ماهان شبکه ایرانیان

چگونه می‌توان از وقوعِ جنگِ ناخواستۀ ایران و آمریکا جلوگیری کرد؟ -۲

آمریکایی‌ها دنبال پاسخ این پرسش: ایران تا چه حد بر گروه‌های شبه نظامی تسلط دارد؟

پولیتیکو: تهاجم سال ۲۰۰۳ ، آسیب‌پذیری‌هایِ زمینیِ ایالات متحده را در برابر بمب‌های دست‌ساز و اکنون پهپادها آشکار ساخت وآموخت چگونه بر ابرقدرتِ غیرقابل‌نفوذِ منطقه چیره شوند.

منبع: پولیتیکو 
تاریخ انتشار: 3 فوریه 2024     
مترجم: لیلا احمدی 
 
 عصر ایران؛ ترجمه: " آیا آمریکا در منطقه بیش از حد جولان داده است؟" پاسخ به این پرسش، "بمبارانِ فاجعه‌بارِ پادگانِ تفنگداران دریایی در لبنانِ 1983"  را تداعی می‌کند؛ اقدامی که منجر به کشته‌شدنِ 241 آمریکایی شد و اولین اقدامِ تهاجمیِ حزب‌الله علیه ایالات متحده بود.

  نیروهای آمریکایی در قامتِ "سربازانِ حافظ صلح" برای خاتمه‌‌دادن به جنگِ داخلیِ لبنان، در آن منطقه مستقر شده بودند. برخی مقاماتِ ایالات متحده، ازجمله یکی از اعضای تازه‌تحلیف‌شدۀ کنگره به نام "جان‌مک‌کین"، در آن زمان انتقادات زیادی داشتند. مک‌کین می‌گفت: "آیا سربازان، مأموریت مشخصی ندارند و صرفاً بخشی از هدفِ صلح‌آمیزِ ایالات‌متحده هستند؟" 
 
  "رایان کراکر" (سفیر سابقِ ایالات متحده در عراق، سوریه و افغانستان) دراین‌ باره می‌گوید: ایالات متحده، گام مهمی برای اطمینان از استقرار نیروهای آمریکایی و اعزام‌شان به برخی کشورهای خاورمیانه انجام داده است. "مأموریت اصلی این است که از تکرار آنچه پس از خروجِ ایالات متحده از عراق در سال 2011 رخ داد و منجر به ظهور داعش شد، جلوگیری شود." و در ادامه می‌گوید: " این‌جا بیروتِ 1983 نیست. فکر می‌کنم واقعا از آن‌روزها درس گرفته‌ایم." 
 
  استدلالِ "چارلز کوپچان" (یکی از مقامات سابقِ دولت‌های کلینتون و اوباما که در دانشگاه "جورج تاون" تدریس می‌کند)، این است که رئیس‌جمهور درحال‌حاضر با هزینۀ اندک، به هدفِ مورد نظر یعنی کاهشِ ردپای ایالات متحدهِ در خاورمیانه دست یافته است. 
 
 او ادامه می‌دهد: " ایالات متحده دیگر در خاکِ افغانستان، عراق و سوریه نمی‌جنگد و این خبر خوبی است. فکر می‌کنم هنوز وقت آن نرسیده که باروبندیل‌مان را جمع کنیم و به خانه برگردیم. هنوز نمی‌توانیم پایگاه‌های هوایی و دریاییِ خود را در منطقه ترک کنیم. ما به پایگاه‌های عملیاتی در سوریه و اردن نیاز داریم؛ زیرا مهاجمان، کماکان نیروهای آمریکایی را در معرضِ حملاتِ پراکنده قرار می دهند." 
 
  واقعیت آن است که صرفاٌ تعداد نیروها یا محلِ استقرار آ‌ن‌ها بر حجمِ تنش‌های منطقه نیفزوده است. پس از جنگ عراق، حضور استراتژیک آمریکا در منطقه در ابعاد عظیمی افزایش یافت. تهاجم سال 2003 ، آسیب‌پذیری‌هایِ زمینیِ ایالات متحده را در برابر بمب‌های دست‌ساز و اکنون پهپادها آشکار ساخت و به دشمنانِ بالقوه آموخت که چگونه بر ابرقدرتِ غیرقابل‌نفوذِ منطقه چیره شوند. 
 
  حمله به عراق، موجی از مخالفت با آمریکا را برانگیخت. گروه‌های نیابتی و شبه‌نظامیِ ایران - از جمله کتائبِ حزب‌الله، که مقامات آمریکایی آن را مظنون در حملۀ 28 ژانویه می‌دانند.- از دیرباز به نیروهای آمریکایی در منطقه، به‌ویژه نیروهای مستقر در عراق حمله می‌کنند. تحقیقاتِ ارتش ایالات متحده در سال 2016 نشان داد که: "به نظر می‌رسد ایرانِ جسور و توسعه‌طلب، یگانه پیروزِ جنگ عراق باشد". 
 
  این تنش‌ها از زمان حملۀ حماس به اسرائیل در 7 اکتبر 2023 (که به کشته‌شدن بیش از 1200 اسرائیلی و 25هزار فلسطینی (به گزارش وزارت بهداشت فلسطین در اثر حملاتِ تلافی‌جویانۀ اسراییل انجامیده))، به خصومت‌های هر روزه بین گروه‌های نظامیِ تحت حمایت ایران و نیروهای غربی و اسرائیلی در سراسر منطقه (از جمله حملات زیادی به نیروهای آمریکایی در سوریه، عراق و اردن، البته بدون کشته شدنِ نیروهای ایالات متحده تا 28 ژانویه) افزوده‌اند. در‌همین‌حال، شورشیانِ حوثی در یمن که از سوی تهران نیز حمایت می‌شوند [به ادعای نویسنده]، کشتی‌های غربی را در دریای سرخ، گلوله‌باران می‌کنند و اقدام تلافی‌جویانۀ ایالات متحده علیه پست‌های فرماندهیِ حوثی‌ها را برمی‌انگیزند. 
 
 حال این پرسش مطرح است که "ایران تاچه‌حد بر گروه‌های شبه نظامی تسلط دارد؟" 
 
  برخی تحلیل‌گران ازجمله شاهین‌هایی که فکر می‌کنند رویکرد بایدن در قبال تهران باید تهاجمی‌تر باشد، معتقدند ایران، رهبر فعالِ نیروهای نیابتی است.

   "روئل مارک گرچت" (از مقامات سابق سیا و پژوهش‌گرِ فارسی‌زبانِ بنیادِ دفاع از دموکراسی)، پیش از آغاز عملیاتِ انتقام‌جویانۀ روز جمعه گفت: "در حال حاضر و به احتمال زیاد در آینده، حملاتی از این‌دست، دسته‌گلِ تهران است"..."آن‌ها مایل اند نمایندگان‌شان را به کشتنِ ما سوق دهند. این واکنش که "ایرانی‌ها را نمی‌کشیم" به توفیقِ استراتژیِ جنگ نیابتی در حکومت دینی ایران منجر می‌شود. وضعیت به این صورت است که نیابتی‌ها به ما حمله می‌کنند، اما ما هرگز مستقیماً به ایران حمله نمی‌کنیم. بازندۀ این بازی، ایالات متحده است."

 
با این حال، برخی دیگر مانند "کراکر" (سفیر سابق ایالات متحده) معتقدند: "شاهین‌ها در واشنگتن دائماً در حال لاف و گزاف نسبت به کنترلِ ایران بر انواع گروه‌هایِ شبه‌نظامی هستند " و می‌افزاید: " شما باید بین متحدانِ ایران تفاوت قائل شوید. همه آنها نیابتی نیستند. حوثی‌ها تا زمانی فعال بودند که یمن مدافعِ حملات بود و حماس به‌همان‌اندازه به ایران وابسته است که "دولت اسلامی"، نمایندۀ ایران محسوب می‌شود. آن‌ها افراطیونِ سُنی هستند، ولی رژیم ایران شیعه است؛ بااین‌حال ایرانی‌ها باید پیش‌بینی می‌کردند که دیر یا زود، عده‌ای آمریکایی کشته خواهند شد." 
 
د ر واقع، همان‌طورکه "حملۀ 28 ژانویه" نشان داد، خطر برای ایران این است که نیروهای نیابتی‌اش از حد خارج شوند و به تحریک و انتقام‌جوییِ مستقیم علیه منافع ایران دامن بزنند. 

  فرماندهیِ مرکزیِ ایالات متحده اعلام کرد: "عملیاتِ تلافی‌جویانه، 2 فوریه آغاز شد و ارتشِ ایالات متحده، حملات هواییِ گسترده‌ای به 85 هدف در 7 نقطۀ عراق و سوریه با تمرکز بر "نیروی قدسِ سپاه پاسدارانِ انقلاب اسلامی ایران و گروه‌هایِ شبه نظامیِ وابسته" صورت داد. بدون‌شک سپاه، حامی اصلیِ بسیاری از نیروهای نیابتیِ ایران است." 
 
  بایدن فقط 9 ماه تا چالشِ انتخاب مجدد و مبارزه با رقیب احتمالی‌اش، دونالد ترامپ فاصله دارد. ترامپ او را به «ضعف و زبونی و تسلیم‌» متهم می‌کند. انتظار می‌رود بایدن پاسخی درخور به واقعۀ اخیر بدهد که به گفتۀ "بلینکن" احتمالاً " زمان‌مند،چند‌سطحی، مرحله‌به‌مرحله و پایدار خواهد بود." 
 
  "کراکر" می‌گوید: "بازار انتقام‌گیری چنان داغ است که اگر من یکی از افسران سپاهِ ایران بودم، همین الان یونیفرمم را درمی‌آورم و از آن منطقه خارج می‌شدم." 
 
  «مزیت استراتژیِ نیابتی [برای ایران] این است که ما را مجبور به تردید و رسیدگی به تشدیدِ تنش می‌کند. "سی‌آنتونی‌فاف" (محقق کالج جنگِ ارتشِ ایالات متحده و نویسندۀ کتابِ "اخلاق جنگ نیابتی: هنجارهایِ مشارکت در رقابتِ قدرتِ بزرگ" می‌گوید: "اگر ایران مستقیماً به نیروهای آمریکایی حمله کرده بود، در حمله به این کشور تردید نداشتیم". "اگر شبه‌نظامیان به تنهایی وارد عمل شوند، ایرانی‌ها با خطر فرورفتن در جنگی گسترده‌تر مواجه خواهند شد." 
 
  در روزهای پس از حملۀ پهپادیِ 28 ژانویه، به نظر می‌رسید تهران و کتائبِ حزب‌الله، با نگرانی از لبۀ پرتگاه عقب‌نشینی کرده‌اند. کتائب حزب‌الله روز سه‌شنبه اعلام کرد حملات به نیروهای آمریکایی را متوقف می‌کند و این نشان می‌دهد دولت‌های عراق و ایران در مضیقه‌اند. شبه‌نظامیان، تهران را تبرئه می‌کنند.

آن‌ها در بیانیه‌ای گفته‌اند: «برادرانِ ما در محور مقاومت - به‌ویژه در جمهوری اسلامی - نمی‌دانند ما چگونه جهاد می‌کنیم و اغلب به فشار و تشدیدِ تنش علیه نیروهای اشغالگر آمریکایی در عراق و سوریه اعتراض دارند.» 
 
  منتقدانِ جمهوری‌خواهِ بایدن، حملات تلافی‌جویانه را تاکنون بیش از حد ملایم خوانده‌اند و می‌گویند: رئیس جمهور باید عملیاتی مشابهِ ترورِ "قاسم سلیمانی" (سردار ارشد سپاه) در سال 2020 به فرمان ترامپ در فرودگاه بغداد را در پیش بگیرد. 
 
  اما واقعیت آن است که دولت ترامپ، در آن‌زمان نیز کم‌و‌بیش محتاط بود و پس از آن با تهران تماس گرفت تا نسبت به تشدیدِ بیشتر تنش‌ها هشدار دهد و مشخص نیست که حمله به سلیمانی تا چه‌اندازه بازدارنده بوده است.  
 
  ایران نیروهای نیابتی زیادی دارد که دندان برای حمله تیز کرده‌اند و ایالات متحده نیروهای زیادی به جا گذاشته که می‌توانند هدفِ حملات باشند. در این شرایط خطرِ جنگی گسترده‌تر بیش از هر زمان است.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان