رادیکالهای اروپایی چه میگویند؟
«حملات حماس علیه اسرائیل در 7 اکتبر واقعیت ناخوشایندی را برای غرب آشکار کرده است: تهدید اسلامگرایی مانند همیشه واقعی است.» هنریک اف. راسموسن، مدیر اجرایی موسسه علوم و امنیت بینالمللی در مطلبی برای پولیتیکو ادعا کرد: «با حملات حماس علیه اسرائیل، شکست مطلق تلاشهای ایالات متحده، اروپا و اسرائیل برای مدیریت مشکلات به جای حل مشکلات امنیتی در منطقه، امروز ثابت شده است. همچنین رویکرد اسرائیل در کوبیدن غزه با حملات علیه نیروهای مقاومت فلسطینی، آشکارترین نمونه از سیاستی است که دیگر قابل اجرا نیست.» به ادعای نویسنده در این بین ایران کشوری است که حامی حماس است و غرب نگران آن است که به سمت ساخت سلاح هستهای حرکت کند. همچنین در حالی که شعارها در تهران ممکن است بیشتر بر ایالات متحده متمرکز باشد، اروپا نسبتا بیشتر در معرض موشکها، پهپادها، نیروهای نیابتی و تهدیدهای نفت و گاز ایران است. اقدامات ایران به طور مستقیم بر اروپا تاثیر گذاشته است و مقامات اروپایی مدعی هستند که روسیه بیش از یک سال است که پهپادهای ایرانی را علیه اوکراین مستقر کرده و پدافند هوایی و زیرساختهای غیرنظامی اوکراین را تحت فشار قرار داده است. تهران همچنین به طور فعال به مسکو در ایجاد ظرفیت تولید پهپادهای بومی کمک میکند و به طور بالقوه روسیه را قادر میسازد تا بیش از 6000 پهپاد تهاجمی جدید تا تابستان 2025 بسازد. این پهپادها فقط تهدیدی برای اوکراین نیستند، بلکه تهدیدی برای هر کشور عضو ناتو هستند.
حملات 7 اکتبر اسرائیل را بر آن داشت تا فعالیت میدان گازی تمار در دریای مدیترانه را متوقف کند، زیرا این میدان در محدوده حملات موشکی غزه قرار داشت و به نوبه خود منجر به افزایش فوری قیمت انرژی در اروپا شد. این افزایش قیمت در مقایسه با اثرات اقتصادی احتمالی تشدید تنش توسط دیگر گروههای نیابتی ایران - مانند حزبالله لبنان یا حوثیها در یمن - کمرنگ میشود. البته اگر در صورت افزایش تنش ایران به سمت بستن تنگه هرمز جایی که بیش از یکپنجم عرضه نفت جهان به صورت روزانه در آنجا انجام میشود اقدام کند، آثار آن به مراتب بیشتر خواهد بود. پولیتیکو در ادامه این مطلب ضد ایرانی نوشت: در نهایت غرب بیم آن را دارد که ایران مسلح به سلاح هستهای شود و در عین حال توانمندیهای موشکیاش نیز پیشرفت چشمگیری داشته باشد؛ مسالهای که هم تهدیدی برای اسرائیل و هم تهدیدی برای اروپا خواهد بود. کشورهای غربی مدعی هستند که ایران اکنون بیش از هر زمان دیگری به ساخت سلاح هستهای نزدیک شده است. دیوید آلبرایت از موسسه علوم و امنیت بینالملل، تخمین میزند که ایران میتواند تنها ظرف شش ماه یک سلاح هستهای خام بسازد، در حالی که زمان تخمینی برای ساخت زیرساختهای تسلیحات هستهای قابل حمل موشکی تولید انبوه دو سال است. توافق هستهای 2015 با ایران - برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) - تلاش غرب برای «مدیریت» این تهدید و اجتناب از یک بحران بزرگ بود. اکنون که ایران از جمله حامیان حماس است، دیگر غرب نمیتواند به ایران مانند سال امضای برجام نگاه کند و بنابراین امروز فقط یک گزینه برای اسرائیل، اروپا و ایالات متحده باقی میماند که فشار نظامی، اقتصادی و دیپلماتیک را بر ایران به حداکثر برسانند.
در حالی که ایالات متحده و اسرائیل موقعیت بهتری نسبت به اروپا برای مواجهه نظامی دارند، کشورهای اروپایی از قدرت قابلتوجهی برای فشار اقتصادی و دیپلماتیک برخوردارند. زیرا طرفهای برجام، فرانسه، آلمان و بریتانیا این قدرت را دارند که «اسنپ بک» اجرا کنند و رژیم تحریمهای سازمان ملل متحد علیه ایران قبل از برجام را بازگردانند. نکته مهم این است که این سیاست، تحریمهای موشکی علیه ایران را که در ماه اکتبر منقضی شده بود، دوباره برقرار میکند و از کمک قانونی روسیه و سایرین به توسعه موشکهای پیشرفته ایران جلوگیری میکند. همچنین حمایت ایران از برنامه هواپیماهای بدون سرنشین روسیه را به خطر میاندازد. علاوه بر این، اسنپ بک، راه را برای اعمال تحریمهای فلجکننده اروپا بر بخشهای کشتیرانی، بانکی و انرژی ایران که بسیاری از آنها قبل از برجام وجود داشتند، هموار میکند.
اختلافنظر در اتحادیه
پیشتر نیز رسانه آمریکایی پولیتیکو نوشته بود که اتحادیه اروپا در حال بحث درباره تشدید تحریمها علیه ایران به دلیل حمایت این کشور از حماس است اما اختلافنظر گستردهای در میان دیپلماتهای اتحادیه اروپا بر سر اینکه آیا این ایده خوبی است یا نه، وجود دارد. به نوشته پولیتیکو، تهران پس از عملیات گسترده جبهه مقاومت فلسطین (حماس) علیه اسرائیل در هفتم اکتبر، موسوم به «طوفان الاقصی» از حماس حمایت کرده و همواره یکی از حامیان اصلی این جنبش بوده است اما مقامات آمریکایی و صهیونیستی با وجود طرح ادعاهایی علیه ایران درباره نقش این کشور در این حمله، هنوز نسبت به دخالت یا حتی اطلاع ایران از آن تردید دارند. با این حال، برخی در داخل اتحادیه اروپا خواهان آن هستند که به این بهانه تحریمهای بیشتری را علیه ایران، بهویژه در زمینه ممنوعیت صادرات قطعات مورد استفاده در تولید موشک آماده کنند. بروکسل از ماه ژوئیه رژیم تحریمی جدیدی در نظر دارد که صادرات قطعات مورد استفاده در هواپیماهای بدون سرنشین به ایران را با تکیه بر ادعاهای اثباتنشده مبنی بر اینکه تهران هواپیماهای بدون سرنشین مورد استفاده برای بمباران اوکراین را به روسیه عرضه میکند، ممنوع خواهد کرد. به گفته سه دیپلمات اتحادیه اروپا این موضوع اکنون در بروکسل غوغایی به پا کرده است.
دوگانگی اروپا
حال پرسش این است که نگاه کشورهای اروپایی به مساله ایران و بحران غزه چیست و آیا سیاستها و تاکتیکهای آنها در قبال این مساله یکسان است؟ مرتضی مکی، کارشناس مسائل اروپا در این رابطه به«دنیایاقتصاد» گفت: «دولتهای اروپایی در نوع نگاهشان به جمهوری اسلامی در قبال بحران غزه یک دوگانگی دارند. درواقع پس از بروز بحران غزه و واکنشهایی که اسرائیل نسبت به حمله غافلگیرانه حماس در 7 اکتبر انجام داد، ابتدا تلاش کردند این بحران را محدود نگه دارند و هم جو بایدن و هم مقامات بلندپایه اروپایی تاکید داشتند که نشانهای از دخالت ایران در این حمله وجود ندارد و در عین حال تصریح کردند که ایران یکی از مهمترین حامیان حماس است.» مکی تاکید کرد: «این موضعگیری به این دلیل بود که میدانستند گسترش دامنه بحران غزه تبعات غیرقابل پیشبینی به دنبال خواهد داشت و مدیریت بحران را از دست غرب خارج خواهد کرد.» وی افزود: «اما طولانی شدن بحران غزه و افزایش تنش در سطح منطقه، بهخصوص حملاتی که حماس به مواضع نظامی اسرائیل در شمال فلسطین اشغالی انجام میدهد و حملات جنبش انصارالله از یمن باعث شد میزان تهدیدهای آمریکا و اروپا نسبت به ایران افزایش پیدا کند. این تهدیدها از این جهت بود که بتوانند یک بازدارندگی ایجاد کنند و ایران را در گسترش دامنه جنگ محدود کنند.» به گفته مکی، غربیها میخواهند نگرانیشان را از گسترش دامنه جنگ از این طریق تامین کنند.
این کارشناس مسائل اروپا با اشاره به اینکه دولتهای اروپایی از این جهت نگاه واحدی به ایران ندارند، ادامه داد: «برخی از دولتها مانند آلمان یا اتریش تلاش دارند تحریمهایی را علیه ایران اعمال کنند تا فشار مضاعفی به تهران وارد آورند و از سوی دیگر برخی دیگر از کشورهای اروپایی نگران هستند که این تحریمها باعث تحریک ایران برای ورود مستقیم به بحران غزه شود. هرچند این نگاه متعلق به بخشی از اروپاست و ایران بر موضع خود باقی است که نباید به بحران غزه ورود مستقیم داشته باشد.»