به گزارش جماران؛ کامبیز نوروزی، حقوقدان و کارشناس رسانه نوشت: اگر میخواهید عمق کیفیت نازل و بیکفایت و ناسالم در کشور را بهتر ببینید نظری هم به خبرهای فوتبالی ایران داشته باشید.
یک تفاوت مهم و کم نظیر بین نظام فوتبال و فضای سیاست ایران است. در محیط سیاست در ایران خبرها پنهان میماند و معمولا چیزی معلوم نمیشود. اما اغلب خبرها و وقایع در فوتبال در معرض دید عمومی در میآید.
همه میدانند سیاست در همه فوتبال ایران، از سطح ملی تا باشگاهی نفوذی عمیق و گسترده دارد. حالا یک نمونه را با هم مرور کنیم.
سوریه کشوری است که بیش از یک دهه درگیر جنگ شدید داخلی است. الان هم درگیر جنگهای نیابتی است و از موشکهای اسرائیل در امان نیست. از نظر اقتصادی هم در وضعیت فاجعه بار ورشکسته است. شرایط اجتماعیاش در معرض تلاشی. با همه این اوضاع پاشیده و سرشار از بحرانهای سخت. مدیریت فوتبال این کشور اما میتواند یکی از مشهورترین مربیان دنیا را استخدام کند که در معتبرترین باشگاههای دنیا مربی بوده است. هکتور کوپر یک مربی سطح بالای بینالمللی است.
حالا برگردیم به ایران که از همه جهت صدها پله بالاتر از سوریه است.
مدیریت فوتبال ایران در چند سال اخیر از انتخاب یک سرمربی معتبر برای تیم ملی عاجز است.
بعد از پایان دوره کیروش، برای مقدماتی جام جهانی هیچکس را نتوانستند برای سرمربیگری تیم ملی بیاورند. بعد از ماهها آخر از سر ناچاری یک مربی باشگاهی داخلی را آوردند به نام اسکوچیچ. اتفاقا او نتیجه خوبی هم گرفت. اما در روابط پشت پرده و نامعلوم و زد و بندها خیلی زود او برکنار شد و دوباره کیروش را آوردند که حاصلش نتیجهای تحقیرآمیز در جام جهانی بود. بعد از جام جهانی او دوباره برکنار شد. بیکفایتی موجب شد ماهها نتوانند یک سرمربی معتبر در کلاس جهانی بیاورند تا بالاخره امیرقلعهنوعی را باز هم از سر ناچاری سرمربی تیم ملی کردند. بحث از خوب و بد بودن او نیست.
حالا مقایسه کنید مدیریت سوریه جنگزده پر از بحران که کسی مثل کوپر را میآورد و میشود سرمربی تیم ملیشان را میآورد با مدیریت ناتوان ایرانی که با بیعرضگی تمام نزدیک سه سال مثل کشتی بیلنگر و شکسته سردرگم و بیبرنامه و بیتصمیم، قادر به استخدام یک سرمربی بینالمللی و باثبات نیستند.
این بیکفایتیها محصول فوتبال نیستند. میوه تلخ سیاست و قدرتی است که در ناتوانی و عدم سلامت قادر به هیچ کاری نیست غیر از توسعه قدرت و منافع خودش.