ماهان شبکه ایرانیان

آشفته و سردرگم ؛ جنجال انتخاب شفر به سرمربیگری صنعت نفت

در فضای ناشفاف و مبهم؛ وقتی خبرها مدیریت نشوند، شایعه و گمانه رونق بازار رسانه می‌گردد. برای مثال در روزهای اخیر به‌جای مدیریت باشگاه، این رسانه‌ها بودند که با خبرسازی غیررسمی؛ منتفی شدن حضور وینفرد شفر در آبادان یا اجماع بر دیگر گزینه‌ها را منتشر کردند!

عصرایران ؛ حسین دلیر - این روزها که در گذرند، صنعت نفت آبادان و هوادارانش هرلحظه بیشتر به سردرگمی و آشفتگی کشانده می‌شوند. بازار گمانه و شایعه حسابی رونق دارد و هرچند ساعت، ادعایی و سپس تکذیبی بازمی‌تابد. در تازه‌ترین آن‌ها به توافق احتمالی زردپوشان آبادانی با اسطوره زردپوشان اصفهانی اشاره شده است.

«محرم نویدکیا» بار دیگر و البته شاید به لیگ برتر بازگردد. این بار به‌عنوان سرمربی صنعت نفت که تا لحظه نوشتن این مطلب نه هیچ خبری تایید و نه حتی به قطعیت رد نگشته است. در این نوشتار بر احوال و اقوال این روزهای صنعت نفت درنگی داشته و ویژه‌تر متمرکز بر عملکرد مدیریتی و رسانه‌ای این تیم پرطرفدار بودم. که چه آسان و با کم‌تدبیری، چالش‌های ساده بدیل مساله‌های مهم و حتی بحران می‌شوند.

حاشیه‌های یک انتخاب جنجالی!

فاصله‌ی معرفی «وینفرد شفر» به‌عنوان سرمربی جدید صنعت نفت تا منتفی شدن حضور او برای دیگربار در فوتبال ایران، تنها به‌اندازه یک «استوری» بود. وقتی مدیرعامل باشگاه آبادانی روز پنج‌شنبه -21 دی- خبر توافق با این سرمربی آلمانی را در اختیار رسانه‌ها قرار داد، تصورش را نمی‌کرد با واکنش فوری یک مقام مسئول در فدراسیون فوتبال مواجه شود.

ساعتی نگذشته، «محمدحسین حمیسی» رئیس حراست این نهاد با انتشار متنی در فضای مجازی، نسبت به عقد قرارداد نفتی‌ها با این سرمربی واکنش نشان داد و نوشت: «باشگاه آبادانی بدون استعلام از مراجع ذی‌ربط اقدام به معرفی وینفرد شفر به‌عنوان سرمربی خود کرده است». حمیسی برای جدی بودن موضوع، به مصاحبه‌ای نه‌چندان قدیمی از شفر استناد می‌کند که در آن انواع خطوط قرمز سیاسی و امنیتی توسط این پیرمرد آلمانی شکسته شده است!

 

شفر

در همین شرایط تصویری از مصاحبه شفر با «یورو نیوز فارسی» منتشر گشت که دلالتی بر همین داعیه‌ها باشد. نشان می‌دهد شفر مواضعی علیه نظام سیاسی ایران داشته که ممکن است به ورود جدی نهادهای حراستی و امنیتی به موضوع حضور دوباره‌اش در فوتبال ایران منجر شود.

از این‌ها شگفت‌آورتر، واکنش مدیرعامل باشگاه صنعت نفت خطاب به رئیس حراست فدراسیون بود. «محمدحسین رحمانی» در بیانیه‌ای اعلام می‌کند: «قبل از هر چیز صحت‌وسقم مصاحبه چند سال قبل آقای شفر باید سنجیده شود که آیا اصلا ایشان چنین صحبت‌هایی را مطرح کرده یا نه. هر موقع سندی در این خصوص به‌دست آوردیم، می‌توانیم درباره موضوع دوم (حضور شفر) صحبت کنیم. [...] آیا آقای حمیسی مطمئن هستند که آقای شفر این صحبت‌ها را انجام داده است؟ شاید ایشان تکذیب کنند و بگویند آن مصاحبه کذب است. آیا سندی هست؟»

پنج‌شنبه 21 دی، سایت طرفداری به نقل از مدیرعامل باشگاه نفت می‌آورد: «فکر نمی‌کنم سرمربی مدنظر باشگاه که با او توافق کردیم چند سال قبل حرف زده باشد، بااین‌حال باید صحت‌سنجی شود. شاید آن سایتی که به آن اشاره شده مطلبی خیالی منتشر کرده است. اگر چنین کاری از سوی شفر صورت گرفته بود چرا تابه‌حال مطرح نشده بود؟»

