سازمان محیطزیست جزو سازمانهای حاکمیتی است که بخش اصلی مسوولیت آن نظارت بر سایر نهادها و سازمانها از بابت تضمین حسن اجرای وظایف و تکالیف مرتبط با محیطزیست (آب و هوا) تعریف شده است. آیا نظارت شما به اندازهای موثر بوده که بخشی از آلودگی هوا را کاهش دهد؟
ماده 2 قانون هوای پاک سازمان حفاظت محیطزیست ناظر بر حسن اجرای قانون هوای پاک است. ما یکسری ابزارهای نظارتی مثل پیگیری تشکیل جلسه اصلاح یا تدوین قوانین و همچنین ارائه گزارش داریم که از تمام آنها استفاده کردیم. اینکه بخشی از تکالیف در قانون هوای پاک انجام نشده به موارد دیگر برمیگردد. برای نمونه اجرای تکالیف قانون هوای پاک را به درآمدهای قانون هوای پاک گره زدهاند. در قانون بودجه 1401 نزدیک به 320 میلیاردتومان درآمد پیشبینی کرده بودند که محقق نشد و در سال1402 به 160 میلیاردتومان رسید. همچنین برای اولین بار یک ردیفی برای هوای پاک و حملونقل عمومی در نظر گرفتند که معادل 840 میلیارد تومان بود، عددی که در عمل با آن حتی 100 اتوبوس هم نمیشد خرید.
تنها مشکل عدماجرای قانون هوای پاک بودجه و تامین منابع مالی است؟
ما یک آسیبشناسی انجام دادیم و مشخص کردیم که دلایل عدماجرای قانون هوای پاک چیست. بخشی از این دلایل به انباشت تکالیف انجام نشده در سنوات گذشته برمیگردد. مثلا در قانون توسعه حملونقل عمومی و مدیریت سوخت مصوبه 1386 قرار بود سرانه مصرف سوخت از 1.1 لیتر در روز به 0.7لیتر به ازای هر نفر برسد. به این ترتیب اگر 90 میلیون جمعیت داشته باشیم باید کمتر از 70 میلیون لیتر مصرف بنزین روزانه داشته باشیم در حالی که در نیمه اول امسال 116 میلیون لیتر مصرف بنزین ثبت شده و در نیمه دوم فعلا 115 میلیون لیتر ثبت کردهایم. این موضوع نشان میدهد ما در جاهایی عقبماندگی از برنامهمان را داریم که یکی از آنها توسعه ناوگان حملونقل عمومی است. اگر حملونقل عمومی ما کارآیی کافی را داشته باشد شاهد تردد خودروهای تک سرنشین کمتری خواهیم بود و به تبع آن نیز کاهش ترافیک، مصرف سوخت و آلایندهها را شاهد خواهیم بود.
علاوه بر این، طرح از رده خارج کردن خودروهای فرسوده از سال 1397 به واسطه توقف واردات خودرو به صفر رسیده بود. سال گذشته 20هزار و 800 دستگاه از رده خارج شد در حالی که یک میلیون و 470هزار خودرو نوشماره به بازار آمد، طبیعتا میزان مصرف بالا باعث انتشار آلایندهها میشود . امسال بر اساس آییننامه اجرایی ماده 10 قانون ساماندهی صنعت خودرو که با آییننامه اجرایی ماده 8 قانون هوای پاک تداخل داشتند یک آییننامه مشترک طراحی کردیم که در دولت تصویب شد. با این آییننامه از رده خارج کردن خودروهای فرسوده را با حداقل کردن وابستگی به منابع دولتی حل کردیم. به واسطه نبود گواهی اسقاط، پیشنهاد دادیم یک و نیمدرصد فروش هر خودرو بابت تعهد اسقاط در صندوق تحقیقات و فناوریهای پیشرفته وزارت صمت ذخیره شود. در حال حاضر نزدیک 5 همت ذخیره شده که این منابع را برای از رده خارج کردن و نوسازی اولویت حملونقل عمومی و موتورسیکلت اختصاص میدهیم. همچنین بر اساس برنامهریزی انجام شده طی دو سال میتوانیم 7هزار تاکسی کلانشهرها را نوسازی کنیم، با این حال انباشت تکالیف خیلی زیاد است.
