زمانی که پهلوان در قامت یک استعداد فوقالعاده در ذوبآهن مطرح شد، انتظار داشتیم امروز او در 30 سالگیاش در سطحی بسیار بالاتر از این ایستاده باشد. حقیقت اما آن است که او بر خلاف اسم مهمی که برای خودش دستوپا کرده و تیمهای بزرگی که در آنها توپ زده است، کمتر نقش یک بازیکن تاثیرگذار را ایفا کرده. به ندرت یادمان میآید پهلوان گرهی از کار تیمهایش گشوده یا طوری درخشیده باشد که تا مدتها در موردش حرف بزنند.
اگرچه آمار و ارقام همیشه تمام واقعیت را نمیگویند، اما شاید استناد به آنها تصویری نسبی از حقیقت به دست بدهد. همین اعداد میگویند پهلوان در این فصل طی 9 بازی لیگی و آسیایی برای سپاهان تنها موفق به ارسال یک پاس گل شده است؛ آن هم در تیمی فوقالعاده تهاجمی. او در لیگ بیستودوم با پیراهن فولاد در 26 بازی لیگی و حذفی هم گل نزده و فقط 3 پاس گل ارسال کرده است. آخرین گل پهلوان به لیگ بیستویکم در همین فولاد برمیگردد؛ جایی که او در 26 بازی لیگی، حذفی و آسیایی یک گل برای سرخپوشان زد و 4 پاس گل هم ارسال کرد. عملکرد پهلوان در لیگ بیستم یعنی آخرین فصل حضورش در پرسپولیس هم به این شرح است که طی 30 بازی در همه مسابقات (لیگ، حذفی، آسیایی و سوپرجام) یک گل زده و 3 پاس گل ارسال کرده است.
به این ترتیب آمار پهلوان در چهار فصل اخیر عبارت است از 91 بازی، 2گل و 11 پاس گل. آیا واقعا او طی این سالها در حد و اندازههای اسمش بازی کرده است؟