روند بلندمدت «زمینلرزههای ریز و درشت» در محدوده استان تهران با انجام یک پایش علمی، به شناسایی «جغرافیای پرلرزه و کملرزه» در پهنه 7500 کیلومترمربعی به مرکزیت پایتخت منجر شده که همین دودستگی لرزهای از نگاه زلزلهشناس ایرانی، «آلارم لرزهای» برای کلانشهر تهران محسوب میشود.
طی 18 سال منتهی به بهمن 1402، در منطقهای مستطیلشکل به طول 150 و عرض 50 کیلومتر -با لحاظ قرارگیری «مرکز تهران» در تقاطع این مستطیل- تعداد 134 زمینلرزه با بزرگی بالای 2.5 ریشتر به وقوع پیوسته است که بررسی موقعیت این زمینلرزهها برای «تحلیل اوضاع آینده» قابل اهمیت است.
علی بیتاللهی با تهیه نقشه وقوع این 134 زمینلرزه که دادههای آن از مرکز لرزهنگاری موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران استخراج شده است، پس از بررسی و آنالیز محتوا، کانون زمینلرزهها را محدوده شرق استان تهران معرفی کرد.
بررسیهای این زلزلهشناس ایرانی نشان میدهد، طی 18 سال اخیر 75 درصد زمینلرزههای ثبتشده در استان تهران، مربوط به محدوده شرق استان است که پراکندگی زلزلهها روی تصویر نقشه نیز این یافته را تایید میکند.
با این حال، محدوده کملرزه در این نقشه، همان محدوده کلانشهر تهران است که طی این مدت کمتر از 10 درصد از 134 زلزله رخداده، در این محدوده یا همان پایتخت به ثبت رسیده است.
در این بررسی یک تضاد رفتاری در موضوع زلزله تهران به چشم میخورد به این معنا که «در شرایطی که تهران پر از گسل فعال است، چرا این کلانشهر در مقایسه با اطراف خود یعنی مناطق دیگری از استان تهران که بیرون از پایتخت است، به عنوان پهنه کمزلزله این نقشه ظاهر شده است؟»
«دنیایاقتصاد» برای پاسخ به این پرسش، با علی بیتاللهی گفتوگو کرد و نتایج این گفتوگو مشخص میکند، کارنامه 18 سال اخیر زمینلرزههای استان تهران را میتوان با دو فرضیه خوشبینانه و بدبینانه تحلیل کرد که البته «حساسیت موضوع زمینلرزه» ایجاب میکند، همواره فرضیه دوم مورد توجه سیاستگذاران قرار بگیرد. تهیهکننده نقشه زلزلههای 18ساله استان تهران معتقد است، از یکسو «وجود 27 گسل جوان در محدوده کلانشهر تهران که ترکیبی از حداقل 5 گسل اصلی و تعداد قابلتوجهی گسل فرعی (گسلهای با طول کمتر از 10 کیلومتر) است» و از سوی دیگر «وقوع بسیار پایین زلزله در پایتخت»، میتواند پیام «سکون لرزهای» را درباره کلانشهر تهران مخابره کند.
«سکون لرزهای» چیست؟
در این بررسی و براساس تحلیل زلزلهشناس ایرانی، «سکون لرزهای» الزاما پیام دارای جنبه مثبت تلقی نمیشود چون علائم ظاهری در سطح زمین (آبرفتها) در مناطقی از تهران که با گسلهای جوان در ارتباط است، «وجود تنش در محدوده تهران» را تایید میکند. این علائم همان «شکل خاکهای سطحی و آبرفتی» است که بیشاز 20 مورد از آنها در محدوده مناطق 22گانه کلانشهر تهران شناسایی شده و یک نمونه آن در گسل «ونکپارک» واقع در ضلع جنوبی اتوبان همت عکسبرداری شده است.
به این ترتیب، در زیر سطح زمین تنشهای لرزهای در حال ایجاد است اما از آنجا که این تنشها با «زمینلرزههای خفیف و خرد یا کوچک و متوسط» آزاد نمیشود، مطابق فرضیه بدبینانه میتوان این وضعیت را «تجمع تنش لرزهای» تحلیل کرد بهطوریکه تنشها به عنوان نیروی زیاد در پوست زمین در محدوده کلانشهر منجر به فعالیت حرکتی صفحات گسلی نشده است.بیتاللهی این «تجمع تنش» در پایتخت را تحت عنوان «قفلشدگی گسلها» توصیف میکند که با وجود گسلهای کاری و فعال در این محدوده، احتمال دارد در اثر زلزله احتمالی در آینده، نیروی آزادشده حاصل از این انباشت تنش، قوی ظاهر شود.زلزلهشناس ایرانی با چنین هشدار لرزهای از بررسیهایی که درباره نقشه 18ساله زمینلرزههای تهران و استان تهران انجام داده است، خطاب به سیاستگذاران توصیه میکند با لحاظ همین فرضیه بدبینانه لازم است دستگاههای دقیق پایش «تغییر شکل پوسته زمین» در محدوده شهر تهران برای رفتارشناسی و آنالیز گسلهای جوان نصب و فعال شود تا پایتخت برای هر نوع احتمال وقوع زلزله بزرگ در اثر آزاد شدن احتمالی تنشهای انباشت، «آمادگی و تابآوری» لازم را داشته باشد.
در این بررسی تصریح شده است، «تعداد رخدادهای لرزهای به مراتب کمتر واقع در محدوده شهری تهران، با توجه به وجود گسلههای کاری و فعال متعدد واقع در آن، بیگمان معرف سکون لرزهای نسبی تهران و احتمالا قفلشدگی گسلهها و تجمع تنش است که ضرورت پایش دقیق لرزهای تهران را گوشزد میکند.»
بیتاللهی مدیر بخش زلزلهشناسی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی با تاکید براینکه پیشبینی زلزله در حال حاضر امری غیرممکن است و حتی کشورهایی مثل ژاپن که پیشقراولان دانش زلزلهشناسی محسوب میشوند نیز چنین ادعایی را ندارند، معتقد است: اما حتما نباید سکون لرزهای گسلهای تهران ما را فریب دهد کمااینکه گسل آناتولی مسبب زلزله مرگبار ترکیه سالها در سکون لرزهای قرار داشت.