در این مرحله از لحن پاسخ رحمانی به نهاد حراست فدراسیون مشخص نیست که او از سر قدرت واکنش نشان می‌دهد یا عدم درک موقعیت پیش‌آمده! در کنش رسانه‌ای دیگری، مدیرعامل صنعت نفت حتی با اطمینان از حل مشکل خبر می‌دهد و به سفر روز شنبه خود برای رایزنی با مسئولان وزارت و فدراسیون در تهران اشاره می‌کند.

باشگاه صنعت نفت آبادان

در پی واکنش‌های رحمانی، روزنامه جوان هم در مطلبی شدیدترین حملات را به این مدیرعامل می‌کند. این روزنامه اصولگرا در بخشی از یادداشت 23 دی خود می‌نویسد: «اصرار شائبه‌برانگیز مدیرعامل باشگاه نفت آبادان در جذب وینفرد شفر آلمانی به‌عنوان سرمربی جدید این تیم از آن دست مسائل است که تنها می‌تواند با توبیخ و تنبیه یا حتی محرومیت، جریمه شود. [...] مدیرعامل صنعت نفت باید پاسخگوی اشتباه خود باشد. باید پاسخ دهد چگونه با کسی که علیه کشور حرف زده پای میز مذاکره نشسته و به خود اجازه داده با او قرارداد امضا کند. از این‌ها مهم‌تر اینکه اگر قرار باشد جریمه‌ای پرداخت شود این پول باید از جیب خود مدیرعامل صنعت نفت پرداخت شود و این‌گونه نباشد که باز هم از بیت‌المال هزینه شود...»

بازگردیم به گفته‌های مدیرعامل صنعت نفت در پاسخ به رئیس حراست فدراسیون فوتبال که نکته‌ای عجیب در آن وجود دارد. باشگاه صنعت نفت ابتدا با شفر یا نماینده حقوقی او رایزنی داشته؛ پیش‌نویس قرارداد را امضا کرده؛ برای باشگاه بار حقوقی و احتمالا مالی آفریده؛ توافق با این مربی را در اختیار رسانه‌ها قرار داده و به‌تبع برای هواداران نگران، امید تازه‌ای آفریده و پس از همه‌ی این‌ها رحمانی می‌گوید «هر موقع سندی در این خصوص به‌دست آوردیم، می‌توانیم درباره موضوع دوم صحبت کنیم». یا للعجب! به ساده‌سخن یعنی پس از پیمودن تمام این راه‌ها، تازه به آمدن یا نیامدن شفر اندیشه می‌کنیم!

شاید ایشان تجربه و تخصص رسانه‌ای ندارند اما درون باشگاه و پیرامون جنابشان از افراد رسانه‌ای خالی نبوده است. دشوار است بپذیریم رسانه‌ای در قواره یورو نیوز؛ مصاحبه‌ای فیک یا غیرمستند منتشر کرده باشد؟! راستی‌آزمایی این مصاحبه اصلا دشوار نبود و پیش از هر واکنش؛ زیبنده بود مدیرعامل صنعت نفت اندکی درباره رخدادهای پرشتاب، تأمل می‌کرد. نگارنده، مصاحبه‌ی مذکور را کمتر از 10 دقیقه به‌صورت ترجمه شده به دست آورد؛ آن‌هم از هر دو منبع آلمانی و انگلیسی!

مرور همین رخدادها تایید می‌کند مدیرعامل صنعت نفت به دلیل فقدان تجربه مدیریت و رسانه، مبتلا به شتاب‌زدگی در واکنش خود شده است. در حقیقت یورو نیوز بازتاب دهنده گفت‌وگوی شفر با رسانه آلمانی T-online بوده که 18 مهر 98 (10 اکتبر 2019) صورت گرفت. توسط دیوید دیگیلی (David Digili) دبیر بخش ورزش t-online. سایتی خبری که قبل‌ترها متعلق به مجموعه تی‌موبایل (T-Mobile)، هلدینگ ارائه‌دهنده خدمات تلفن همراه بوده و اینک وابسته به شرکت رسانه‌ای Ströer است.

چهار روز پس از تی‌آنلاین، یورو نیوز فارسی همین مصاحبه را از آلمانی به فارسی برگردان کرده و در خروجی وبگاه خود قرار می‌دهد. البته استنادها در ایران به دلیل در دسترس‌تر بودن وبگاه فارسی و شهرت بیشتر؛ به یورو نیوز نسبت داده شد درحالی‌که منبع اصلی، همان رسانه برخط آلمانی به شمار می‌رود. آن هنگام، شفر سرمربی تیم بنی‌یاس امارات بوده و تصورش را نمی‌کرد با نحوه خروجی که از ایران داشته، برایش موقعیت دوباره‌ای در این کشور خلق شود. گفته‌هایی به زبان آورده که چون پتک، پایه‌های پل بازگشت را ویران کرده است.

عملکرد رسانه‌ای باشگاه

عملکرد رسانه‌ای تیم صنعت نفت و شخص مدیرعامل این باشگاه آبادانی در روزهای اخیر؛ هواداران را به‌سوی روشنگری رهنمون نمی‌سازد. وقفه‌ها و سکوت‌های چندساعته و گاه چندروزه؛ کلی‌گویی؛ حواله دادن مخاطب به خبرهای تکمیلی و روزهای آتی و از این شمار، رویه‌های پرتکرار در عملکرد رسانه‌ای برزیلی‌ها به شمار می‌روند. کیست اندک دانایی ارتباطاتی داشته و نداند در بزنگاه‌های حساس؛ پاسخگویی دیرهنگام و منقطع، بدتر از اختیار کردن سکوت و بی‌پاسخی است.

این شیوه اطلاع‌رسانی البته ارتباط کمی با عملکرد همکاران رسانه‌ای درون مجموعه ورزشی صنعت نفت دارد و چنین رویه‌ای بیشتر می‌تواند متأثر از تمایل مدیران –مدیرعامل و هیئت‌مدیره- باشد. چه آنکه هر عمل و کنش بخردانه به‌گاه مواجهه با چالش پیش‌بینی نشده قابل توضیح است و نیاز به فرافکنی یا فرار ندارد.

باشگاه صنعت نفت

بر تعدادی رفتارهای رسانه‌ای مدیرعامل صنعت نفت می‌توان تأمل کرد. رحمانی، 15 دی‌ماه در گفت‌وگو با تلویزیون آبادان به‌طور رسمی سه گزینه نهایی باشگاه برای سرمربیگری را معرفی می‌کند و از مهدی رحمتی، رسول خطیبی و فراز کمالوند نام می‌برد. هر سه در روزهای بعد به تمایل آبادانی‌ها پاسخ منفی می‌دهند. سریع‌ترین واکنش را اما رسول خطیبی دارد. صبح فردای این ادعا، خطیبی در گفت‌وگو با «ورزش سه» می‌گوید: «لازم بود ادعای مطرح شده درباره مذاکره و دریافت برنامه از بنده را رد کنم، چون صحت ندارد و امیدوارم این تیم در ادامه فصل به موفقیت برسد.»

در فضای ناشفاف و مبهم؛ وقتی خبرها مدیریت نشوند، شایعه و گمانه رونق بازار رسانه می‌گردد. برای مثال در روزهای اخیر به‌جای مدیریت باشگاه، این رسانه‌ها بودند که با خبرسازی غیررسمی؛ منتفی شدن حضور وینفرد شفر در آبادان یا اجماع بر دیگر گزینه‌ها را منتشر کردند!

بسامد همین گمانه‌ها به‌اندازه‌ای اثرگذار بود که برخی افراد را به واکنش سریع واداشت. مانند علیرضا منصوریان که 15 دی‌ حضور دوباره خود در آبادان را شدیداً تکذیب کرد تا فضای شایعه بیش از این پیرامون نام او شکل نگیرد.

اوج شاهکار صنعت نفت در مدیریت رسانه‌ای ماجرای شفر از پایان هفته گذشته تاکنون است. شاهکاری که حکایت از ضعف هم‌زمان مدیریتی و رسانه‌ای باشگاه دارد. وقتی پیش از دریافت مجوز حضور سرمربی خارجی از مراجع ذی‌صلاح؛ هیجان‌زده خبر توافق با این پیرمرد آلمانی را رسانه‌ای می‌کنند و حتی به جدل رسانه‌ای با یک مقام مستقر در فدراسیون می‌پردازند. با همین رفتارهای نسنجیده، کلاف حضور شفر در آبادان پیچیده‌تر از قبل هم می‌شود و گره‌ای که می‌رفت با سرانگشتان باز شود، دیگر به‌زور دندان هم نمی‌توان گشود.

این بار و در موقعیت تکراری دیگری، مدیرعامل صنعت نفت که پیش‌تر از نهایی شدن توافق با شفر خبر داده بود، پس از ممانعت از حضور این سرمربی در ایران، به‌جای توضیح و پاسخ؛ چند روزی است سکوت اختیار کرده و تنها از جانب باشگاه بیانیه‌ای خطاب به هواداران منتشر می‌گردد. این‌ها نشان می‌دهد چه اندازه مدیریت بحران و چالش در این باشگاه لیگ برتری ضعف دارد.

ضعف اصلی و آشکار مدیران نفت، در عدم پیش‌بینی و تحلیل به‌جا و به‌موقع از وضعیت شفر بود. در واقع اگر این انتخاب برآیند خرد مشورتی اعضای هیئت‌مدیره و عوامل فنی باشگاه بوده آن‌گونه که رحمانی گفته است، باید به ایشان گله‌های بسیار داشت. چگونه افرادی که مدیران باسابقه وزارت نفت به شمار می‌روند، چنین خطایی مرتکب شده‌اند؟!

از افرادی که داعیه‌های فراوان مدیریتی دارند چطور چنین خطایی پذیرفتنی است؟! که در محاسبه «فایده» و «هزینه» یک انتخاب و تصمیم، چرا به همه‌ی جنبه‌ها اندیشه نکرده‌اند. مدیریت‌های ما کمتر راهبرد نگرند و به‌جای فعل مدبرانه بیشتر به ژست ریاست می‌پردازند. اگر هم بدانند؛ نمی‌توانند در خصوص تصمیمی مهم دست به تحلیل استراتژیک بزنند. به بررسی ضعف‌ها، قوت‌ها، فرصت‌ها و تهدیدهای هر تصمیم نمی‌پردازند یا از دشواری‌های چنین رویکردی گریزانند. مدیرانی که برآمدنشان به قدرت؛ بیشتر به‌پاس هم‌جواری‌ها و همراهی‌ها بوده تا پیمودن مسیرهای ناهموار موفقیت!

خواندن صفحه اختصاصی وینفرد شفر در «ویکی‌پدیا» با همه‌ی خطاهای احتمالی این دانشنامه نیز می‌توانست مدیران صنعت نفت را برای چنین انتخابی دچار تردید کند. به‌ویژه در انتهای این صفحه که به حواشی واکنش‌های شفر به حادثه «دختر آبی» می‌پردازد. از این نوع جست‌وجو و دریافت اطلاعات، ساده‌تر وجود نداشت! خود مدیران صنعت نفت درباره این مرد آلمانی چه کاویده باشند یا نه در هر دو حالت؛ یک نتیجه از این تدبیر ایشان استنباط می‌شود. آن‌ها بر همه‌ی جنبه‌های انتخاب خود تأمل نکرده‌اند!

به این موضوع مهم در نوشتاری دیگر خواهم پرداخت که وینفرد شفر و صنعت نفت آبادان تناسب چندانی با یکدیگر نداشتند. شفر یک سرمربی متاثر از فرهنگ و روح فوتبال آلمانی و صنعت نفت به دور از نظم و ساختار مورد انتظار چنین فوتبالی است. می‌توانم برای استناد به حضور کوتاه‌مدت «رضا پرکاس» در ابتدای فصل گذشته اشاره کنم. پرکاس هم تاثیر یافته از فوتبال آلمان، نتوانست ایده‌های نرم‌افزاری مورد انتظارش را بر سخت‌افزار تیم پیاده کند و خیلی زود و در پایان هفته‌ی ششم لیگ 22 برکنار شد.

باید روی این گزاره مهم تأمل داشت که صنعت نفت و مکتب فوتبالی آبادان –اگر بتوان نامش را مکتب گذاشت- پذیرای چه سبک از فوتبال است. نگرش شفر یا دیگرانی چون او؛ کدام یک از قابلیت هماهنگی و اجرا در این تیم برخوردار است؟

گویی مدیرعامل صنعت نفت، پیش‌بینی چنین موقعیت‌هایی را نمی‌کرد. در غیر این صورت پیش از اعلام رسانه‌ای و رسمی، ابتدا به بررسی شرایط و دریافت مجوز حضور شفر می‌پرداخت یا پس از بروز مشکل، واکنش شتاب‌زده‌ای نمی‌داشت. سکوت ایشان و دیگر مدیران نفت از این نظر قابل تفسیر است که نمی‌دانند چه توضیحی برای روزها و فرصت‌های رفته داشته باشند.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان