میآید. آخرین آمار منتشرشده از تولید صنعتی بانک مرکزی مربوط به پاییز 1401 است که رشد 9/ 7درصد را اعلام کرده و آخرین آمار مرکز آمار در این خصوص مربوط به زمستان 1401 است که رشد 7/ 11درصدی را برای بخش صنعت نشان میدهد. شاخص تولید محصولات شیمیایی در یکساله اخیر منتهی به تیرماه رشد منفی 2/ 3درصد را تجربه کرده و رشد ماهانه تیرماه این شاخص (نسبت به سال گذشته) نیز منفی 8/ 3درصد است که نشان از ادامه روند نزولی در این بخش را دارد.
شاخص تولید صنعت فلزات اساسی اگرچه در یک سال اخیر رشد منفی داشته است، اما در تیرماه نسبت به سال قبل رشد قابلتوجه 8/ 7درصدی را رقم زده است. رشد مثبت یکساله شاخص تولید صنعت خودرو و قطعات در تیرماه منفی شده است که تغییر قابلتوجهی در ساختار رشد صنعت به حساب میآید. بیشترین رشد تولید تیرماه مربوط به صنعت فرآوردههای نفتی و صنعت ماشینآلات و تجهیزات است که رشد بین 10 تا 11درصدی داشتهاند. صنایع محصولات کاغذی و منسوجات نیز بیشترین کاهش را داشتهاند.
موجودی انبار؛ رو به افزایش
بررسی تغییرات در موجودی انبار محصولات نهایی در کنار رشد تولید صنایع، میتواند تحلیلی از تغییرات سمت عرضه و تقاضا ارائه دهد. منظور از تغییر در موجودی انبار در اینجا تفاوت رشد تولید و فروش است. اگر رشد تولید بیشتر از رشد فروش باشد موجودی انبار در آن دوره افزایش یافته و اگر رشد تولید کمتر از رشد فروش باشد، موجودی انبار کاهش داشته است. در برهههای زمانی که محدودیت تقاضا وجود دارد و ظرفیت مازاد تولید در بخش عرضه وجود دارد، روند رشد تولید و تغییرات موجودی انبار در مخالف جهت هم خواهند بود؛ به این معنی که تغییرات رشد تولید ریشه در تغییرات تقاضا دارد. زمانی که شوکی منفی بخش عرضه تولید و فروش را تحتتاثیر قرار دهد، در دورههای اولیه با وجود اینکه رشد تولید را کاهش میدهد، رشد فروش را تحتتاثیر قرار نمیدهد و همین امر باعث کاهش موجودی انبار محصولات نهایی میشود.
از این رو زمانی که کاهش رشد تولید با کاهش موجودی انبار همراه باشد، میتوان گفت شوک واردشده از بخش عرضه است و عامل اصلی متوقفکننده رشد را باید از سمت عرضه جستوجو کرد. بر همین اساس در دورههای اخیر از سال 1398 به بعد بیشتر شوکها ریشه در سمت تقاضای محصولات داشته است، به گونهای که دورههایی مانند انتهای سال 1398، ابتدای سال 1400 و نیمه دوم 1401 که رشد تولید روند صعودی داشته و اوج گرفته است، موجودی انبار کاهش داشته است که نشان میدهد نیروی پیشران این رشد تقاضا بوده است. در چند ماه ابتدایی سال 1402 بعد از چندین دوره متوالی که رشد بخش صنعت مثبت بوده و موجودی انبار کاهشی بوده است، موجودی انبار در صنایع رو به افزایش گذاشته است، به گونهای که حدود 8/ 2درصد از تولید انجامشده در تیرماه به موجودی انبار صنایع اضافه شده است و هر سه صنعت بزرگ کشور، یعنی فلزات اساسی، صنایع شیمیایی و خودرو و قطعات، افزایش در موجودی انبار را تجربه کردهاند.
این افزایش موجودی انبار با روند کاهشی رشدهای سهماهه بخش صنعت نیز همراه شده است و میتواند نشان از ادامه روند نزولی رشد بخش صنعت باشد. در بین صنایع نیز تنها صنعت غذایی و کانیهای غیرفلزی در تیرماه رشد فروشی بیشتر از رشد تولید داشتهاند و موجودی انبارشان کاهش داشته است.
بنگاههای بزرگ و کوچک
یکی از ویژگیهای بنگاهها که بر عملکرد آنها اثرگذار است اندازه آنهاست. بنگاههای بزرگتر به واسطه دسترسی راحتتر به منابع مالی و تسهیلات بانکی، فعالیت در بازارهای کمتر رقابتی، دسترسی بیشتر به بازارهای صادراتی و وارداتی، دارای قدرت چانهزنی و رانتهای دیگر، از موقعیت متفاوتی نسبت به بنگاههای دیگر برخوردارند. برای طبقهبندی بنگاهها بر اساس اندازه از ارزش فروش شرکتها در دو سال اخیر استفاده شده است؛ به گونهای که بنگاههایی که از نظر ارزش فروش در دو سال اخیر در 40درصد پایین قرار داشتهاند بنگاههای کوچک، بنگاههایی که در 20 درصد بالا قرار داشتهاند بنگاههای بزرگ و مابقی در بنگاههای متوسط طبقهبندی شدهاند.
از طرفی سهم عمده ارزش تولید صنعتی در کشور برای شرکتهای بزرگ است و تغییرات تولید آنها مهمترین شکلدهنده تغییرات شاخص کل تولید است. در سالهای 98 تا اواسط 1400 همواره رشد شرکتهای بزرگ بیشتر از شرکتهای کوچک و متوسط بوده است. اما در یک سال اخیر رشد تولید شرکتهای بزرگ و کوچک مشابه هم بوده است. البته در سهماهه منتهی تیرماه رشد شرکتهای بزرگ نسبت به سال قبل اندکی بیشتر از شرکتهای کوچک بوده است. نکته قابلتوجه این است که در یک سال اخیر رشد تولید شرکتهایی که در طبقه متوسط قرار دارند بیشتر از سایر شرکتها بوده است.