محمدفاضل نوربخش : سهامداران حقوقی معمولا با توجه به تحلیل و ارزش بنیادی سهم به معامله پرداخته و کمتر رفتار هیجانی از خود نشان میدهند. بهطور کلی رفتار سهامداران چه بهصورت حقیقی و چه حقوقی، در بازار بسیار مهم بوده تا حدی که روزانه خالص خرید و فروش و همینطور میزان مشارکت و ارزش معاملاتی که توسط افراد حقیقی و حقوقی انجام شدهاست، بررسی میشود.
حال در این گزارش سعی بر این شدهاست که رفتار مهاجرتی سرمایهگذاران خرد بهصورت ماهانه، از ابتدای سال تا هفته دوم آبان ماه 1402 در صنایع مختلف مورد بررسی قرار گیرد، بهطوریکه صنایع بورس اوراقبهادار تهران در دو قالب خالص تغییر مالکیت ماهانه و تجمعی از ابتدای سال مورد بررسی قرار گرفتهاست. به این ترتیب سه صنعت مخابرات، زراعت و اطلاعات و فناوری سه رتبه نخست در ورود پول تجمعی از ابتدای سال1402 را به خود اختصاص دادند. در این میان نیز صنایعی همچون بانکها، فلزات اساسی و فرآوردههای نفتی نیز بهترتیب جایگاه اول تا سوم را در بیشترین خالص تغییر مالکیت منفی (حقیقی به حقوقی) در بیش از 7 ماه از آن خود کردهاند؛ این در حالی است که صنعت بانک تنها در فروردین ماه بیشترین ورود پول درمیان صنایع دیگر را تجربه کرد و تاکنون با کاهش هیجان مثبت در ابتدای سالجدید تماما با خروج پول حقیقی همراه بود، درمقابل نیز صنعت مخابرات روندی متعادل را طی کردهاست، بهطوریکه این صنعت در طول این بازه زمانی یادشده میزان ورود پول حقیقی بیش از خروج پول بهصورت روزانه بوده که در نهایت در برآیند ماهانه منجر بهثبت خالص تغییر مالکیتی مثبت شده و رتبه یک را در جذب پولهای حقیقی به خود اختصاص دادهاست.
رقابت صنایع در خروج پول حقیقی
یافتهها حاکی از آن است که ارزش فروش حقیقیها بهصورت کلی به دلایلی همچون ماندگاری ترس و احتیاط نسبت به سرمایهگذاری در بورس، اعمال سیاست کنترلی و تثبیتی بر بازارهای موازی همچون مسکن،خودرو،سکه و بهویژه ارز؛ به نسبت ارزش خرید بیشتر بودهاست. وقتی که مقدار خرید سهام توسط سهامدار حقیقی یا سهامدار حقوقی از مقدار فروش آن بیشتر باشد، با کمکردن ارزش خرید از ارزش فروش اگر عددی که بهدست میآید مثبت باشد، نشان میدهد سهامدار خریدار بودهاست ولی زمانیکه ارزش خرید از ارزش فروش کمتر باشد، تفاضل ارزش خرید از فروش منفی شده و بیانگر فروشنده بودن سهامدار است. البته لازم به ذکر است که شرایط ژئوپلیتیکی نیز بسیار در نوع تصمیمگیری و هدایت افکار به سمت بازارهایی که قابلیت شناسایی سود را دارند تاثیرگذار است، از اینرو با بهدست آوردن خالص تغییر مالکیت حقیقیها میتوان دید که عمده صنایع بورسی زیر محور صفر قرار دارند و تنها 13 صنعت «مخابرات»، «زراعت»، «اطلاعات و ارتباطات»، «انبوهسازی»، «فنی و مهندسی»، «سایر مالی»، «تامین آب، برق و گاز»، «حملونقل»، «دستگاههای برق»، «زغالسنگ»، «محصولات فلزی»، «قند و شکر» و «وسایل ارتباطی» توانستهاند بهصورت تجمعی با ورود پول حقیقیهای بازار همراه باشند، با اینحال نیز چنین برآیندی از ورود پول به صنایع یادشده چندان قدرتمند نبوده و بلکه صنایع باقیمانده با قدرت خروج پول بالایی همراه بودند که باعث شدهاست کلیت بازار با خالص تغییر مالکیتی منفی از جانب حقیقی به حقوقی ثبت شود. حال با توجه به بررسی کلیت روند تغییرات ورود و خروج پول حقیقی بین صنایع، با واکاوی تغییرات صنعت به صنعت در طول ماههای فروردین تا نیمه آبان1402 میتوان چنین برداشت کرد که در زمانهایی که صنایع بزرگ بورس تهران با ورود پول حقیقیها همراه است، صنایع متوسط و کوچکتر با خروج پول همراه هستند. از آنجاکه صنایع بزرگ دارای ارزش بازار زیادی هستند لذا تاثیر بیشتری را با ارزشهای خرید و فروششان در بازار سهام نیز بهجای میگذارند.
این در حالی است که صنایع با ارزش بازار متوسط و کوچک در صورتیکه حتی همیشه با ورود پول همراه باشند، بازهم چندان تاثیر قابلتوجهی را بر خالص تغییر مالکیت کلیت بازار سهام نمیگذارند. به این ترتیب با بررسی آمار موجود از تغییر مالکیت روزانه صنایع و ارزش خرید و فروش حقیقیها، میتوان چنین نتیجه گرفت که در فروردین1402 به دلیل شروع سالجدید و بالابودن سطح هیجان مثبت در بازار و حمایت قوی برای استارت خوشایند تغییرات شاخصها، صنایع عمدتا با ورود پول روبهرو بودند و تنها صنایع بسیار کوچک و محدودی خروج پول حقیقی را شاهد بودند. در ادامه نیز با انتشار گزارشهای ماهانه که نشان از بهبود نسبی فعالیت شرکتها به نسبت فروردین سالهای گذشته و باقیماندن هیجان مثبت در بازار دارد تا حدودی معاملات در بورس اوراقبهادار تهران متعادل بوده و ارزش خرید تقریبا با ارزش فروش برابری میکرد، اما این موضوع در کنار تمایلات رشد نرخ دلار در بازار آزاد که در سطوح 51 تا نزدیک 55هزارتومان نیز مورد معامله قرارگرفته بود، باعث شد برخی از سرمایهگذاران خرد برای شناسایی سود سریعتر با ریسک بالاتر به سمت بازار ارز مهاجرت کنند و اکثر صنایع متوسط و کوچک با خروج پول حقیقیها روبهرو شوند. این موضوع تغییر مالکیت منفی در بورس در سهماهه خرداد، تیر و مرداد بسیار تشدید شد، بهطوریکه تنها یکچهارم صنایع (معادل 25درصد) در هریک از ماههای یادشده ورود پول حقیقی را تجربه کردند. ارزش فروش با گذشت زمان و ماههای تیر و بهویژه مرداد در صنایع بزرگ و حتی دلاری- صادراتی بیشتر از ارزش خرید حقیقی بوده که افزایش شیب افت نماگرها را باعث شد.
ماندگاری تمایلات منفی در بورس
بر اساس یافتهها با ترکیب مقوله مالی رفتاری و بررسی تغییرات ارزش معاملات خرد بورس و فرابورس (سهام و حقتقدم) که بیانگر ارزش معاملات واقعی حقیقیهای بازار است، میتوان چنین گفت که بعد از اینکه بازار سهام مدتی با افت قیمتها همراه شود، این تمایلات منفی و نزولی تا مدتی حتی با انتشار گزارشهای ماهانه و فصلی نسبتا خوب همچنان در بازار باقیمیماند، لذا چنین رفتاری را میتوان از نوع جابهجایی پول سرمایهگذاران خرد در سهماهه آخر معاملاتی سالجاری استنباط کرد، بهطوریکه با تقویت سیاست کنترلی و تثبیتی در بازار ارز و خودرو و سکه و همچنین خالیبودن فضای خبری از اخبار مثبت واقعی و تاثیرگذار مستقیم بر شرایط اقتصادی و سیاسی و حتی اجرای سیاست حمایتی از بازار سرمایه توسط صندوق توسعه تثبیت باعث شد در نهایت بازار سهام در شهریور نسبتا با تعادل در خالص تغییر مالکیت همراه شود، اما همانطور که اینگونه تعادلها خود وابسته به احساسات بازار است، لذا ناپایدار بوده و صنایع در مهر ماه مجددا با برآیند خروج پول مواجه شدند. همین امر تاکنون نیز ادامهدار بوده و خروج پول حقیقی همچنان ادامه داشتهاست. حال با توجه به آمار بررسی شده و ماندگاری تمایلات منفی که در بازار ذکرشده، میتوان چنین نتیجه گرفت که بورس اوراقبهادار تهران از ابتدای سالجاری تاکنون عمدتا با خروج پول همراه بودهاست. بر این اساس میتوان انتظار داشت که صنایع بزرگ دلاری و ریالی با کوچکترین افت در اخبار مثبت، گزارشها، شناسایی سود در بازارهای موازی، سیاستهای کنترلی و تصمیمات بازارگردان میتواند منجر به خروج پول در اکثر نمادها و صنایع بورسی شود و از آنجاکه چسبندگی نگاه منفی در بازار وجود دارد، میتواند به این موضوع تداوم بخشد.