عصر ایران ؛ نهال موسوی - در چند ماه گذشته بحث مخاطب نداشتن تلویزیون و از دست دادن تاثیرگذاری آن به یک قضیه جدی تبدیل شده است که دیگر حتی خود مدیران تلویزیون هم به آن اذعان دارند و اصطلاحا مخاطب از تلویزیون بریده است.
انصافا الان تلویزیون چند سریال جالب توجه مانند عاشورا ، رحیل، بازپرس و ... دارد اما واقعا هر کسی خودش کلاهش را قاضی کند و ببیند که این سریالها چند درصد از مخاطبان را درگیر خود کرده است؟ چند نفر در اطراف شما به شکل جدی این سریالها را دنبال میکند؟ چه بحث و حرفی از این برنامهها به سطح جامعهو بین مردم راه پیدا کرده است؟
قطعا اگر این قهر مخاطب از تلویزیون نبود وضعیت بسیار متفاوت از آنچه بود که الان شاهد آن هستیم.
برای مثال سریال عاشورا شاید اگر چند سال قبل از تلویزیون پخش میشد به یکی از پر بیینده ترین برنامهها تبدیل میشد که ذر زمان پخش آن خیابانها خلوت میشد اما الان واقعا خودتان ببینید که چند نفر از اطرافیان، همکاران یا ... شما این مجموعه را دیده است؟ یا حتی اسمش را شنیده است و از پخش آن مطلع است!
حدود کمی بیش از یک ماه قبل خبر بازگشت رضا رشیدپور و محمدرضا گلزار به تلویزیون به یک بحث داغ منجر شد که محمدرضا شهبازی مجری برنامه پاورقی به این قضیه واکنش نشان داد و در طی چند توییت و یک ویدئوی اینستاگرامی به صراحت مخالفت خود را با این قضیه اعلام کرد.
البته کیهان هم به شدت با این قضیه مخالفت کرد و بحث و جدلی در فضای مجازی بین رشیدپور و مخالفانش هم درگرفت که اتفاقا عاقبت به این نتیجه ختم شد که رشیدپور قرر نیست در تلویزیون برنامه ای داشته باشد و خود او هم از این حضور انصراف داد.
در همان زمان محمدرضا نجارزاده، مدیر گروه اجتماعی شبکه 3 در توییتی تند در دفاع از بازگشت رشیدپور به محمدرضا شهبازی جواب داد و البته این جواب تند باعث برکناری او از سمتش شد.
حال در دو روز گذشته نجارزاده در اینستاگرامش یک بحث جدیدی را مطرح ساخته است که قابل توجه است، او در پاسخ به این پرسش که «چرا بدون اجازه سراغ بازگشت سلبریتیها رفتید؟» نوشته است: ««افرادی که با تلویزیون در دوره اخیر کار کرده باشند میدانند در برخی برنامهها، حتی مهمانها را هم با رئیس سازمان چک میکنیم و یا حتی بالاتر آیتم یا خود برنامه اگر ضبطی باشد را رئیس سازمان میبیند. پس فرض اینکه رئیس سازمان و… بیخبر بودند اساسا اشتباه است. مسئله این است که چرا اینطور قلمداد شد؟»
در پی نوشت هم اضافه کرده است: «اینکه نوشتم دوره اخیر، چون در دوره آقای دکتر علی عسگری (رئیس سابق صداوسیما) به این شدت نبود.»
نجارزاده به عنوان یک مدیر سابق تلویزیون به صراحت اشاره کرده است که همه تصمیمات در تلویزیون با هماهنگی رئیس سازمان یعنی پیمان جبلی صورت میگیرد و او کاملا در جریان تمام این اتفاقات است.
بهر روی تلویزیون و صداوسیما به دلیل این که از بیت المال پول میگیرد و یک سازمان یا نهاد خصوصی نیست در قبال تمام مردم مسئولیت دارد و این قضیه فقط هم مختص به یک طیف خاص در جامعه نیست بلکه باید به فکر همه مردم ایران باشد با سلایق و آرا مختلف و رنگارنگ.
این که قرار باشد تمام تلویزیون و حتی مثلا مهمانانی که به برنامه ها دعوت میشوند و یا برنامههایی که ساخته میشود از فیلتر فقط یک شخص - اگرچه رئیس هم باشد - عبور کند طبیعتا نتیجه خوبی نخواهد داشت و به این نقطهای می رسیم که الان هست.
در این روزگار که از هر جایی مانند اینترنت و ماهواره و ... میتوان به انواع و اقسام برنامهها، سریالها، فیلمها و ... داخلی و خارجی دسترسی پیدا کرد استراتژی صداوسیما برای توجه مخاطب خلاصه سازی در تصمیمات رئیس است؟
این پولی که برای صداوسیما هزینه میشود حق تک تک مردم ایران است آیا یک نفر - به عنوان رئیس صداوسیما - باید به جای تک تک مردم ایران فکر کند و تصمیم بگیرد؟
با این توصیفاتی که نجارزاده گفته است پیمان جبلی مسئول اول و مستقیم وضعیت این روزهای تلویزیون است. تلویزیونی با این همه هزینه ولی بازدهی ...
شما بگویید تا چه اندازه بازدهی دارد.