ماهان شبکه ایرانیان

تفتیش عقاید در دنیای اسلام سه قرن زودتر از اروپای مسیحی/ جریان محنه در عصر مأمون عباسی

جریان محنه از اواخر خلافت مامون عباسی در ۸۱۴ میلادی شروع شد و در سراسر خلافت برادرش معتصم از ۸۳۳ تا ۸۴۲ میلادی و جانشین او واثق از ۸۴۲ تا ۸۴۷ م با شدت برقرار بود ولی متوکل ادامه نداد.

  عصر ایران؛ مهرداد خدیر- در گرماگرم مباحث اخراج استادان ناهم‌سو با جریان پایداری و «انقلابی‌نما» یا «انقلابی کاسب‌کار» خواندن راست رادیکال و تازه از راه رسیده از جانب برخی چهره های سیاسی، شاهد گریزهایی به دوران سلطه کلیسا و قرون وسطا هم بودیم.

  اول بار غلامعلی حداد عادل در نقد سکولاریسم گفت: «اگر پاپ بگوید سقط جنین حرام است ولی پارلمان ایتالیا بگوید آزاد است، حرف، حرف پارلمان می‌شود؛ این بلایی است که در اروپا بر سر دین آمده است».


  عباس عبدی هم به اظهارات او چنین واکنش نشان داد: «فرض کنیم نمایندگان مردم ایتالیا سقط جنین را غیرقانونی ندانند، چه قدرتی می‌تواند مردم را مجبور کند که خلاف این گزاره فکر کرده یا انتخاب نمایند؟ آیا باید نظارت استصوابی بر انتخابات آنان حاکم شود؟ آیا باید شورای نگهبان مصوبات مجلس ایتالیا را با خواست واتیکان و پاپ تطبیق دهد؟ خوب چرا روحانیون مسیحی مستقیما این عقاید را نزدم مردم نمی‌برند تا مردم بپذیرند؟ 


  این همان کاری است که پاپ در حال انجام آن است. پاپ آن اندازه متوجه است که مردم را نمی‌توان مجبور به پذیرش عقیده‌ای یا انجام رفتاری نمود، مگر آنکه به طیب خاطر و از طریق مدنی آن را بپذیرند. فهم این نکته ساده سرمنشأ تحول در جایگاه مسیحیت در جوامع غربی و حتی جوامع دیگر شده است».


    قضیه به این دو فعال سیاسی هم ختم نشد. مصطفی میرسلیم هم تصریح کرد نمی‌توان به مردم آزادی داد چون ممکن است از توییتر استفاده نادرست داشته باشند!

   به جز این سه علی لاریجانی رییس سه دوره مجلس شورای اسلامی -که شورای نگهبان مانع کاندیداتوری او در انتخابات ریاست جمهوری 1400 شد - هم به دوران قرون وسطا و سلطه کلیسا اشاره کرد و به نقل از مرحوم مطهری یادآور شد:


« یکی از دلایلی که در اروپای قرن 17 مردم گریزان از دین شدند این بود که احساس می‌کردند باید به سرنوشت خود مسلط شوند و آزادی‌های سیاسی داشته باشند. این نیاز زمانه بود و در مقابل کلیسا جلوی این خواست مردم ایستادگی کرد و گفت این آزادی‌ها را نباید به مردم داد، نیاز زمانه را درک نکرد، در نتیجه مردم نیاز خود را مقابل دستگاه دینی مشاهده کردند».


  این نکات را در خبرها دیده یا خوانده‌اید و طبعا می‌دانید که یکی از مشخصه‌های دوران سلطه کلیسا یا سده‌های میانی تفتیش عقاید بود اما نویسنده حدس می‌زند برای اغلب مخاطبان این موضوع تازه باشد که تفتیش عقاید را مسیحی‌ها و در قرون وسطا شروع نکردند. بلکه مامون - خلیفه عباسی-  بود که بساط آن را زیر عنوان «محنه» -به معنی آزمون و امتحان- به راه انداخت. بدین شکل که از فقها و محدثان امتحان می‌گرفت تا بداند گزاره یا مدعای «مخلوق بودن قرآن» -بر اساس باور معتزله- را قبول دارند یا نه و اگر نه آنها را مجازات می‌کرد! در واقع به زور می‌خواست عقیده معتزله دایر بر « مخلوق بودن قرآن» را در جامعه جا بیندازد.

    محمد رضایی که در این باره پژوهش کرده می‌نویسد: «‌این دوره، با صدور حکمى از جانب مأمون آغاز می‌شود تا به تفتیش عقاید مردم بپردازند و هر که از قضات، محدثین و کارکنان دیوان که به خلق قرآن ـ مخلوق و محدث بودن قرآن ـ باور نداشته باشد اخراج شود.»

    نویسنده‏  کتاب «عصرالمأمون» از محنه، با عنوان دادگاهِ تفتیش عقاید نام مى‌برد و می‌نویسد: «قضیه‏ خلق قرآن، محک عقیده‏ مسلمانان شد و قاضیان نیز باید شخصا این امتحان را مى‏‌گذرانیدند. این خود نوعى تفتیش عقاید بود زیرا منکر این عقیده محاکمه می‌شد. »

    دکتر مشکور هم نوشته است: «اداره‏‌ای ویژه‏ به نام محنه- که گونه‌اى انکیزیسیون بود- تأسیس شد و عده‏‌اى از علما براى بازجویى، به آن احضار شدند
 
   مأمون البته از هنگام اعلام این دستور تا زمان مرگ، خود در بغداد حضور نداشت چون درگیر جنگ با امپراتورى بیزانس بود. اما از برخى منابع، بر مى‌آید که وى قبل از آن که رسما دستور محنه را صادر کند نیز به امتحان در مورد قرآن مى‏‌پرداخته است.

    شاید بهترین و جامع‌ترین کتاب در این زمینه «المحنه» باشد. نوشتۀ دکتر فهمی جدعان - پژوهش‌گر متخصص جهان عرب- که محمد علی عسگری با عنوان‌های فرعی «سیر جدالی دین‌داری و سیاست‌مداری در اسلام» به فارسی برگردانده و در مقدمه آورده است:

    «جریان محنه از اواخر خلافت مامون عباسی در 814 میلادی شروع شد و در سراسر خلافت برادرش معتصم (‌معتصم بالله) از 833 تا 842 میلادی و جانشین او واثق ( واثق بالله) از 842 تا 847 م با شدت و همراه با ضرب و شتم ادامه یافت ولی متوکل ادامه نداد.


  عباس اقبال آشتیانی هم گزارش بسیار دقیقی دارد درباره عقیده «خلق قرآن» و قوت گرفتن معتزله از زمان هارون‌الرشید و به ویژه در عصر آن سه ( مأمون و معتصم و واثق) که در آن تصریح می‌کند: کسانی که این باور معتزله را قبول نداشتند با عزل از مشاغل، قطع مستمری بیت‌المال، تازیانه، حصر و حبس و حتی گاه به دار آویخته شدن تنبیه و مجازات می‌شدند.


  با این اوصاف ملاحظه می‌شود که خلیفه  عباسی در قرن 9 میلادی و 300 سال زودتر از اروپای مسیحی دست به تفتیش عقاید زده بود. چون سه قرن بعد و در قرن 12 و ابتدا در فرانسه دستگاه کلیسا افراد متهم به ارتداد و شرک و سحر و جادو را محاکمه و مجازات می‌کرد حال آن که در قلمرو خلافت عباسی مامون و معتصم و واثق سراغ خود فقیهان و علما می‌رفتند و یک سوال مشخص از آنان داشتند: آیا مطابق اعتقاد معتزله باور دارند که قرآن مخلوق خداوند است یا نه؟ اگر پاسخ منفی بود مجازات می‌شدند.

   این اشاره ضرورت دارد که برخی معتقدند شدت عمل و رفتار را نباید به معتزله نسبت داد چون در واقع تنها باوری را مطرح کرده بود و به اصطلاح امروز خود کاری به کسی نداشتند و  داغ و درفش را مامون خلیفه عباسی با اتکا به زور به راه انداخت و معتصم و واثق هم ادامه دادند و قبح کار مأمون را نباید به باورمندانی که مرتکب خشونت نمی شدند هم نسبت داد.

   این دیدگاه هم البته وجود دارد که چه بسا خود آنها (مامون و معتصم و واثق بالله)  هم اعتقاد نداشتند اما آن را به وسیله‌ای برای تفتیش عقاید و تصفیه* حساب و برخورد با علما و فقهای مستقل بدل کرده بودند.

    قابل یادآوری است که رفتار خلفای عباسی در تفتیش عقاید و سخت‌گیری در قبال عالمان و فقیهان مخالفت علمای شیعه با تفتیش عقاید را به یکی از جاذبه‌های این مذهب نزد ایرانیان بدل کرد.

   در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز یک اصل مستقل به ممنوعیت تفتیش عقیده اختصاص دارد. از این رو هر رفتاری که شایبه تفتیش عقاید را ایجاد کند نه با موازین قانونی انطباق دارد نه مذهبی.


----------------------------------
 * تسویه اصطلاح مالی و حساب‌داری است (‌مساوی کردن دو ستون اصلی). تصفیه به معنی صاف کردن است و منحصر به مواد نیست کما این که اصطلاح «شرکت‌های در حال تصفیه» امروز هم به کار می‌رود.

 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان