مصاحبههای اخیر نشریه اکونومیست با این مدیران ارشد نشان میدهد برخی از آنها عمیقا نسبت به بازگشت ترامپ نگران هستند، اما برخی نیز در خفا از این امر استقبال میکنند. اگر واقعا ترامپ بار دیگر انتخاب شود، مدیران شرکتهای بزرگ سعی خواهند کرد بدون جلب توجه، به کار خود و کسب درآمد ادامه دهند. آنها خود را درگیر جلسات مربوط به حوزه کسبوکار با تیم ترامپ نخواهند کرد. اگر ترامپ با روسیه به توافق برسد و اوکراین را بفروشد تا جنگ را خاتمه دهد، این اتفاق خبر بدی برای تمدن غرب خواهد بود، اما منجر به کاهش قیمت حاملهای انرژی و کاهش صورتحساب شرکتها خواهد شد. نگاه مثبت برخی به مدیریت اقتصادی ترامپ خوشخیالانه است. آنها از این واقعیت غافل هستند که اقتصاد مدل ترامپ که متکی به کسری بودجه و کاهش مالیات است، امروز با توجه به شرایط کنونی اقتصادی به صورت متفاوتی عمل خواهد کرد.
طی چهار سال دوره اول ریاست جمهوری ترامپ، وضعیت اقتصادی کشور خیلی بهتر از تصوری که بسیاری از اقتصاددانان انتظار داشتند، پیش رفت. این شرایط البته تا حدی ناشی از آن بود که «ترامپونومیکس» یا همان سیاستهای اقتصادی که ترامپ به اجرا گذاشت از آنچه وی در طول کارزار انتخابی خود وعده داده بود معتدلتر پیش رفت. بهعلاوه اقتصاد درآن زمان کمتر از ظرفیت خود حرکت میکرد و در آن شرایط کاهش مالیاتها بدون افزایش تورم ممکن بود. در واقع رشد کلی و قوی اقتصاد در کنار تورم پایین، آسیبهای ناشی از سیاستهای حمایتگرایانه ترامپ را پوشانده بود. اما امروز، هیچگونه نشانهای مبنی بر اینکه ترامپ در رویکرد گذشته خود تجدیدنظر کرده باشد وجود ندارد. او هنوز طرفدار کاهش مالیاتها و ایجاد بدهی است. اما باید گفت شرایط اقتصادی امروز تغییر کرده است. طی دو سال گذشته، فدرال رزرو تلاش کرده است تا تورم را کاهش دهد.
اگرچه تقریبا موفق شده است، اما بازار کار همچنان بیش از حد پررونق نیست. در صدر همه این ریسکهای اقتصاد کلان، ریسکهای دیگری نیز وجود دارد. شرکتها از اعمال محدودیتهای تجاری بیشتر خشنود نخواهند شد، اما برخی از اعضای حلقه نزدیک ترامپ، ایده اعمال تعرفه 60درصدی روی واردات از چین را مطرح کردهاند. بااینحال مانند همیشه، پیشبینی اینکه ترامپ در عمل چه خواهد کرد واقعا دشوار است. تجربه نشان میدهد که نظرات او بیثبات است و مدیریتش هرجومرجزاست و قابلیت آن را دارد که طی یک روز چندین مرتبه مواضع خود را تغییر دهد.
کسبوکارها اغلب میگویند چیزی که بیشتر از همه از آن هراس دارند عدماطمینان است. با روی کار آمدن ترامپ بروز چنین شرایطی حتمی است. همین غیرقابل پیشبینی بودن میتواند دوره دوم ریاستجمهوری ترامپ را از دوره اول خیلی بدتر کند. در واقع این ایده که در صورت تحقق چنین سناریویی رهبران کسبوکارها میتوانند بدون سروصدا و هیاهو به فعالیتهای خود ادامه دهند و روی سودآوری تمرکز کنند چیزی بیشتر از یک فکر و خیال نخواهد بود.