عصر ایران- چنان که در دو بخش قبل آمد نشست تخصصی «دریاچه ارومیه، چشم ایران» با موضوع بررسی و آسیبشناسی آخرین وضعیت دریاچه ارومیه روز یکشنبه 29 مرداد 1402 با حضور مهدی فصیحی هرندی کارشناس حکمرانی، سیاستگذاری و دیپلماسی آب، محسن موسوی خوانساری عضو هیات مدیره انجمن آب و خاک پایدار، آرش میلانی عضو سابق شورای شهر تهران و کنشگر محیط زیست و احسان هوشمند کارشناس مسایل اجتماعی و اقوام برگزار شد.
در دو بخش پیش سخنان دکتر فصیحی هرندی و دکتر موسوی خوانساری نقل شد. سومین گزارش به انعکاس دیدگاههای آرش میلانی عضو سابق شورای شهر تهران در این نشست اختصاص دارد.
وی در آغاز گفت: هر چند بخشهایی از تجربه شهر تهران در مدیریت منابع آبی آن برای سایر کلان شهرها قابل استفاده است اما شرایط شهرها و مناطق مختلف کشور با هم متفاوت است.
میلانی با اشاره به وضعیت کنونی دریاچه ارومیه اظهار داشت: ظاهراً تراز آب دریاچه ارومیه 70/12 است و نگران اند پایینتر بیایید و پیشبینی میشود که تا مهر ماه خشکی دریاچه ارومیه را بگیرد و اینکه ظرفیت انحلال دریاچه کمتر شود. حجم دریاچه به دلیل رسوباتی که روی این نمک را میگیرد کاهش مییابد. این خیلی مهم است چون این آب شیرینی که وارد دریاچه میشود در واقع با انحلالی که ایجاد میکند همیشه این حجم را حفظ میکند. اگر تراز 70/12 را از دست بدهیم کار مشکل است. با یکی از دوستانی که در ستاد احیاء فعال بود صحبت کردم گفت ما همیشه نگرانیمان 70/12 بود برای اینکه حاشیه دریاچه را مرطوب نگهمیداشت؛ به خصوص نگرانیاش از جهت ریزگرد بود که اطراف دریاچه و کانون حساس ریزگرد مرطوب بماند تا بعداً مشکلاتی از نظر آلودگی هوا ایجاد نکند. نگرانییی که از دید بینالمللی هم رصد شده و تحقیقاتی که در مورد تأثیر دریاچه ارومیه بر روی آلودگی هوا بر شهرهای اطرافش شده است.
مراحل نگاه به نسبت توسعه و محیط زیست
این کنشگر مسائل محیط زیست در ادامه اظهار داشت: از نظر مدیریت محیطزیستی ما 5 مرحله را عبور کردیم. مرحله اول این است که طبیعت لایزال تلقی میشده و بخش اقتصادی مصرف میکرده است. فرض کنید که اگر زباله تولید میکرده، زباله را دور از شهر میرفته دفن میکرده، هیچ مشکلاتی هم نداشته، چون زمین خالی زیاد بوده است. تا 50، 60 سال پیش هم در دنیا این رویکرد ادامه داشته است. کاملاً توسعه مقدم بر محیط زیست بوده است.
با وقوع بحرانهای محیط زیستی رویکرد دوم میآید که توازن بین محیط زیست و توسعه در نظر میگیرد. یعنی یک بده بستانی است که اگر یک خسارتی به محیط زیست وارد شود محیط زیست یک چیزی دریافت میکند. این هم یک چیزی است که در مورد حقآبه محیط زیستی مطرح میشود. حق محیط زیست را اینجا بدهید تا زنده بماند. یک بده بستانی اینجا قرار میگیرد. در این حالت هم باز توسعه متوقف نمیشود. در این رویکرد خسارت محیط زیست را کاهش میدهد. رویکرد دیگر وارد مدیریت منابع طبیعی میشود که ظرفیتهای کرهزمین در سطح تغییرات اقلیم سطوح منطقهای و میانگین ظرفیت محیطزیست رو به اتمام است. حالا در کشوری مثل ما که این مدتهاست به پایان رسیده است،
بحث این است که باید توسعه محدود و متوازن با بحث محیط زیست بشود و ما یک نوع محدودیت رشد را میپذیریم. دو رویکرد دیگر آن که اساساً مراحل پیشرفته تری است در کشور ما مطرح نیست. سازمان محیط زیست و طرفداران محیط زیست متمایل به رویکرد دوم و سوماند. یعنی به نظر من سازمان تلاش میکند حق محیط زیست را بگیرد و مناطقش را حفاظت کند که این دریاچه ارومیه، در واقع منطقه سازمان محیط زیستاند. از نظر زیستمحیطی و تنوع زیستی میخواهد حفاظتش بکند و همینطور طرفداران محیط زیست میگویند که دریاچه ارومیه به وضع سابقش برگردد.
امکان بازگشت دریاچه ارومیه
میلانی با طرح این پرسش که آیا امکان این هست که دریاچه ارومیه به وضعیت سابق برگردد؟ افزود: مطالعات جهانی نشان میدهد که الان در تمام جهان همه نگران اکوسیستمهای مهمی هستند که توازن طبیعی جهان را برقرار میکنند. ما نگران دریاچه ارومیه هستیم، بقیه دنیا نگران آمازون، قطب ها و سیبری، و انواع و اقسام اکوسیستمهای متوازن در اقیانوس و غیره هستند. بنابراین آیا دریاچه به وضع سابقش برگشت خواهد کرد؟ این سؤال بسیار جدی است و الان در اکوسیستمهای اصلی جهان که در توازن درجه حرارتی کره زمین است این علامت سؤال است. نگرانی بسیار شدیدی در مورد افزایش این شتاب وجود دارد و اینکه اصلاً جهان را نجات بدهیم.
این کنشگر محیط زیست با اشاره به ورود به مسائل دریاچه ارومیه از سال 89 اظهار داشت: در ادوار مختلف تلاش کردم به مقاماتی که دسترسی داشتم اطلاعاتی برسانم و انتقاد کنم.
حالا در شرایط کنونی نگرانی شدیدی راجع به بقای ارومیه وجود دارد و اینکه الان در وضعیت فعلی چه باید کرد؟ در سال 92 بر اساس یک مطالبه جدی در قالب یک مطالبه سیاسی و اجتماعی برنامه محیط زیستی دریاچه ارومیه شروع میشود؛ ستاد احیاء شکل میگیرد، به گفته مسئولین 7 هزار میلیارد تومان تا 13 هزار میلیارد تومان بودجه در نظر گرفته میشود. این ارقام مختلف است.
ستاد احیا بالاترین اقدام برای مشکل محیط زیستی در کشور
میلانی درباره عملکرد ستاد احیا اظهار داشت: راجع به راندمان و اثربخشی اثر کاملاً قابل بحث است. برخی رویکردهای ستاد غلط بوده و گروههای مختلفی انتقاد به ستاد احیا دارند. ای کاش دوستان ستاد احیاء بودند و به این انتقادها پاسخ میدادند. هر چند که به نظر من ستاد احیا با تغییر رویکردی که از نظر تشکیلات دادند افت قابل توجهی کرده و دیگر تقریباً وجود ندارد که من در یک بحث شفافیت آماری این را خدمتتان خواهم گفت که چقدر مسأله حساسی است. این ستاد شکل میگیرد با ترکیبی که شاید آرزوی کسانی مثل من باشد که رشتهاش آبخیزداری است که یک حوضه آبریزی، یک حوضه آبخیزی ذی نفعانش، مقامات مسئولش، استاندارانشان، رؤسای آب منطقهایاش، رؤسای جهاد کشاورزیاش، رؤسای محیط زیستش بنشینند کنار همدیگر راجعبه مسائل حوضه زیر نظر معاون رئیس جمهور، زیر نظر بالاترین مقامات کشوری فکر کنند.
این از نظر الگوی حکمرانی آبی قاعدتاً بالاترین چیزی است که در این کشور میتوانسته انجام شود. این در ارومیه شکل گرفت. بودجه خوبی هم برای آن در نظر گرفتند ولی ما در یک آستانه حساس یعنی تغییر دولت مواجه شدیم و در دو سه فصل حقآبه مربوطه رها نشد. بالاخره این دریاچه یک آستانه تحملی دارد. آن آستانه تحمل بسیار ظریف است. دیگر خیلی نمیشود ریسک کرد اگر دو فصل، سه فصل آب را رها کنیم شرایط برمیگردد. درست است که ما رفتیم با یک دیو خشکسالی، دیو کمآبی یا هر چیزی که اسمش را بگذاریم، جنگیدیم ولی این دیو را شما باید در بند کنی، نه اینکه دوباره آزاد بشود و مجدداً برگردد. متأسفانه در مقطع تغییر دولت در یک مرحله حساس در کشور ما به لحاظ سیاستگذاریها این غفلت انجام شده، مثل سایر حوزهها که شما میبیند. بنابراین ما الان در شرایط بحرانی فعلی قرار گرفتیم.
میلانی در اشاره مجدد به شرایط کنونی دریاچه افزود: حالا چه باید کرد و چقدر فرصت داریم؟ عدد 70/12 تراز دریاچه عدد مهمی است. یک نقشه راهی سال 96 داده شده که ماحصل تجربه تخصصی چند دانشگاه بود.
دانشگاه آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی درگیر بود. حالا بعد هم به این نحو است اکولوژیستها جایگاهشان کم بود، علوماجتماعیها جایگاهشان کم بود، علومسیاسیها جایگاهشان کم بود. اینها را هم قبول دارم. نقدها آن موقع که ستاد احیا داشت شکل میگرفت وارد بود اما به هر صورت گفتند جریان طبیعی 41 درصد این حقآبه را باید تأمین کند. جریان طبیعی رودخانهها بودند که دیگر سدی روی آنها احداث نباید شود. پس این 41 درصد، 30 درصد باید انتقال آب بین حوضهای انجام بدهیم. اینها هم منتقدند که چرا آب میخواهیم 600 میلیون مترمکعب از آب بیاورید. چرا سه هزار، چهار هزار میلیارد تومان خرج این شده است. ولی مجموعه تصمیمگیران کشور گفتند. به هر حال این راهحل قطعی مهندسی است که این میزان آب به حوضه ما منتقل میکنیم. این یک راهحلشان بود و 30 درصد موضوع اینجا میشود گفت خیلی مهندسی بوده، 29 درصد هم گفتند از طریق کاهش حجم آب کشاورزی و 40 درصد مصرف آب کشاورزی را کم کنیم. بودجهها راجع به این موضوعات تخصیص پیدا کرد. یک عدد و رقم بالایی اینجا ارائه شده، یعنی گفتند که به طور مشخص باید این میزان آب از سدها رها شود. یعنی فرض کنید در سال 96 به طور مشخص 290 میلیون مترمکعب رها شود، سال بعد x، y و z. در هر بخشی عدد گذاشتند. آیا این عددها رعایت شده است یا نه؟
این کنشگر محیط زیست افزود: ما ببینیم چقدر موفق بودیم آب به دریاچه ارومیه برسد. از نظر محیط زیستیها بحثهای مختلفی وجود دارد. بحث عدالت اجتماعی و توسعه سیاسی در استان همه اینها جایگاه خودشان را حفظ میکنند. نظر محیط زیستیها این است که دریاچه زنده بماند و ما به این سه میلیارد و خردهای آب برسانیم. این عددی که از هر بخشی که باید رها بشود برای محیط زیستیها مهم است. آنچه که وزارت نیرو رها میکند، آنچه که رودخانه به صورت طبیعی وارد میکند، آنچه که از کشاورزی به دست ما میرسد. این عددها کجایند اینها چگونه اندازهگیری میشوند. چگونه صحتسنجی میشوند. مرجع اعلام اینها کیست. تا موقعی که ستاد احیا بوده و برقرار بوده، دسترسی به آمار و اطلاعات وجود داشته است. اینها را شفاف مطرح میکرده و مشخص بوده است.
لزوم شفافیت آمار و اطلاعات
میلانی افزود: به نظر من اولین مطالبه این است که باید شفافیت در آمار و اطلاعات آب ورود به دریاچه مشخص شود. اینجا یک غفلت تاریخی وجود دارد که نسبت آب زیرزمینی به آب ورودی دریاچه چیست؟ آنچه که آب نادیدنی است. این بسیار پیچیده است. در این حوزه که 5 میلیون نفر در آن زندگی میکنند و درصد قابل توجهیاش هم کشاورزی است. رسیدن به این بسیار مشکل است. اما با یک مدلسازیها و ... میشود نسبتهایی را برقرار کرد. مشخص نیست که چه میزان باید در هر دشتی یا بخشی، در آب زیرزمینی صرفهجویی شود تا اینجا انقدر آب به دریاچه برود. پیدا کردن نسبت، مسأله مهمی است. این متأسفانه مغفول است. اما مجموع فعالیتهایی که در بخش کشاورزی صورت میگیرد باید به این نقطه برسد که ما کاهش 29 درصدی را داشته باشیم. حدود یک میلیارد متر مکعب میشود. آیا بخش کشاورزی اقدام برای این موضوع نکرده است؟ ما باید منصفانه نگاه کنیم به همه بخشهایی که در این قضیه درگیر بودند. به نظر من حل مسأله دریاچه ارومیه مسأله ملی کشور است؛ کما اینکه گفتم در قالب یک مطالبه انتخابات سراسری، ستاد تشکیل شده، دولت مرکزی پول گذاشته، استانها پول گذاشتند. از نظر توجه به موضوع، توجه اولیه انجام شده ولی در مورد کفایتش قابل بحث است.
میلانی ادامه داد: کشاورزی در سال اول و دوم به مشکل برخورده است. مقاومت به شدت نمایندگان کشاورزی استان، که طبیعی هم هست، چون معیشت کشاورزان را شما در آنجا نمیتوانید مختل کنید. به شدت مخالفت کردند. فرق هم ندارد کردنشین بوده، ترکنشین بوده، هیچ فرقی ندارد، همه مخالفت کردند.
گفتند کشاورزی را چهکار بکنیم. گفتند کشت را مدیریت کنیم. 50 محصول آنجاست که 75 درصد آب کشاورزی هستند. چغندرقند یکی از آنهاست. من نسبتها را خدمت شما میگویم. این نسبتها هم برای ما، هم برای محیط زیستیها مهم است. یونجه 25 درصدش، سیب 19 درصدش، گندم که برای امنیت غذایی کشور مهم است، 13 درصدش است. چغندر قند 6 درصد. پس بنابراین چغندرقند به عنوان یک محصول آببر در حالی متهم درجه یک است که حدود 6 درصد آب حوضه را مصرف میکند. اعداد و ارقام گویاست.
الان قاعدتاً تمرکز روی یونجه است. یونجهای که به شدت مورد نیاز کشور است. تقاضا برای یونجه بسیار بالاست. کشاورزی در این مدت چه کرده؟ آمده برنامهریزی کرده پیشنهاد آورده برای بهکاشت، من عملیات انواع و اقسام کشاورزی تغییر الگویی کشت تغییر بالیتها، نوع انواع کشتورزی این را میتوان کاهش بدهند. میتوانند 40 درصد کاهش کشاورزی بدهند. چقدر بودجه در این قضیه میخواهد؟ حدود 5 هزار میلیارد تومان برای این کار بودجه میخواهد که من بتوانم ظرف یک برنامه 5، 6 ساله این کار را انجام بدهم. حدود 8/12 درصد بین سالهای 93 تا 94 به آن تخصیص دادند. بنابراین در آن قسمتی که ما مسأله بسیار مهمی داریم و با معیشت حوزه درگیر است، تخصیص بودجهاش پایین است. بودجه رفته سمت مهندسی، بودجه رفته پروژه، جایی که خیلی راحتتر میشود تأمینش کرد. همین انتقال آبی که نقدهای جدی به آن وجود دارد. این را چه باید کرد؟
در یک حوزهای که 5، 6 میلیون نفر در آن زندگی میکنند 588 میلیون مترمکعباش فقط مربوط به آب شرب و صنعت است، عمدهاش کشاورزی است، شما با دهها هزار بهرهبردار کشاورزی مواجه هستید. چندین و چند حوزه آبریز و آبخیز آنجا وجود دارد. شما سازمانهای آبریزی که برای کنترل مصرف میخواهید آنجا ایجاد کنید بسیار پیچیده است. شما ببینید در سطح بینالملل نمونههای مشابه دریاچه ارومیه چه بوده است. در دهه 30 میلادی در آمریکا توفان شن شدیدی دروازه میانه رخ میدهد. فرسایش خاکی بسیار شدید طوری که باعث جابهجایی جمعیت شدیدی از منطقه مرکزی آمریکا به کالیفرنیا میشود. جز فرسایش خاک آمریکا، موارد دیگری را که استرالیا و جاهای دیگر دیدیم، هیچکدام آنقدر شدید نبوده، یک پلان یا یک دریاچه خشک وجود داشته باشد.
تلاش ترکیه برای سدسازی در سرشاخه های رود ارس
میلانی در زمینه ضرورت جذب کمک های بین المللی اظهار داشت: درجه اول ما باید به این نکته توجه داشته باشیم که شدت مسأله بحران ما و پیچیدگی آن به حدی است که واقعاً دریاچه ارومیه یک کمک بینالمللی در حوزه فنی در ابتدای درجه میخواهد. اما آیا ایران به تنهایی از پس این بر خواهد آمد؟ آیا آذربایجان غربی به تنهایی از پس این برخواهد آمد؟ این سؤال مهمی است که باید به عنوان یک ایرانی، به عنوان یک شهروند به آن پاسخ بدهیم. یکی ازکمکها انتقال آب از دریاچه وان است. ستاد احیا ظاهراً رفته بررسی کرده کیفیت آب دریاچه وان ایراد دارد. مضاف بر اینکه از نظر دیپلماسی بینالمللی وابسته شدن به آب برونمرزی خطرناک است.
اما آیا اساساً دولت ترکیه چنین پیشنهادی را روی میز گذاشته است؟ من دیدم که بعضی از دوستان میگویند چرا پروژه انتقال آب وان اجرا نمیشود؟ از دوستان مطلع که پرسیدم گفتند دولت ترکیه به هیچ وجه آماده چنین همکاری با ایران نیست. برعکس ترکیه در سرشاخه ارس دارند سدها را توسعه میدهند. پس باید از جهان برای حل مسأله ارومیه کمک گرفت و شجاعانه هم باید گفت و نباید ابراز شرمساری هم نکرد. خودمان هم باید کمک کنیم، خود آذربایجان هم کمک خواهد کرد. الان بعد از بحرانی شدن قضیه خشکیده شدن دریاچه ارومیه میگویند بخش اقتصادی، بخش خصوصی آذربایجان آماده است در این قضیه کمک کند. کو راهحل، کو روش، ما ستاد را آمدیم از آن سازوکار اولیه که داشت کار انداختیم.
میلانی در ادامه با اشاره به تعارض منافع در حوضه آبریز دریاچه ارومیه افزود: تعارض منافع بین وزارت نیرو، وزارت کشاورزی، بین دو تا استان بین سه تا استان وجود دارد. آن زمان که ستاد شکل گرفته سطح را بالاتر آوردند با این مدیریتی که حالا انتقادهای زیادی به آقای کلانتری از ابعاد مختلف است، اما با این دید که ایشان یک آدم بسیار اجرایی است و میرود حق دریاچه ارومیه را میگیرد و یک نگاه هم این بود که آقای کلانتری آذری است که ایشان را دردوره اول گذاشتند، حالا در دوره دوم ایشان ریئس سازمان شده، داستان دیگری است. ما برای حل مسأله دریاچه ارومیه به چند بعد نیاز داریم. به ابعاد مختلف باید به آن توجه کنیم. این هم توجه داشته باشیم همه مسألهای که ما تعریف میکنیم در قالب یک تغییر اقلیم بزرگ در سطح جهان در حال رخ دادن است.
سهم 30 درصدی تغییر اقلیم در خشکی دریاچه ارومیه
میلانی با اشاره به سهم تغییر اقلیم در خشکی دریاچه ارومیه افزود: در آن زمان وزارت نیرو گفته بود 18 تا 30 درجه سهم تغییر اقلیم است. الان نمیدانیم این عدد چقدر است چون شرایط اقلیمی در جهان قابل تغییر است. سرعتش قابل توجه است. ما در کشور در یک غفلت تاریخی نسبت به تغییر شرایط اقلیمی هستیم. پس به نظر من یکی از نکات بسیار مهم این است، صرفنظر از این استفاده تبلیغاتی که از تغییر اقلیم میشود، متخصصین و کسانی که دلسوز هستند باید سهم تغییر اقلیم را در آذربایجان مشخص کنند و ما بدانیم چشمانداز روبروی ما چیست و سازماندهی ایجاد کنیم. در مورد حکمرانی آب، اصلاح ساختار باید روی میز بیاوریم که چه کار باید کرد؟ این ساختار ستاد را که تضعیفش کردیم چگونه باید تقویت کنیم؟ کشاورزی خرد منطقه را چگونه باید سازماندهی کرد؟ الگوی شرکتهای سهامزدایی به زعم بعضی از دوستان شکست خورده است، الگوی خردهمالکی مسائل مختلفی دارد، تعاونیهای روستایی رد شده، چه الگوی سازماندهی برای کشاورزان وجود دارد؟