ماهان شبکه ایرانیان

جشنواره رسانه‌ای جنوب استان بوشهر/ مانیفست مطالبه‌گری از صنعت

بزرگ‌ترین خلائی که در جشنواره رسانه‌ای جنوب استان بوشهر مشهود بود، غفلت از فرهنگ بومی اقوامی است که در این منطقه نسل‌های خود را طی قرن‌ها تنومند کرده و به آبادانی این سامان تا پیش از آمدن صنعت دامن زدند.

عصر ایران؛ یادداشت میهمان؛ الهام بهروزی - ظهور رویدادی در جنوب استان بوشهر با نام و از جنس «رسانه»، دریچه تازه‌ای بر جهان رسانه بومی این خطه تاریخ‌مند گشود که نقش مطالبه‌گری در آن بسیار پررنگ بود تا جایی که می‌توان به جرأت گفت که این رویداد در نخستین دوره خود، مانیفست مطالبه‌گری از صنعت است؛ صنعتی که به همراه خود یک تمدن بزرگ را در این سامان گسترانده و در کنار ابهت و نام پرطمطراقش، زیست مردمان جنوب استان را تحت شعاع قرار داده است!

بدیهی است تا پیش از آمدن صنعت در این منطقه، تمدنی مبتنی بر تجارت و دریانوردی و فرهنگی غنی و اصیل که برساخته اندیشه، رسوم، منش و زیست مردمان بومی بوده، این‌جا از عهد باستان تا کنون حضور و نمود داشته؛ تمدنی که شاید در عصر ماشینی عناصر و جلوه‌های آن کمتر فرصت عرض‌اندام پیدا کرده؛ اما رد پای آن را می‌توان در افسانه‌ها و حکایت‌های شگفت این دیار از زبان کهنسالان و بزرگان جست‌وجو کرد. این افسانه‌ها سندی بر متمدن بودن و هنرخیز بودن این خطه از جنوب کشور است که نمایه‌های بیرونی این ادعا را اکنون می‌توان در نقش و نگارهای هنر خوس‌دوزی و دست‌بافته‌های زنان جنوبی به‌ویژه زنان جم دید.

بوشهر
بی‌شک هر جا تمدن حضور دارد، هنر هم در شاخه‌های متنوعی اعم از بافندگی و نویسندگی و شاعری و نگارگری و... خودنمایی می‌کند که در شهرستان‌ جم، ما به‌وضوح کمال آن را در افسانه‌سرایی‌ها، شاعرانگی‌ها و هنرمندی‌های زنان و مردانش نظاره‌گریم. طبیعی است این پیشینه دیرینه در کنار تقویت بافتار فرهنگی منطقه، دیدگاه سنتی اهالی را شدت بخشیده و آن‌ها را در مقابل نوگرایی و تغییر و تحول در ساختار اجتماعی و فضا و معماری شهری سرسخت کرده است. همین رویکرد موجب شد که در سال‌های نخست ورود و رسوخ صنعت در این منطقه خوش آب و هوا، بومیان سخت با آن مخالفت کرده و به اهالی صنعت به چشم غاصبان ثروت‌های طبیعی و فرهنگی خویش نگاه کنند.

اما با گذر زمان، مردمان این خطه که در مهمان‌نوازی و نوع‌دوستی شهره هستند، با تحولات صنعتی و میهمان ناخوانده منطقه، کنار آمده‌اند اما تلاش کرده‌اند که تا جای ممکن، فرهنگ بومی آن‌ها مغلوب فرهنگ و تمدن صنعتی نشود که با قدرت از طریق سازه‌های غول‌پیکر آهنی و چاه‌های عمیق در رگ و پی خاک این خطه ریشه دوانده است!

در نخستین رویداد رسانه‌ای جنوب استان بوشهر که به‌شکل هوشمندانه و کارشناسی‌شده‌ای از سوی تیمی خلاق طراحی و اجرایی شد، در آثار ارسالی تنها نگره‌هایی از بومی‌گرایی و فرهنگ و آداب اصیل و شاخص محلی این خطه رخ عیان کرد و بیشتر موضوعات معطوف به آلودگی‌ها و مشکلاتی بود که حاصل فعل و انفعالات صنعتی و سهل‌انگاری صنایع عظیم نفت و گاز در قبال جوامع محلی این خطه هستند؛ سهل‌انگاری‌هایی که با نشانه گرفتن چشمه‌های بهشت‌سا و طبیعت بکر و کشاورزی پررونق این منطقه، حتی آب شرب اینجا را نیز مسموم کرد و خشکاند.

در مطالب ارسالی، کنش‌ها و اعتراضاتی پیرامون این مشکلات دیده شد که برخی زبانی نرم و کم‌جان داشت ولی برخی مطالباتی جان‌دار و ضربتی بود؛ مطالباتی که تا سال‌ها پیش، بیشتر در رفتارهای واکنشی عرض‌اندام می‌کردند اما فرهنگ تاریخ‌مند این منطقه موجب شد که اهالی دست به قلم این سامان، این مطالبات را با گفتار و نوشتارهای منطقی و قاعده‌مند مطرح کرده و بی‌پروا مدیران صنایع را به پاسخگویی فراخوانند.

روح مطالبه‌گری در آثار دریافتی بیش از هر چیزی به چشم می‌آمد و این مطالبه‌گری‌ها، دورنمایی از تاریخ ظهور مسائل و مشکلات این منطقه و کنش‌های مخرب صنعت در جنوب استان بوشهر ارائه کردند که اگر با نثر قوی‌تر و تیترهای موجی و حرفه‌ای‌تری به رشته تحریر در می‌آمدند، صنعت بیش از پیش خود را موظف به اجرا کردن تمام مفاد و بندهای قانونی می‌کرد که در حوزه مسئولیت‌های اجتماعی در قبال جوامع محلی این منطقه داشت. 

در این جریان رسانه‌ای، به‌وضوح خیز رسانه‌ها و خبرنگاران بوشهری به‌ویژه خبرنگاران چهار شهرستان جنوبی برای کنشگری و مطالبه‌گری از صنعت و پاسخگو کردن آن در مقابل تعهداتی که به مردم دارد، مشهود بود اما خبرنگاران این منطقه آنقدر مسحور نام صنعت شده بودند که کمتر به خود مجالی برای نوشتن درباره فرهنگ و بافتار و میراث فرهنگی و گردشگری منطقه خود داده بودند.

آن‌ها حتی از مطالبه‌گری برای رونق گردشگری فرهنگی و صنعتی در زادبوم خود بازمانده بودند. از مفتون و فایز دشتی و فاضل جمی و شاعرانگی این دیار؛ از عبابافی، خوس‌دوزی و گلیم‌بافی و صنایع دستی بومی؛ از گنبد نمکی جاشک تا جنگل‌های حرای نایبند؛ از پردازش زیبایی‌های معنوی فرهنگ و گویش محلی؛ از لباس‌های هزاررنگ و چشم‌نواز بومی؛ از استمرار و چیرگی نجابت و لطافت روح شهر بر فضای صنعتی آن؛ از رسوم و آیین‌های شادی تا ماتم؛ از ورزش‌های و بازی‌های محلی و بومی و... از همه و همه این‌ سوژه‌ها و موضوعات نابی که روح خردگرایی و زیست ایرانی- اسلامی در آن موج می‌زند، بازمانده بودند.

این در حالی است که با گشت و گذاری کوتاه در شهرستان جم، به‌وضوح بعد فرهنگی و نجابت شهری آن خودنمایی می‌کند تا جایی که یونس شکرخواه، پدر روزنامه‌نگاری آنلاین ایران در اولین جمله‌ای که در وصف جم بر زبان آورد، به این مسئله اشاره کرد که «جم شهر نجیبی است» و این هرگز جمله تبلیغاتی یا یک شوآف رسانه‌ای نیست، بلکه واقعیتی است که با حضور در این شهر می‌توانید آن را درک و لمس کنید؛ چون در گفتار و رفتار و کردار شهروندان و نخبگان این شهر می‌توان این نجابت و فرهنگ‌مندی را دید. در گویش شُسته رُفته و زیبای اهالی شهر، شیرینی زبان پارسی به طرز شگرفی جلوه می‌کند و در مهمان‌نوازی آن‌ها صداقت و مهربانی موج می‌زند.

شاید بزرگ‌ترین خلائی که در این رویداد رسانه‌ای مشهود بود، غفلت از فرهنگ بومی اقوامی است که در این منطقه نسل‌های خود را طی قرن‌ها تنومند کرده و به آبادانی این سامان تا پیش از آمدن صنعت دامن زدند.

امید می‌رود که در دوره آتی این رویداد، در کنار جان‌دار شدن مطالبه‌گری و گزارش‌های انتقادی و واقع‌گرانه و مستند از استقرار تمدن صنعتی در جنوب استان بوشهر و ترسیم سیمای اقتصادی و اجتماعی و مصائب این منطقه، اهالی رسانه از پرداختن به تاریخ و اهمیت بنادر باستانی و تاریخی و زیبایی‌های معنوی و غنای فرهنگی و جاذبه‌های گردشگری و تاریخی زادگاه و موطن خود بازنمانند تا با بازنمایی این میراث ارزنده، ضمن رشد ارزش افزوده این دارایی‌های تاریخی و معنوی، زمینه‌ساز بازشناسی و حفظ اصالت و ماهیت آن‌ها در برابر فراموشی در گذر زمان باشند.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان