آن طور که در سایت رسمی اطلاعرسانی مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی آمده است، بابک نگاهداری دیروز با اشاره به افزایش 10 برابری قیمت مسکن در پنج سال گذشته اعلام کرد: «بخش مسکن از ابتدای سال 1397 تا ابتدای سال 1402 بزرگترین و طولانیترین موج افزایش قیمت مسکن و اجاره را شاهد بوده است.»
در این خبر در حالی به افزایش 10 برابری قیمت مسکن در کشور در فاصله ابتدای 97 تا ابتدای 1402 اشاره شده است که برآوردها نشان میدهد میزان افزایش متوسط کشوری قیمت مسکن در این بازه زمانی معادل 13 برابر بوده است. ابتدای سال 97 متوسط قیمت هر مترمربع مسکن در کشور معادل حدود یک میلیون و700 هزار تومان بود. این میزان در ابتدای سال 1402، به حداقل 20 میلیون تومان رسید. البته آخرین آمار رسمی حاوی متوسط کشوری قیمت مسکن مربوط به زمستان سال 1400 است؛ اما از آنجا که به طور معمول در دورههای زمانی مختلف، متوسط قیمت مسکن در کشور معادل یکسوم متوسط قیمت مسکن در تهران است، برآوردها نشان میدهد ابتدای امسال میانگین قیمت هر مترمربع مسکن در کشور به فراتر از 20 میلیون تومان رسیده است. به این ترتیب، میانگین قیمت مسکن از ابتدای 97 تا ابتدای 1402، حدود 13 برابر شده است و نه 10 برابر. البته اگر تورم سالانه مسکن براساس متوسط 12 ماهه قیمت مسکن را ملاک رشد قیمت مسکن قرار دهیم، متوسط سالانه قیمت مسکن در یکسال 1401 نسبت به یکسال 97، حدود 9.5 برابر شده است. اما در صحبتهای رئیس مرکز پژوهشهای مجلس، عبارت میزان رشد قیمت مسکن در ابتدای 97 نسبت به ابتدای 1402 آمده است که برآوردها برای این بازه زمانی نشاندهنده رشد 13 برابری قیمت مسکن در کشور است و نه رشد 10 برابری.
برآوردها درباره تورم مسکن شهر تهران در بازه زمانی ابتدای 97 تا ابتدای 1402 نیز نشاندهنده رشد حدود 15 برابری میانگین قیمت مسکن است.
بنابراین، میزان رشد قیمت مسکن هم در تهران و هم در کشور در بازه زمانی ابتدای 97 تا ابتدای 1402 بیش از آن چیزی است که در این خبر اعلام شده است. علت اهمیت اعلام دقیق آمارهای مربوط به رشد قیمت مسکن از آن جهت است که اگر ابعاد درست و دقیقی از تغییرات قیمت مسکن اعلام نشود، سیاستگذار به درستی قادر به درک آنچه در سالهای اخیر به عنوان یک رخداد تاریخی منجر به خارج شدن مسکن از دایره قدرت خرید خانهاولیها و سایر متقاضیان مسکن شده است، نخواهد بود.
بنابراین لازم است برای اطلاع سیاستگذار از ابعاد این رخداد تاریخی، برای طراحی و اعمال سیاستهای کارآمد، حتما آمارها به صورت دقیق و شفاف اعلام شود.
نقد مجلس به مسکن ملی
رئیس مرکز پژوهشهای مجلس در این نشست همچنین انتقاداتی نسبت به طرح نهضت ملی مسکن مطرح کرد. بابک نگاهداری با اشاره به اینکه تجربه طرحهای حمایتی مسکن باید سرلوحه اقدامات آتی باشد، تاکید کرد: پندآموزی از نقاط قوت و ضعف طرح مسکن مهر و اقدام ملی مسکن باید بهطور عملیاتی صورت پذیرد. اما این موضوع چندان مدنظر نبوده و آن را در غربالگری، مکانیابی، پوشش مخاطب حمایتی، استفاده سرمایهای و سوداگری و اثربخشی در بازار مسکن مشاهده نمیکنیم. وی با بیان اینکه ما در مرکز پژوهشهای مجلس اعتقاد داریم که دوران سیاستگذاری ساده به انتها رسیده است، گفت: در حال حاضر در دنیا سیاستگذاری و حکمرانی، شامل پیچیدهترین امور میشود و هر تصمیمگیری و سیاست جدید ابعاد مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، آمایشی، امنیتی و... دارد.
نگاهداری همچنین بیان کرد: با گذشت دو سال از اجرای قانون جهش تولید مسکن، با وجود نقاط مثبت متعدد در تغییر نگاه دولت از نظارهگری به کنشگری فعال و تبدیل مساله مسکن به یکی از اولویتهای اجرایی دولت، تامین گسترده زمین بهعنوان پایه و سهم عمده قیمت مسکن، روند شتابان نوسازی بافت فرسوده، بازهم شاخصهای قیمت و اجارهبها، دسترسی، دوره انتظار و استطاعت مسکن نشان میدهد که تا رسیدن به شرایط مناسب و رضایتمندی مردم فاصله زیادی است و به نظر هم در رویههای اجرای قانون جهش تولید مسکن و هم ساماندهی مؤثر بازار مسکن گامهای جدی موردنیاز است.
وی افزود: باید با ارائه آمار عملکرد با جزئیات و تا سطح پروژهها تصویر شفافی از دورنمای این بخش در اختیار مردم قرار گیرد. رئیس مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی با اشاره به اینکه پروانههای صادره در سالهای 1400 تا 1401 و تعداد کل جواز واحدهای مسکونی کمتر از 500 هزار واحد بوده است، گفت: این عملکرد با هدفگذاری تامین مسکن فاصله زیادی دارد و باید فکری نو درانداخت.