به گزارش مشرق، حضرت ابوالفضل العباس(ع) پنجمین فرزند امیرالمؤمنین علیه السلام، در 4 شعبان سال 26 هجری در مدینه به دنیا آمد. مادرش فاطمه کلابیه بود که بعدها با کنیه «ام البنین(س)» شهرت یافت. (1) برخی منابع او را دارای قدی بسیار بلند و چهرهای زیبا توصیف کردهاند. امامان شیعه در احادیث مقام بالایی برای حضرت عباس(ع) در بهشت بیان کردهاند و نیز کرامات فراوانی از او با مضمون برآورده کردن حاجات مردم حتی غیرشیعیان و غیرمسلمانان نقل شده است.
ماجرای ازدواج فاطمه کلابیه با امیرالمومنین علیه السلام
امام علی علیه السلام بعد از فاطمه زهرا علیهاالسلام طبق وصیت همسر با امامه ازدواج کرد و مدتی بعد در صدد برآمد با یکی از زنان که از خانواده ای شجاع و دلیر باشد، ازدواج کند تا خداوند فرزندی دلیر از وی به او عطا فرماید. به این منظور از برادرش عقیل که در علم انساب تبحّر داشت، خواست بانویی از خاندانی اصیل را برگزیند و خود نیز به خواستگاریش برود. و به این ترتیب بود که برادر بزرگتر برای یافتن و سپس خواستگاری از چنین بانویی به فکر فرو رفت و اندکی بعد به یاد دختری از قبیله ی کلابیه افتاد و گفت با ام البنین کلابیه ازدواج کن که در عرب شجاع تر از پدران او کسی نیست. در پی این اظهار نظر، وی از طرف علی علیه السلام برای خواستگاری فاطمه به نزد قبیله کلابیه رفت و مراسم خواستگاری را انجام داد. هر چند اطلاعی از تاریخ این خواستگاری و ازدواج در دست نیست ولی می توان محدوده زمانی این مراسم را با مراجعه به منابع تاریخی مشخص کرد؛ زیرا می دانیم که تولد حضرت ابوالفضل علیه السلام در چهارم شعبان سال 26 هجری قمری ذکر شده است. (2)
ام البنین(س)، مادر حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام
فاطمه دختر «حرام بن خالد بن ربیعة بن الوحید بن کعب بن عامر بن کلاب» است و مادر بزرگوار او «ثمامه» دختر سهیل بن عامر بن مالک بن جعفر بن کلاب بوده و پدر و مادرش از خاندان بنی کلاب، هستند و دارای خوبیها و صفات خانوادگی مشترک می باشند. ابوالفرج در کتاب مقاتل نام یازده تن از مادران ام البنین را ذکر می کند که همگی دارای نسب پاک و ویژگیهایی شناخته شده در عرب می باشند.
مورخان در مورد شرافت نسب ام البنین می نویسند: «تاریخ پدران و داییهای ام البنین را به ما می شناساند و ما دانستیم که آنان از سوارکاران شجاع عرب در جاهلیت بوده و شرافت و آقایی (سیادت) آنها به حدی بوده است که حتی پادشاهان نیز به آن اذعان داشته اند.»
فقیه فرزانه و عالم بزرگ، شهید ثانی در باره حضرت ام البنین سلام الله علیها می گوید: «ام البنین از بانوان بامعرفت و بافضیلت بوده و نسبت به حق اهل بیت شناخت کامل داشته و در ولایت و محبت آنان مخلص و پا برجا بود. و او نزد اهل بیت منزلت بالا و وجاهت خاصی داشته است.»
توصیفات روایی از قمر بنی هاشم علیه السلام
برخی منابع او را دارای قدی بسیار بلند و چهرهای زیبا توصیف کردهاند. امامان شیعه در احادیثی مقام بالایی برای حضرت عباس در بهشت بیان کردهاند و نیز کرامات فراوانی از او با مضمون برآورده کردن حاجات مردم حتی غیرشیعیان و غیرمسلمانان نقل شده است.
شیعیان برای حضرت عباس(ع) جایگاه معنوی بالایی قائلند؛ او را باب الحوائج میخوانند و به او متوسل میشوند. حرم حضرت عباس(ع) در نزدیکی حرم امام حسین(ع) یکی از مهمترین مکانهای زیارتی شیعیان است.