شما از بودجه مرتبط با نوسازی ناوگان حملونقل عمومی صحبت کردید، با این حال مازوتسوزی یکی از عواملی بود که اعتراضهای زیادی را هم به دنبال آورد. برای این موضوع سازمان حفاظت محیطزیست چه کرد تا سلامت شهروندان و رضایت آنها تامین شود؟
نسبت دادن آلودگی هوای کلانشهرها به مازوت یک آدرس غلط دادن است. آلودگی هوا در اصفهان یا تهران به واسطه صنایع و... است و ربطی به مازوت سوزی ندارد. البته نقش مازوت در تشدید آلودگی هوا را نمیتوان انکار کرد، مانند پسماندسوزی در اطراف تهران که به افزایش آلایندگی منجر میشود. اما اینکه بگوییم مازوت عامل آلودگی هواست گزاره درستی نیست. سالها قبل که مازوت سوزی نبود باز شاهد آلودگی هوا بودیم، به عنوان مثال زمانی که به یک روند 10 ساله نگاه میکنیم میبینیم که بعضی سالها آلودگی هوا بیشتر از 1402 بود. البته بخشی از آلودگی هوا تابع شرایط جوی است، برای نمونه در سال 97 شرایط جوی به قدری خوب بود که بهترین سال به لحاظ هوا را داشتیم.
در هر حال مازوتسوزی یکی از عوامل آلاینده است که باعث نگرانیهای زیاد بهویژه در اراک شده است.
ما اول باید ببینیم چرا مازوتسوزی اتفاق میافتد. مازوت سوزی یک معلول و علت آن مصرف بیش از حد انرژی مانند گاز است. در نیمه دوم سال نزدیک به 650 متر مکعب از 870 میلیون متر مکعب گازی که وارد شبکه داخلی میشود در بخش خانگی و تجاری استفاده میشود، به این ترتیب بخش نیروگاهی ما که 210 تا 250 میلیون متر مکعب گاز نیاز دارد دچار کمبود شده و برای اینکه اختلال در شبکه برق ایجاد نشود، تولید برق به سمت مازوتسوزی میرود. در حوزه انرژی ما به جای اینکه به سمت بهینهسازی مصرف انرژیبرویم همواره به سمت تقاضا فکر کردهایم که آن را از هر طریقی تامین کنیم. از همین روست که مصرف بنزین ایران دو برابر میزان جهانی است. البته برای مازوت سوزی قرار است دو اتفاق بیفتد؛ ما استاندارد مازوت سوزی را تدوین کردیم و قرار شده طی یک برنامه 4ساله میزان تولید مازوت از 63 میلیون لیتر در روز به 30 تا 35 میلیون لیتر برسد و با استانداردهای جدید تولید شود. پالایشگاههای کشور هم در یک برنامه مدون با 40درصد سود عملیاتی خود نسبت به ارتقای سوخت تولیدی اقدام کنند که در یک دوره 4 ساله انجام میشود.
برای کاهش آلودگی صنایع در سایر شهرها چه کردهاید؟
در اصفهان 70درصد صنایع در شعاع 50 کیلومتری شهر اصفهان مستقر شدهاند، همین موضوع سبب شده حتی اگر تمام صنایع استاندارد محیطزیستی تولید داشته باشند، اثرات تجمعی این همه آلایندگی در شرایط وارونگی دمایی باعث آلوده شدن هوا شود. در اردکان سیاهه انتشار تدوین شده است که بر اساس آن آلودگی هفتههای اخیر به لحاظ صنایع و انتشار گرد و خاک معادن است. متاسفانه ما در بارگذاری صنعت به موضوع تهویه هوا توجه نمیکنیم، نمونهاش در شهر تهران که بارگذاری بیش از ظرفیت جمعیت و صنایع را داریم.
ولی مجوزهای همین بارگذاری یا توسط سازمان محیطزیست داده میشود یا سازمان منابع طبیعی!
ما ضوابط استقرار برای صنایع و دودکشها را داریم، منتها مشکل این است که فاکتورهای مختلف به شکل مجزا دیده میشوند از همین رو پیشنهاد دادیم که اگر قرار است منطقه پارسیان در بندرعباس یا مکران در سیستان و بلوچستان توسعه یابند بارگذاری صنایع در آنها بر اساس ظرفیت خودپالایی صورت گیرد. اگر بتوانیم از ابزارهای اقتصادی برای راهاندازی بازار کنترل آلودگی استفاده کنیم که در برنامه هفتم پیشنهاد دادیم، منتشرکننده آلودگی و خریدار آلودگی با هم داد و ستد کرده و منافع اقتصادی بابت اقدامات کنترلی نصیب انتشاردهنده میشود.
آنچه میگویید مشابه مالیات کربن است؟
بله تا حدی مشابه این مالیات یا عوارض آلایندگی است. البته عوارض آلایندگی تنبیهی است و در مالیاتهای آلودگی حالت تشویقی را شاهدیم که از طریق بورس ارائه شده و مکانیزم توسعه پاک است.
این روزها هوا سردتر شده، با این حال آلودگی نسبت به هفتههای قبل کمتر است. چرا؟
شرایط جوی و باد در این امر اثرگذار هستند. وقتی باد با سرعت بوزد تخلیه آلودگی را انجام میدهد. در مواردی شاهدیم با وجود کاهش تردد وسایل حملونقل، پنجشنبه و جمعه شاخص آلودگی بالا رفته است. ما هوای انباشت شده آلوده را داریم و چون این هوا به واسطه باد تخلیه نمیشود با آلودگی قبلی، انباشت شده و شاخص بالا میرود. در واقع در شهرهایی مانند تهران ما در فصل تابستان هم آلودگی داریم ولی به واسطه اینکه در این فصل تخلیه هوا انجام میشود، تعداد روزهای آلوده محدود است.
آیا کم بارشی سالهای اخیر ایران از تبعات تغییر اقلیم است یا دلایل دیگری دارد؟
بررسیها نشان میدهند بارندگی مهر و آبان امسال نسبت به میانگین مناسب اما ماه آذر، گرمترین آذر 50 سال اخیر بود. بخشی از این موضوع به پیامدهای تغییر اقلیم مربوط است. شدت، زمان و مکان بارش از تبعات این پدیده هستند، ما هم شدت بارشها را در برخی مناطق شاهد بودیم و هم کمبود و کاهش را در مناطق دیگر! متاسفانه در کشورمان به پیامدهای تغییر اقلیم کمتر توجه میکنیم، فرسایش خاکی که در کشورمان اتفاق میافتد نسبت به میانگین جهانی نرخ 6 تا 7 برابری دارد.
بخشی از عدمجدی گرفتن تغییر اقلیم به واسطه عدمباور نسبت به این پدیده نزد سیاستگذاران نیست؟
ما کشور آسیبپذیری در برابر تغییر اقلیم هستیم. برای اولین بار در قانون برنامه هفتم بندی تحت عنوان تدوین مدیریت تغییر اقلیم توسط سازمان محیطزیست در راستای تقویت سازگاری و کاهش آسیبپذیری، اقتصاد سبز و کم کربن آوردیم. متاسفانه در ایران با تغییر اقلیم تغییر رویکرد در برنامههای کلان را شاهد نیستیم، هر چند که اگر این موضوع را جدی نگیریم تمام برنامههای کلان کشور تحتالشعاع آن قرار میگیرد. تغییر اقلیم پیامدهای نگران کننده دارد. ما نمیتوانیم جلوی آن بایستیم ولی میتوانیم خود را سازگار کنیم تا آسیب کمتری ببینیم. تمام استانهای شمالی ما با سیل آسیب میبیند در حالی که با عملیات آبخیزداری، آبخوانداری و.. میتوانیم میزان خسارتها را کاهش دهیم و از این بلا به عنوان نعمت استفاده کنیم، اما چون تغییر اقلیم را باور نداریم، اقدام مناسب انجام نمیشود.
شما اگر به همه ساختمانهای دولتی بروید و نگاهی به مصرف آب و... بیندازید میبینید که چقدر در مدیریت مصرف انرژی مشکل دارند. در کشورمان سالی که باران نیاید را خشکسالی مینامیم در حالی که خشکسالی برای ما پدیده نیست بلکه برای ایران ترسالی یک پدیده است. میانگین بارش ما در سالهای اخیر از 248 میلیمتر به 230 میلیمتر رسیده است در حالی که این رقم در آسیا480 و در دنیا 760میلیمتر است. این اعداد با وجود اینکه بسیار نگران کننده است ولی در عمل میبینیم که فعالیتهای ما عموما منطبق به صنایع آببر، کشاورزی رها و الگوی کشت نامناسب است. در مقابل به موضوع آب مجازی و ظرفیت کشت فراسرزمینی در شرایطی که منابع آبیمان مشکل دارد کمتر توجه میکنیم.