ماهان شبکه ایرانیان

چرا پیامبر ازدواجهای متعدد انجام می دادند ؟ و سن عایشه در هنگام ازدواج با پیامبر چقدر بود ؟

۱- یکی از تحریفهای بزرگی که در تاریخ اسلام توسط حکومت بنی امیه و برخی از مورخان دنیاپرست و متعصب اهل سنت انجام گرفت، مسئله سن عائشه به هنگام ازدواج با پیامبراکرم(ص) است

حداقل سن ازدواج عایشه با پیامبر (ص) چهارده سالگی است ولی از مستندات مطرح شده می توان این را نتیجه را دریافت که سن عایشه در هنگام ازدواج با پیامبر(ص) هفده یا هجده سالگی به واقعیت نزدیکتر است.
چرا پیامبر ازدواجهای متعدد انجام می دادند ؟ و سن عایشه در هنگام ازدواج با پیامبر چقدر بود ؟

1- یکی از تحریفهای بزرگی که در تاریخ اسلام توسط حکومت بنی امیه و برخی از مورخان دنیاپرست و متعصب اهل سنت انجام گرفت، مسئله سن عائشه به هنگام ازدواج با پیامبراکرم(ص) است.مشهور بین علمای اهل سنت و برخی از علمای تشیع این است که عائشه هنگام عقد ازدواج تا پیامبر(ص) شش ساله و هنگامی که نُه ساله بوده به خانه پیامبر(ص) رفته است. ‍‍‍ما در این مقاله نگاهی کوتاه بر تعارضات نقل هایی که در مورد سن عائشه و تاریخ ازدواج با پیامبر (ص) خواهیم داشت؛ سپس اثبات خواهیم نمود که سن عائشه هنگام ازدواج با پیامبر(ص) خیلی بیشتر از نُه سال بوده است. ضمناً چون راویان این قول نادرست (عقد در شش سالگی و ازدواج در نُه سالگی) علما و اکابر اهل سنت هستند تمامی منابع از کتب معتبر اهل سنت استفاده شده است.لازم به توضیح است که در میان علمای شیعه کسانی که مدعی هستند عائشه در هنگام عقد شش یا هفت ساله بوده جز ارجاعات بر کتب اهل سنت که نوعاً برگشت به صحاح می کند مستندی یافت نشد.

راویان حدیث مشهور
1- روایت خود عائشه: شاید چنین به نظر آید که چون عائشه راوی این روایت است پس طبیعی است که سن خودش را بداند. ولی با توجه به حسادت های عائشه نسبت به دیگر همسران پیامبر(ص) (علی الخصوص به حضرت خدیجه) که روایت های کثیری در این باب نقل شده است، عائشه بی شک برای قیاس و به رخ کشیدن و ارضای حس برتری هم که بوده باید جهت مقایسه هم که شده سن همسران دیگر پیامبر را نیز روایت می کرد مثلاً می گفت: من شش ساله بودم و همسر دیگر پنجاه ساله، با این وجود هیچ جائی عائشه اشاره ای به سن دیگر همسران پیامبر و باکره نبودنشان نکرده است.
از سوی دیگر قول خود عائشه چندان نمی تواند معتبر باشد. زیرا روایات زیادی در مورد عدم خالی بودن عائشه از رذایل اخلاقی داریم کما اینکه پیامبر(ص) فرموده است:
«لقد قلت کلمه لو مزجت بماء البحر لمزجته»
آنچه تو (عائشه) گفتی اگر با بحر بیامیزند آن را آلوده خواهد ساخت.
نمونه های دیگری هم در این رابطه وجود دارد؛ به هرحال عائشه از نظر هیچ مسلمانی معصوم گفته نمی شود.
2- هشام بن عروه: هشام بن عروه راوی این حدیث پس از هفتاد و یک سال زندگی در مدینه آن را به قصد عراق ترک گفته و صیغه های مختلف این حدیث از طریق راویان عراقی روایت شده است. جالب اینجاست که حدیث سن عائشه در هنگام عقد با پیامبر(ص) در شش سالگی تا زمانی که در مدینه بود (هفتاد و یک سال) بیان نکرده است و در عراق برای روایان عراقی نقل کرده است.
مولف «تهذیب التهذیب» (کتابی مشهور در علم رجال) معتقد است که آن بخشی ازروایت های هشام بن عروه که از طریق روایان عراقی روایت شده اند قابل پذیرش نیست وی همچنین می افزاید که حتی مالک بن انس در مورد آن عده احادیث او که از طریق راویان عراقی روایت شده است ملاحظه داشت. وی در ادامه می افزاید هشام بن عروه در اواخر عمرش (تقریباً زمانی که به عراق هجرت نمود) حافظه اش ضعیف شده بود.
امام محمد الذهبی در «میزان الاعتدال» (کتابی دیگر در علم رجال) درباره هشام بن عروه می گوید: حافظه هشام در اواخر زندگیش ضعیف شده بود.
3- روایت ابن عامره(خواهرزاده عائشه) : ابن عامره در زمان ازدواج عائشه با پیامبر(ص) در سن پنج و یا شش سالگی بوده است و جای بسی تعجب است که خردسالی در این سن به این دقیقی تمام حوادث را در ایام طفولیت به ذهن داشته باشد و این جزئیات را چنین دقیق و تاریخ روشن در ذهنش حفظ کند تا آنجا که می گوید: «پیامبر در روز دوشنبه دوازدهم ربیع الاول به مدینه هجرت نمودند و در شؤال همان سال درست هشت ماه بعد با وی ازدواج کرد؟!»
علاوه بر سن کم ابن عامره که بر کیفیت نقل او ضربه می زند، ‌خویشاوندی او نیز با عائشه صحیح بودن روایتش را زیر سوال می برد و از طرف دیگر در مورد ثقه و مورد اطمینان بودن ابن عامره سخنی در تاریخ به میان نیامده است و شاید به خاطر نسبیتش با عائشه این روایت را نقل کرده است.
3- روایان عراقی: همانطور که قبلاً بیان شد تمام روایان عراقی این حدیث را از هشام بن عروه نقل کردند فلذا طبق نظر رجالیون تمامی نقل های هشام بن عروه در عراق به دلیل از دست دادن حافظه اش مورد قبول نیست.
چرا علمای اهل سنت اصرار بر سن کم عائشه هنگام ازدواج با پیامبر(ص) دارند؟!
اهل سنت با اصرار بر سن کم عائشه هنگام ازدواج با پیامبر(ص) سعی دارند برای عائشه فضایلی را مطرح کنند و از جمله آنها باکره بودن وی در زمان عقد با رسول خدا است، چرا که وی تنها زن باکره بوده است که با پیامبر(ص) ازدواج کرده بود آنها برای تاکید بیشتر به این امر و همچنین توجیه باکِرگی عائشه سعی نمودند کمترین سن را برای عائشه بیان کنند که دیگر امکان طرح شبهه وجود نداشته باشد. از سوی دیگر حب و بغض مذهبی و فضیلت تراشی برای این بانو یکی از عواملی است که برخی از نویسندگان به این لغزش روشن گرفتار شدند؛ چرا که از سویی می خواهند به عائشه فضیلت مسلمانان اولیه را عنایت کنند و از سوی دیگر برسانند که پیامبر(ص) از آغاز محبت ویژه ای به عائشه داشت.
یکی دیگر از دلایل مهم جعل این روایت و فضیلت تراشی برای عائشه مقابله آنها با فضیلت های ذکر شده از سوی پیامبر(ص) در مورد اهل بیت بخصوص علی (ع) و فاطمه(س) است.
این جعل حدیث به جایی رسید که که جعل کردند پیامبر(ص) فرموده است: «فاطمه سرور زنان جهان است و در عائشه فضیلتی است که در هیچ کدام زنان جهان نیست؟!»
حال باید از راویان این حدیث پرسش نمود که چگونه فردی می تواند سرور بانوان عالم باشد ولی از جهتی فضیلتی در او نباشد و در بانوی دیگری باشد؟!
و در حدیثی دیگر از قول رسول خدا جعل کردند:
«عن ابی موسی الاشعری رضی الله عنه قال: قال النبی صلی علیه و سلم: فضل عائشهَ علی النساءِ کفضل الثرید علی سائرِ الطعام.» 
رسول خدا فرمودند: «برتری عائشه نسبت به زنان دیگر همانند برتری آبگوشت نسبت به دیگر غذاها است.»
عائشه در چه سالی با پیامبر(ص) ازدواج کرد؟
قبل از اینکه به اصل مطلب (سن عائشه در هنگام ازدواج با پیامبر(ص) ) بپردازیم تاریخ ازدواج عائشه با پیامبر(ص) را ذکر می کنیم تا بعد نتیجه بگیریم که عائشه هنگام ازدواج با رسول خدا چند سال داشت؟
درباره تاریخ این ازدواج دیدگاه های زیادی مطرح شده است که ما به اختصار سه قول مشهور اهل سنت را ذکر می کنیم:
الف) حدثنا قُتیبه بن سعید حمید بن عبدالرحمن عن هشام بن عروه عن ابیه عن عائشه رضی الله عنها «قالت ما عزت علی امراه ما عزت علی خدیجه من کثره ذکر رسول الله ایاها قالت و تزوجنی بعدها بثلاث سنین و امره ربه عزوجل او جبرئیل علیه السلام أن یبشرها ببیت فی الجنه من قصب.»
«از عائشه نقل شده است که به هیچ زنی به اندازه خدیجه حسادت نکردم زیرا رسول خدا زیاد از او یاد می کرد؛ رسول خدا سه سال بعد از خدیجه با من ازدواج کرد؛ خداوند به رسول خدا و یا جبرئیل دستور داد که بر خدیجه سلام رسانده و او را به خانه ای در بهشت بشارت دهد که از نی ساخته شده است.»
طبق این حدیث با توجه به این که خدیجه (س) در سال ده بعثت از دنیا رفته است پس زمان ازدواج رسول خدا با عائشه یا سیزده بعثت و یا اول هجری است.
ب) ذهبی معتقد است که پیامبر بعد از خدیجه چهار سال فقط سوده بنت زمعه را به همسری داشت.
«و توفیت فی آخر خلافه عمر، وقد انفردت بصحبه النبی صلی الله علیه و سلم اربع سنین لاتشارکها فیه امراه و لا سریه ثم بنی بعائشه بعد...»
«سوده در سال آخر خلافت عمر از دنیا رفت، او چهار سال تنها همسر رسول خدا بود هیچ زنی و هیچ کنیزی در آن چهارسال با سوده در این امر شریک نبود سپس رسول خدا با عائشه ازدواج کرد.»
بر حسب این قول عائشه در سال اول یا دوم هجری (چهار سال بعد از ازدواج رسول خدا با سوده) با آن حضرت ازدواج کرده است.
ج) بلاذری و عده ای دیگر از بزرگان اهل سنت بر این اعتقاد هستند که از ازدواج رسول خدا با عائشه در سال اول یا دوم هجری بوده است.
«و تزوج رسول الله صلی الله علیه و سلم بعد خدیجه، ‌سوده بنت زمعه بن قیس، من بنی عامر بن لؤی، قبل الهجره باشهر... فکانت اول امراه وطئها بالمدینه»
«رسول خدا بعد از خدیجه چندماه قبل از هجرت با سوده بنت زمعه، ازدواج کرد و او نخستین همسری بود که رسول خدا در مدینه با او همبستر شد.»
پس بنا برنظرات مورخان و علمای عامه سال، ازدواج پیامبر (ص) با عایشه بین سال اول تا سوم هجرت است.
عائشه در هنگام ازدواج با پیامبر (ص) چند سال داشت؟
الف) قاطع ترین برهان و مستندترین دلیل (که مورد اختلاف هیچ مورخی نیست) اثبات سن عائشه مقایسه سن وی با خواهرش اسما بنت ابی بکر است.
طبق نقل بزرگان اهل تسنن، اسماء ده سال از عائشه بزرگتر بوده است و در سال اول هجری بیست و هفت سال داشته است. و همچنین در سال هفتاد و سه هجری از دنیا رفته است در حالی که صد ساله بوده است.
ابونعیم اصفهانی در معرفه الاصحاب می نویسد: «...ءسما بنت ابی بکر الصدیق ... کانت أخت عائشه لأبیها و کانت أسن من عائشه ولدت قبل التاریخ بسبع و عشرین سنته.»
«اسما دختر ابوبکر از جانب پدر خواهر عائشه و از او بزرگتر بود، اسماء بیست و هفت سال قبل از تاریخ(هجرت) به دنیا آمد.»
به شهادت منابع معتبر اگر عائشه از خواهرش اسماء ده سال کوچک است و خواهرش اسما در سال 73هـ فوت کرده است هنگام اول هجرت عائشه 17 ساله بوده و خواهرش 27 ساله، بدین صورت عائشه در هنگام ازدواج با پیامبر(ص) (یک یا دو هجری که قبلاً منابع آن ذکر شد) تقریباً هفده یا هیجده ساله بوده است.
ب) امّا دومین مدارک تعیین سن عائشه هنگام ازدواج با پیامبر(ص) سال اسلام آوردن عائشه است که سن وی در هنگام ازدواج با پیامبر (ص) مشخص و روشن می سازد.
ابن هشام از اولین نگارندگان سیره پیامبر(ص) در کتاب مشهور السیره النبویه آورده است:
«إسلام أسما و عائشه ابنتی ابی بکر . جناب بن الارت و أسما بنت ابی بکر و هی یومئذ صغیره و جناب بن الارت حلیف بنی زهره»
نووی همین مطلب را در کتاب «تهذیب الاسما و اللغات» تایید می کند: «و ذکر ابوبکر بن ابی خیثمیه فی تاریخه عن ابی اسحاق أن عائشه أسلمت صغیره بعد ثمانیه عشر إنسانا ممن أسلم».
(ابن خیثمیه در تاریخش از ابن اسحاق نقل کرده است که عائشه در کودکی و بعد از هیجده نفر ایمان آورد.)
مقدسی در کتاب «البدء و التاریخ» آورده است:
«وممن سبق اسلامه أبوعبیده بن الجراح و الزبیر بن العوام و عثمان بن مظعون ... و من النسا بنت عمیس الخثعمیه امراه جعفر ابن ابی طالب و فاطمه بن الخطاب امراه سعید بن زید بن عمرو و اسما بنت ابی بکر و عائشه و هی صغیره فکان اسلام هولاء فی ثلاث سنین و رسول الله یدعو فی خفیه قبل یدحل دار ارقم بن ابی الارقم»
(کسانی که در اسلام آوردن بر دیگران سبقت گرفتند، ابوعبیده جراح... و از زنان اسما دختر بنت عمیس همسر جعفر بن ابی طالب ... و عائشه که در آن زمان خردسال بود. این افراد در سه سال اول بعثت که رسول خدا مخفیانه مردم را به ایمان دعوت می کرد، اسلام آوردند، ‌قبل از آن که رسول خدا وارد خانه ارقم بن ابی الارقم بشود.)
حال اگر عائشه از اول تا سال سوم بعثت پنج یا شش ساله بود در هنگام ازدواج با پیامبر در سال اول یا دوم هجری باید سنی در حدود هفده یا هجده سال داشته باشد. پس بنابر قول مشهور اگر عائشه در سال اول یا دوم هجری، نه ساله با پیامبر ازدواج کرده باشد؛ حتی در سالهای اول بعثت به دنیا نیامده بود تا چه برسد به اینکه به پیامبر(ص) ایمان بیاورد؟!
و اگر سخن بلاذری که در ابتدا گفته شد را بپذیریم که چهارسال بعد از ازدواج رسول خدا با سوده آن حضرت با عائشه ازدواج کرد باشد، بازهم عائشه حدود هفده یا هیجده سالگی با آن حضرت ازدواج کرده است.
ج) بخاری از عائشه نقل کرده است که: «من در هنگام نزول آیه، بل الساعه موعدهم و الساعه ادهی و امر، که جز سوره سوره قمر محسوب می شود جاریه ای بودم و بازی می کردم»
«جاریه» در زبان عرب به معنای دوشیزه است. آیه مذکوره به شهادت کتب تفسیر هشت سال قبل از هجرت به پیامبر(ص) در مدینه نازل شده است. پس اگر عائشه هشت سال قبل از هجرت حداقل هفت یا هشت ساله بوده است(جاریه)، هنگام ازدواج با پیامبر عائشه سنی در حدود شانزده یا هفده داشته است.
د) طبری آورده است که: «ابوبکر صدیق رضی الله عنه دارای چهار فرزند بود که همه آنها را در دوره جاهلیت به دنیا آمده بودند.»
اگر عائشه قبل از بعثت به دنیا آمده باشد (ولو یک سال) با احتساب 13 سال بعثت و یکی، دو سال بعد از هجرت، عائشه حداقل هنگام ازدواج با پیامبر(ص) حداقل باید پانزده یا شانزده ساله بوده باشد و اگر فرض کنیم که سه یا چهار سال قبل از بعثت به دنیا آمده باشد باز هم چنین به نظر می آید که عائشه در سن هفده یا هیجده سالگی با پیامبر(ص) ازدواج کرده است.
هـ) در کتب تاریخی و روایی کمترین تاریخ برای فوت عائشه، هفتاد سالگی و در سال 57هـ بیان شده است. بدین ترتیب عائشه در سال اول هجری سیزده یا چهارده ساله بوده است، پس چگونه هنگام ازدواج با پیامبر ( در سال اول یا دوم هجرت) نُه ساله می تواند باشد؟!
با پذیرش اینکه عائشه در سن هفده یا هیجده سالگی (حداقل چهارده سالگی) با پیامبر(ص) ازدواج کرده است، ‌عدم ازدواج او در آن زمان جزیره العرب و حتی عصر امروزی تا حدّزیادی محال به نظر می آید.
ولی با این حال به ذکر دو روایت بسنده می کنیم:
الف) «یروی ابو داود: لما تزوج بها اقام عندها ثلاثاً ثم قال: لیس بک علی اهلک هو ان إن شئت سبعت و کان رسول الله اذا تزوج البکر أقام عندها سبعاً و اذا تزوج الثیب أقام عندها ثلاثاً» 
این روایت دقیقاً بیان می دارد که آنچه عائشه خود روایت می کند او بکر نبوده است زیرا چنانکه روایت بیان دارد پیامبر(ص) نزد زن باکره خود هفت روز و نزد غیر باکره ها سه روز اقامت داشته اند و چون نزد عائشه سه روز اقامت داشت بیان کننده آن است که عائشه آنچنان که خود ادعا دارد بکر نبوده است؟!
ب) ازدواج با جبیر بن مطعم نیز مسئله باکِرگی عائشه را زیر سوال می برد: عائشه قبل از خواستگاری پیامبر(ص) نه تنها نامزد مرد دیگری بود که حتی آماده ازدواج بوده است. این شخص «جبیر بن مطعم» نام داشت. (این مسئله را اکثر راویان اهل سنت بیان داشته اند.) به این معنی که که هشت سال قبل از هجرت، در آن زمان که ابوبکر می خواست به حبشه هجرت نماید نزد مطعم رفت و گفت که می خواهد عائشه را از قید نامزدی فرزندش جبیر می باشد با فرزندش تزویج نماید.(او را به خانه شوهری ببرد) ولی مطعم به خاطر آنکه ابوبکر مسلمان شده بود، عقد نامزدی فرزندش را با عائشه فسخ نمود. از این روایت بر می آید که حتی هشت سال قبل از نامزدی عائشه با پیامبر(ص) آماده ازدواج بوده است.
البته این روایت هم بیان کنند این است که عائشه هنگام ازدواج با پیامبر(ص) حداقل هفده ساله بوده و هم بر باکِرگی او نیز ضربه می زند. ولی این دلیل نمی شود که گفت عائشه همسر پیامبر(ص) زنا کرده است و بیان این مطلب تهمت بزرگی است زیرا طبق نص صریح قرآن کریم زنان پیامبر(ص) زناکار نمی توانند باشند و دامان آنها از زنا پاک می باشد.
امّا گاهی سو تعبیرهایی از مطلب فوق الذکر توسط علمای اهل سنت ذکر می شود ولی همان طور که بیان شد هیچ یک علمای امامیه سخنی در مورد زنای عائشه و سایر همسران پیامبر به میان نیاورده اند.
بدین ترتیب که ملاحظه فرمودید حداقل سن ازدواج عائشه با پیامبر (ص) چهارده سالگی است ولی از مستندات مطرح شده می توان این را نتیجه را دریافت که سن عائشه در هنگام ازدواج با پیامبر (ص) هفده یا هجده سالگی به واقعیت نزدیکتر است و اگر بخواهیم تمام دلایل و مستندات سن ازدواج عائشه و پیامبر را بیاوریم طالب رساله بزرگی است که در این وجیزه نمی گنجد علیهذا اساتید، طلاب و محققان گرامی می توانند با مراجعه به کتب معتبر اهل سنت و سخنان اکابر این مذهب تناقضات گفته های ایشان را در باب سن عائشه را به سهولت دریابند.
گر چه پیش از این نیز عالم بزرگوار، شیخ جعفر مرتضی العاملی در رسالۀ مجزا به نام «کتاب حدیث الافک» نوشته و در آن ثابت نموده بود که عائشه در وقت ازدواج حدود هیجده سال سن داشته است و جدیداً نیز تاریخدان مشهور عربستان سعودی، «استاد سهیله زین العابدین حماد» اعلان کرد که: «بنابر محاسبات تاریخی سن عائشه بنت ابی بکر(رض) 10 سال کوچکتر از خواهرش اسماء بوده لذا بنابر قول ترجیحی او در سن 19 سالگی با حضرت محمد(ص) ازدواج کرده است.» 
امّا نکته واضح و مبرهن این است که تحقیق و بررسی در این موضوع بسیاری از مشکلات کنونی تاریخ جهان اسلام را حل می کرد و اگر این موضوع قبلاً حل می شد دیگر از سالهای گذشته کاریکاتورهای موهن نسبت به ذات شریف نبی مکرم اسلام(ص) دربارۀ ازدواج با عائشه که توسط جوامع غربی ترویج یافته است، مطرح نمی شد.
2- علت شناسی ازدواج پیامبر با عایشه:
برای پاسخ به این قسمت از پرسش، ذکر چند واقعیت تاریخی به عنوان مقدمه ضروری است:
مقدمه1: از دیر باز میان قبایل مختلف عرب عادات و رسومی بوده است که پاره‌ای از آن ها تا به امروز نیز متداول و مرسوم می‌باشد. از جمله اینکه اگر در میان دو قبیله جنگی صورت می‌گرفت یا خونی ریخته می‌شد برای جلوگیری از اتلاف نفوس و خونریزی بیشتر و غارت و چپاول، بهترین راه چاره پیوند زناشوئی در میان دو قبیله متخاصم بود تا با ایجاد خویشی و وابستگی قبیله‌ای: 
1. از طرفی کشتار و چپاول بین دو طرف موقوف شود.
2. از سویی دیگر در برابر دشمن، یارانی یک‌دل و هم‌پیمانانی ثابت قدم برای خود دست و پا کرده باشند. 
مقدمه 2: در دهه اول بعثت رؤسای مکه تا اواخر حیات ابوطالب در عین این که از افزایش تعداد مسلمانان بسیار عصبانی بودند و تمام هم و غم خود را صرف جلوگیری از گسترش دین اسلام می‌کردند، اما برای این مخالفت‌ها حد و مرزی قرار داده بودند و آن این که سعی می‌کردند تا حداقل از برخورد فیزیکی با افراد صاحب نفوذ دوری کنند. به عنوان مثال: حمزه‌ی سیدالشهدا با سیلی محکمی ابوجهل را به خاطر توهین به رسول خدا تادیب کرد. جمعی به دفاع از ابوجهل شمشیرها را برهنه کردند، اما ابوجهل به آنان اجازه برخورد با حمزه را نداد. ابن هشام همچنین می‌نویسد: «ابوجهل وقتی می‌شنید مردی از قریش مسلمان شده است از اذیت و آزار او مضایقه نمی‌کرد با این حال اگر آن مرد دارای منزلت، مقام خاص و یا فردی مُوجّه بود او را متنبه کرده و مذمت می‌کرد و اگر تاجر بود به او می‌گفت: به خدا قسم ورشکست می‌شوی و مالت بر باد می‌رود(اما برخورد فیزیکی نمی‌کرد) ولی اگر او را مردی ضعیف می‌یافت به شدت کتک می‌زد به طوری که آثار زخم بر بدنش می‌ماند. 
مقدمه 3: جایگاه ابوبکر مقارن بعثت و هجرت.
ابوبکر از قبیله «تیم بن مرة بن کعب» بود. این قبیله به کرم، مروت، و حمایت از همسایگان معروف بود. می‌گویند: ابوبکر در زمان جاهلیت مردی مُوَجّه! و مسئول دریافت دیه از جنایتکار بوده است. وی مردی بود که با قوم خود الفت داشت، نزد قومش فردی محبوب بود و از جهت نسب نزدیک‌ترین فرد به قریش و عالم‌ترین آنان در مورد نسب قریش بود. او تاجری خوش اخلاق و معروف بود، مردان قومش در امور مختلف (از تجارت و غیر تجارت) به او مراجعه می‌کردند چرا که وی را مردی خوش مشرب می‌دانستند. طبیعی است که مشرکین حداقل در سالهای اولیه‌ی علنی شدن اسلام مسلمانان، از برخورد با چنین فردی دوری کنند. داستان زیر مؤید این ادعا است:
روزی ابوبکر در راه منزل خود دید که امیه بن خلف در حال شکنجه کردن بلال است. خطاب به او گفت: آیا از خدا نمی ترسی، شکنجه این مسکین تا کی؟ امیه گفت: تو دین او را فاسد کردی پس او را از آن‌چه که می‌بینی نجات ده. ابوبکر گفت: قبول کردم، من غلامی دارم که از این غلام نیرومندتر و بر دین توست، حاضرم او را با بلال عوض کنم. امیه هم قبول کرد به این ترتیب بلال پس از تحمل آن همه شکنجه از شر امیه نجات پیدا کرد. 
این داستان و سایر موارد بالا گرچه از فضائل ابوبکر خبر می‌دهد و برخی از موارد آن مورد پذیرش ما نیست اما لااقل این شمای کلی را به دست می‌دهد که قریش تا آن موقع با مسلمانان صاحب نفوذی چون ابوبکر نه تنها برخورد نمی‌کردند بلکه تا حدودی برای آنان احترام قائل بودند، و با مسلمانان مظلوم، فقیر و بی‌کس که از بردگان و کنیزان در بین آنان زیاد دیده می‌شد به شدت برخورد می‌کردند و آنان را مورد شکنجه‌های طاقت فرسا قرار می‌دادند.
این سیاست مشرکین در برخورد با مسلمانان تقریبا تا قبل از حوادث شعب ابی‌طالب بود. اما پس از شکست مشرکین از محاصره‌ی اقتصادی از یک طرف و وفات ابوطالب بزرگترین و قدرتمندترین حامی رسول خدا و رییس بنی هاشم و گسترش روز افزون اسلام و فزونی مسلمانان از طرف دیگر، باعث شده بود که مشرکین مقابله‌ی با مسلمانان را تشدید کنند. چرا که دیگر نه ابوطالب زنده بود تا به احترام و یا ترس از او از برخورد فیزیکی با رسول خدا دوری کنند و نه خدیجه همسر باوفای آن حضرت تا به خاطر او و اقوام او، مشرکین جرأت شدت عمل نیابند. در چنین شرایطی بود که مشرکین مکه وارد فاز جدیدی از مبارزات شدند، که از برخورد فیزیکی به ساحت مقدس رسول خدا شروع شد و تا تصمیم بر قتل آن حضرت ادامه یافت. 
در چنین شرایطی رسول خدا دعوت از قبایل مختلف را در دستور کار خود قرار داد، بدان امید که با افزایش تعداد مسلمانان بتواند بر این توطئه فائق آید. اما متاسفانه نوعا نه تنها به رسول خدا ایمان نیاوردند بلکه برخی چون ثقیف بچه‌ها را مامور کردند تا با سنگ و چوب بدن مقدس آن حضرت را مضروب کنند.
رسول خدا در محاصره مشکلات قرار گرفته بود بعلاوه از دست دادن همسر با وفایش هم مشکلات او را دو چندان کرده بود، حال برخی از یاران از روی محبت و علاقه (از نوعی که ما به اصطلاح آن را خاله خرسه می‌نامیم!) و برای این که مرحمی هر چند ضعیف بر دردهای رسول خدا قرار دهند دختر ابوبکر(عایشه) را به عنوان همسر به رسول خدا پیشنهاد کردند. با توجه به شرایطی که اشاره شد تصور کنید اگر پیامبر خواستگاری دختر ابوبکر را نمی‌پذیرفت این شبهه در ذهن ابوبکر به وجود می‌آمد که پیامبر به من (یعنی یکی از مسلمانان ذی نفوذ مکه) اعتماد ندارد. از طرف دیگر ازدواج با دختر ابوبکر باعث می‌شد که رسول خدا از ناحیه‌ی قبیله «تیم بن مرة» و بخشی از قریش خیالش آسوده شود. به هر حال در چنین شرایطی بود که رسول خدا ازدواج با دختر ابوبکر را پذیرفت. با این ازدواج دیگر طایفه ابوبکر به خود اجازه‌ تعرض به پیامبر را نمی‌دادند، چرا که رسم آنان چنین حکم می‌کرد.
نتیجه آن که: 
1) ازدواج با عایشه در شرایط زمانی خاص و حساس صورت پذیرفت که چاره‌ای جز آن نبود.
2) اصل ازدواج پیامبر با عایشه به درخواست پیامبر نبوده است.
3) هدف از این ازدواج هرگز انتخاب همسر و زناشویی نبوده است. مؤید این نتیجه:
الف) اظهارات خود اهل سنت است که سن عایشه را به هنگام ازدواج با پیامبر شش یا هفت سال دانسته‌اند. سِنّی که به روشنی، خود گویای آن است که هدف از این ازدواج، پذیرش همسر نبوده است. 
ب) بنا به نقل اهل سنت و خود عایشه: پیامبر عایشه را پس از گذشت چهار سال از زمان عقد، آن هم به اصرار پدرش (ابوبکر) به خانه برد.
ج) اما طبق نقل شیعه سن عایشه بیش از این حرفها بوده و گذشت چهار سال از زمان عقد و عروسی نکردن پیامبر با عایشه در این مدت خود گواه بزرگی به عدم تمایل حضرت به وی می‌باشد.



قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان