سرویس سیاست مشرق- انتشار یک پیام تبلیغاتی با خط سیرانتخاباتی از سوی یکی از سران فتنه، بار دیگر خط انشقاق میان اصلاحطلبان را پررنگ کرد. در هفتههای اخیر پسازآنکه برخی چهرههای شاخص جناح چپ و میانه در پیش ثبتنام انتخاباتی نامنویسی کردند میان دو طیف از اصلاحطلبان درگیری سیاسی پیشآمده است.
در یکسو چپهای ستادی قرار دارند که چشمانداز شکلگیری فراکسیونی از طیف میانه اعم از اصلاحات و اعتدال را در سر داشته و معتقدند که بروز اصلاحطلبی بدون مشارکت سیاسی امکانپذیر نخواهد بود، در آنسو اصلاحطلبان رادیکال یا همان فرقه اصلاحطلبان ساختاری قرار دارد که صندوق رأی را مردود دانسته و دوره آن را منقضی شده تلقی میکند، تقابل این دو طیف در این روزها دیدنی شده است.
مفسران سیاسی روابط میان اصلاحطلبان در جبهه اصلاحات را اینگونه تحلیل میکنند که برخی اصلاحطلبان با چپهای ستادی همراهی کرده و اصلاحات صندوق محور را یگانه راهحل موجود میدانند، افرادی شاخص چون بهزاد نبوی و احزابی چون کارگزاران سازندگی، ندای ایرانیان، اعتماد ملی در این بخش قرار میگیرند؛ سویه دوم اصلاحطلبانی هستند که روی خط تحریم قرار داشته و معتقد به «دیدبانی جامعه مدنی» در بیرون از دایره قدرت هستند، حزب اتحاد ملت؛ باقیماندههای دو گروهک منحله مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب را باید از این قسم دانست.
عکس/ اصلاحطلبان رادیکال در حال پوستاندازی هستند
در این طیفنگاری جایگاه سه شخصت اصلاحطلب خاتمی، کروبی و میرحسین موسوی نیز قابلتوجه است؛ در سالهای اخیر بسیاری از اصلاحطلبان بر اساس مدل رفتاری این سه نفر جای خودشان در جبهه اصلاحات را تعیین کردهاند؛ هر سه این افراد در فتنه سال 88 نقش قابلتوجهی داشته و بهمرور به محاق رفتهاند، بااینوجود مواضع آنها در موضعگیری اصلاحطلبان تا حدی بطور سنتی اثر دارد؛ هرچند که بر اساس آنالیز رفتاری جبهه اصلاحات توجه چپها به مواضع این سه فرد مراد و مریدی نبوده و بیشتر خاصیت نوستالژیک دارد.
در تقابل دو طیف اصلاحطلبان نوع اثرگذاری این سه شخصت اصلاحطلب قابلتوجه است، مروری بر مواضع دو سال اخیر این افراد نشان میدهد که میرحسین موسوی بهتدریج به دلیل بیتوجهی اصلاحطلبان نسبت به مواضعش بهمرور رادیکالتر شده و از خط اصلاحطلبی خارج و بهسوی براندازان متمایل شده است، مواضع موسوی از فتنه بنزینی در سال 98 به اینسو حکایت از آن دارد که لیدر فتنه بهتدریج از اصلاحطلبان جداشده و به براندازان بهویژه منافقین نزدیک شده است؛ آخرین بیانیه موسوی با آخرین اطلاعیه منافقین در اغتشاشات پاییزی در یک سطح قرار داشته گویی محتوای آن در یک اتاق فکری یکسان هماهنگ شده است.
عکس/ اردشیر امیرارجمند سرپل منافقین در پاریس
وضعیت خاتمی اما متفاوت است؛ رئیس دولت اصلاحات در سالهای اخیر وضعیت سینوسی داشته و گویی نمیتواند خودش را با یک گفتمان خاص سیاسی هماهنگ کند؛ انتشار بیانیه 15 مادهای که از سوی یکی از اصلاحطلبان ساختاری برای خاتمی نگارش شده بود نشان داد که او از گفتمان دوم خرداد عبور کرده اما برای پوشیدن لباس براندازی تردیدهای اساسی دارد، خاتمی این روزها ازلحاظ فکری بهشدت پریشان بوده و نمیتواند قوه تشخیصی خود را بهدرستی مورداستفاده قرار دارد، پیشبینی میشود که رئیس دولت اصلاحات بهزودی دست به یک قمار سیاسی بزرگ خواهد زد!
اما وضعیت کروبی در این طیفنگاری قابلتوجهتر است، شیخ اصلاحات پس از نقشآفرینی در فتنه آمریکایی به این نتیجه رسید که بازی در زمین براندازی هم قامت او نبوده و ازنظر هویتی با او تعارض دارد، این پشیمانی تا جایی بود که کروبی در سال 88 تصمیم گرفته بود راه خود را از موسوی جدا کند، آن روزها برخی مشاورانش با تهدید مانع چنین تصمیمی شده و او را شیخ سادهلوح نامیدند، این سرکوب فکری باعث شد کروبی بیش از قبل لجوج شود.
اما کروبی بهمرور راه خود را از موسوی جدا کرده و پس از مدتی سنت بیانیههای دو امضایی پس از فتنه به نقطه پایانی خود رسید؛ کروبی برای نشان دادن این فاصله در یک سخنرانی در منزل یکی از اعضای حزب کارگزاران اعلام کرد که باید اصل نظام محفوظ بماند، این جمله میان اصلاحطلبان بهویژه حواریون فرقه اصلاحطلبان ساختاری غوغایی به پا کرد تا جایی که محمدجواد اکبرین عضو ستاد موسوی که در پاریس جذب تشکیلات منافقین شده بود اعلام کرد که کروبی از اوضاع اطلاع نداشته و سادهلوحی برازنده او است. کروبی پس از اطلاع از مواضع اصلاحطلبان برانداز بهمرور سعی کرد خط افتراق خود با آنها را روشنتر کند، آخرین بیانیه او درباره انتخابات و انجام فعالیت حزبی در چهارچوب نظام را باید در همین تغییر فکری دوباره در شیخ اصلاحات ارزیابی کرد.
عکس/ رای کروبی در انتخابات 1400 نقطه آغاز افتراق موسوی با کروبی و خاتمی
حامیان مهدی کروبی و برخی از اعضای حزب اعتماد ملی پس از پیام وی به کنگره این حزب، ضمن برجستهسازی این پیام تلاش کردند تا از شکاف میان دیدگاههای کروبی با خاتمی و موسوی و نیز معتقدان به اصلاحات ساختاری رونمایی کنند.
حامیان کروبی روش و منش مورد تأکید وی را مشی مبارزهٔ مسالمتآمیز و معطوف به اصلاحات پارلمانتاریستی در فضای سیاسی موجود ارزیابی کرده و معتقدند؛ شیخ مهدی کروبی روی اصول خودش که برآمده از چپ سنتی است پافشاری کرده و باوجود فشارهای از داخل و خارج (که توسط فرزندانش به او تحمیل میشود) روی خط اصلاحات مانده و تن به براندازی نخواهد داد. آنطور که خود اصلاحطلبان میگویند نگاه مهدی کروبی شرکت در انتخابات است اما فرزندش در پی تغییر موضع پدرش است.
احمد زیدآبادی که سال 88 در ستاد کروبی فعالیت داشته در یادداشتی درباره کروبی نوشته است:
این نوع بیانیهها طبعاً به ذائقهٔ آن دسته از نیروهایی که از شیوهٔ اصلاحخواهی عبور کرده و خود را «برانداز» مینامند، شیرین نمیآید و از همین جهت، آنها را یا بهکلی نادیده میگیرند و یا از اساس رد میکنند. حرف این بخش از نیروها این است که فصلِ خطمشی مسالمتآمیز و معطوف به اصلاح امور به سر آمده و اینک «مردم» جلوتر از روشنفکران و رهبران احزاب حرکت میکنند. واقعیت این است که این نوع گزارهها، بیش از آنکه ریشه در متن واقعیتهای جامعهٔ ایران داشته باشد، متأثر از فضای هیجانیِ رسانهای است که عمدتاً در خارج از مرزهای ایران جریان دارد!
حامیان کروبی همچنین با انتقاد از تعابیر مبهمی همچون اصلاحات ساختاری از تفاوت نگاه کروبی با این طیف سخن به میان آورده و تأکید میکنند که وی اشکال را در مجریان قانون اساسی و مسئولینی که وظیفه خود را بهدرستی انجام نمیدهند، میبیند. این افراد همچنین با اشاره به انتقادات کروبی طی سالیان گذشته تصریح میکنند که وی هیچگاه موافق فاصلهگیری از صندوق رأی و انتخابات نبوده بهطوریکه وی حتی در انتخابات 1400 ضمن حمایت از همتی بر مشارکت بر انتخابات نیز تأکید کرد.
غلامحسین کرباسچی در این زمینه به روزنامه هممیهن گفته است:
آقای کروبی همیشه تأکید داشتند که باید از راههای مسالمتآمیز تحول و تغییر و اصلاحات را ایجاد کنیم و به دنبال براندازی و به هم ریختن و ویرانگری کشور نیستیم. تعبیری که در این بیانیه نیز به آن اشارهشده است. در سال 98 هم با همه اعتراضی که به دستگاههای نظارتی و اجرایی برای رد صلاحیت داشتند، اما درعینحال تعبیر ایشان همیشه این بوده که با صندوق رأی و انتخابات نباید فاصله بگیریم چراکه معتقد بودند اگر سازوکارهای اشتباهی داریم که انتخابات را ازنظر نظارت و اجرا تضعیف میکند و مردم را ناامید میکند، یا اینکه خودمان بخواهیم انتخابات را کنار بزنیم و در آن شرکت نکنیم، دیگر هیچ راهی برای مداخله مردم و نظارت مردم و حضور نمایندگان مردم نداریم.
همچنین حامیان کروبی با اشاره به پیام کروبی به کنگره حزب اعتماد ملی بابیان اینکه وی هنوز معتقد است برخی ساختارها مانند «احزاب» در روند تغییر در جامعه و فضای فعلی کشور میتواند نقش اساسی و راهگشا داشته باشد، تصریح میکنند بر اساس این پیام مسیری که کروبی در نظر دارد و در این بیانیه ترسیم میکند، بیشتر ازآنچه خاتمی و موسوی گفتهاند نزدیک به ساحت قدرت است و میتوان گفت که نکاتی در این بیانیه وجود دارد که راه کروبی را از افرادی چون موسوی بهروشنی جدا کرده است، به اعتقاد این دست افراد حالا نوبت خاتمی است که تصمیم بزرگ را بگیرد، خاتمی این روزها میان قمار براندازی یا عقلانیت سیاسی پارلمانی به شدت گرفتار است!