القاب منصوب به علمدار کربلا
برای عباس(ع) القاب متعددی ذکر شده که برخی از این القاب قدیمیاند و برخی جدید که مردم بر اساس صفات و فضایلش به او نسبت دادهاند. (3) برخی از القاب او عبارتند از:
- قمر بنیهاشم: (4) گفته شده عباس را به جهت چهره زیبایش، ماه بنیهاشم میگفتند. (5)
- باب الحوائج:(6) به گفته بغدادی این لقب بین همه شیعیان بهویژه شیعیان عراق مشهور است. (7) بسیاری از مردم معتقدند که در صورت توسل به حضرت عباس، خداوند حاجت آنها را برآورده میکند. (8)
- سقّا: برخی معتقدند این لقب بین مورخان و نسبشناسان مشهور است. (9) عباس(ع) سه بار در کربلا برای اهل حرم آب آورد. (10) در رجزهای حضرت عباس(ع) به این لقب تصریح شده است مانند انی انا العباس اغدوا بالسقی؛ من عباسم و شب را با منصب سقایی صبح میکنم. (11)
- الشهید(12)
- پرچمدار و علمدار. (13)
- باب الحسین: برخی با استناد به مکاشفهعارف شیعه و دریافت این خبر که «حضرت ابوالفضل العباس(ع) کعبه اولیاست». این لقب را به حضرت عباس(ع) دادهاند. (14)
ولادت حضرت
در سال تولد عباس(ع) اختلاف است. (15) این اختلافات احتمالاً ناشی از نقل سن عباس(ع) در زمان شهادت پدرش امام علی(ع) است که برخی آن را بین 16 تا 18 سال میدانند. (16) بعضی دیگر سن او را 14 سال و قبل از تکلیف عنوان کردهاند. (17)
قول مشهور این است که عباس در 26 قمری در مدینه به دنیا آمد. (18) به گفته اردوبادی، درباره روز و ماه تولد او نیز در منابع قدیمی چیزی یافت نمیشود و فقط کتابی به نام انیس الشیعه که در قرن 13ق نوشته شده، روز تولد او را 4 شعبان دانسته است. (19)
نویسنده خصائص العباسیه بدون ذکر منبع نوشته است که وقتی به دنیا آمد، امام علی او را در آغوش گرفت و عباس نامید، در گوشهایش اذان و اقامه گفت، سپس بازوهایش را بوسید و گریه کرد و در پاسخ به ام البنین که دلیل گریه او را جویا شد، گفت دو بازوی عباس در راه کمک به حسین(ع) جدا میشود و خداوند در ازای دو دست بریدهاش، دو بال در آخرت به او عطا میکند. (20) کتابهای دیگر نیز با تکیه بر همین نقل، گریه امام برای قطع شدن دو دست عباس(ع) را مطرح کردهاند. (21)
برگ هایی از دفاتر فضائل و مناقب حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام
حضرت عبّاس سلام الله علیه، جمال ظاهر و کمال باطن را جمع کرده بود. وی آن قدر زیبا و نورانی بود که ملقّب به «قمر بنی هاشم» شده بود؛ امام جعفر صادق علیه السّلام، عمویش حضرت عبّاس سلام الله علیه را با وصف عرشی «عبد صالح» می ستوده و می فرمود: «اَلسَّلامُ عَلَیکَ اَیهَا الْعَبْدُ الصّالِحُ». همچنین امام صادق علیه السلام فرموده: «او ایمانی قوی و پر صلابت داشت». و در تعبیر دیگری فرموده است: «او دارای بصیرتی نافذ و عمیق بود».
در زیارت ناحیهٔ مقدّسه آمده است: «گواهی می دهم که تو خیرخواه خداوند و رسولش و برادرت بودی». امام سجاد علیه السلام فرمود: رحمت خدا بر عبّاس! پس سوگند به خدا! او از خود گذشتگی کرد و شجاعتش را در جنگ نشان داد و به قلب لشکر زد و لشکریان، گرد او را گرفتند و به زحمتش انداختند و او جانش را فدای برادرش کرد؛ تا این که دستانش قطع شدند؛ پس خدای عزّ و جلّ به جای آن دو دست، دو بال به او داد که با ملائکه در بهشت پرواز می کند؛ همان گونه که به جعفر بن ابیطالب، عنایت کرد و قطعاً برای عبّاس، نزد خدای تبارک و تعالی، مقام و منزلتی است که همة شهیدان در روز قیامت، به آن غبطه می خورند.
عبدالرزاق مقرم می نویسد: در روایتی که از امامان به ما رسیده، فرموده اند: همانا عباس، علم را چون غذا در کودکی اش از پدرش وارد جانش نموده است.
شخصیت ویژه حضرت عباس علیه السلام و دلدادگی اش به امام حسین علیه السلام
ابعاد وجودی آن حضرت که برگرفته از شخصیت والا و معنوی و عظمت اخلاقی ایشان بود، عبارتند از: فداکاری، ایثار، فضیلت، شجاعت و دلیری، رشادت جسمی و روحی، زهد و تقوای الهی، فتوت و جوانمردی، که همه آن ها ناشی از بزرگواری و شایستگی حضرتش بود. هم چنین ایشان مردی باادب، باعزت و کرامت نفس، خویشتن دار، صبور و بردبار و شکیبا، مهربان، باوفا و بااراده قوی بود.
بسیار به برادرش امام حسین علیه السلام علاقه مند بود و به ایشان احترام می گذاشت. او همیشه در پی آن حضرت حرکت می کرد. امام که می رفت، او نیز می رفت. چون می ایستاد، او نیز می ایستاد. فقط در کربلا جلوی امام حرکت می کرد تا اگر خطری جان مولایش را تهدید کند، او سپر بلای امام باشد.
در کنار امام حسین علیه السلام چون عبدی دو زانو می نشست و حتی امام را برادر خطاب نمی کرد، بلکه سیدی، مولای من، یابن رسول الله می گفت. عباس به راستی به حق و جایگاه مولایش واقف بوده است. او می گفت حسین فرزند فاطمه دختر پیامبر اکرم، برترین بانوی عالم امکان است. من چگونه او را برادر بخوانم؟
عباس علیه السلام در کلام معصومین
در کتاب الکبریت الاحمر آمده است که در رویایی صادقه، حضرت رسول صلی الله علیه و آله به حضرت عباس علیه السلام فرمودند :
«أقرّالله ُ عینک، فأنتَ بابُ الحوائج وَ اشفَع لمَن شئتَ»
خداوند چشمت را روشن گرداند، تو باب الحوائج هستی، از هر که خواستی شفاعت کن.
در معالی السّبطین آمده است که در آن هنگام که مولا علی علیه السلام در بستر شهادت بودند، عباس را طلبید و او را به سینه اش چسبانید و فرمود :
" وَلَدی وَ سَتَقرّ ُ بک َ فی یوم القیامة "
به زودی چشمم در قیامت به وسیله ی وجود تو روشن می شود.
امام حسین علیه السلام در کربلا خطاب به عباس علیه السلام فرمود: ای عباس سوار بر اسب شو جانم به فدایت برادر به نزد آنان برو و بپرس که از چه رو بدین جا آمده اند.
درباره ذات مقدسی که امام حسین علیه السلام جان خود را فدای او می سازد، چه باید گفت؟ امام در معارف شیعه، نخستین مخلوق در عالم هستی و اشرف مخلوقات و واسطه فیض بین حضرت حق و عالم ممکنات است.
وقتی امام حسین علیه السلام نزد عباس علیه السلام آمد که چشم پاکش تیر خورده و دو دستش جدا از بدن افتاده بود فرمود: خداوند تو را در برادری جزای خیر دهد، در راه خدا به حقیقت جهاد مجاهدت کردی. و سپس فرمود: هم اکنون کمرم شکست، چاره ام رو به کاستی رفت و دشمنم زبان به سرزنشم گشود.
امام سجاد علیه السلام در روایتی فرمود: خداوند عمویم عباس را رحمت کند که از خودگذشتگی کرد و نیک از عهده آزمایش برآمد. خود را فدای برادر کرد تا آنکه دستانش بریده شد، پس خداوند به جای آن ها چون جعفر طیار دو بال عطا کرد تا بدان ها با ملائک در بهشت پرواز کند. او را در نزد خداوند متعال منزلتی است که همه شهدا در روز قیامت بر او غبطه می خورند.
امام صادق علیه السلام همواره از عمویش عباس علیه السلام تجلیل به عمل می آورد و با درود و ستایش های عطرآگین از او یاد می کرد و مواضع قهرمانانه اش در روز عاشورا را می ستود.
آن حضرت فرمود: عمویم عباس بینش و بصیرتی تیز، دقیق و عمیق، ایمانی محکم و استوار داشت. همراه برادرش امام حسین علیه السلام جهاد کرد و به خوبی از عهده آزمایش بیرون آمد و شهید از دنیا رفت.
امام هادی علیه السلام می فرمود: سلام بر ابالفضل العباس فرزند امیرالمؤمنین علی، که با جان خویش برادرش را یاری کرد و به خاطر او از خود گذشت و با کمال مواسات و ایثار و برادری، جانش را نثار برادرش حسین کرد. آن که فدایی برادر بود و از او حفاظت کرد. دنیا را وسیله آخرت قرار داد و از دیروز، بهره فردایش را برگزید.
زیارت الشهداء
السَّلَامُ عَلَی الْعَبَّاسِ بْنِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ، الْمِوَاسِی أَخَاهُ بِنَفْسِهِ، الْآخِذِ لِغَدِهِ مِنْ أَمْسِهِ، الْفَادِی لَهُ الْوَاقِی، السَّاعِی إِلَیهِ بِمَائِهِ الْمَقْطُوعَهِ یدَاهُ
سلام بر عباس بن امیرالمؤمنین، که با جان خویش برادرش را یاری میکرد، و به خاطر او از خود میگذشت، برای فردای قیامتش از دنیایش بهره گرفت، خودش را فدای برادرش کرد و برای او نگهبان و سرباز فداکاری بود، با وجودی که خود تشنه بود تلاش کرد آبی را که داشت به حسین برساند، آنکه دو دستش بریده شد.
سید ابن طاووس، اقبال الاعمال، 1409ق، ج2، ص574
پانوشت
1) امین، اعیان الشیعه، 1406ق، ج7، ص429؛ قمی، نفس المهموم، 1376ش، ص285.
2) بخاری، سر السلسلة العلویة، 1382ق، ص88؛ ابنعنبه، عمدة الطالب، 1381ق، ص357؛ مظفر، موسوعة بطل العلقمی، 1429ق، ج1، ص105.
3)نگاه کنید به: مظفر، موسوعة بطل العلقمی، 1429ق، ج2، ص14-20؛ بهشتی، قهرمان علقمه، 1374ش، ص45-50؛ هادیمنش، «کنیهها و لقبهای حضرت عباس(ع)»، ص106.
4)ابوالفرج الاصفهانی، مقاتل الطالبیین، 1408ق، ص90؛ ابننمای حلی، مثیر الاحزان، 1380ش، ص254.
5) محمدی ریشهری، دانشنامه امام حسین(ع)، 1388ش، ج7، ص79.
6)ناصری، مولد العباس بن علی(ع)، 1372ش، ص30.
7)بغدادی، العباس، 1433ق، ص20.
8)بهشتی، قهرمان علقمه، 1374ش، ص48؛ شریف قرشی، زندگانی حضرت عباس، 1386ش، ص36-37.
9)مظفر، موسوعة بطل العلقمی، 1429ق، ج2، ص14؛ امین، اعیان الشیعه، 1406ق، ج7، ص429؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، 1967م، ج5، ص412-413؛ ابوالفرج الاصفهانی، مقاتل الطالبیین، 1408ق، ص117-118.
10)طعمه، تاریخ مرقد الحسین و العباس، ١4١6ق، ص238.
11)قمی، نفس المهموم، المکتبة الحیدریة، ص304.
12)مظفر، موسوعة بطل العلقمی، 1429ق، ج2، ص108-109.
13) ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، مطبعه العلمیه، ج4، ص108؛ علامه مجلسی، بحار الانوار، 1403ق، ج45، ص40.
14) حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام کعبه اولیا، پایگاه اطلاع رسانی حوزه.
15)اردوبادی، حیاة ابیالفضل العباس، 1436ق، ص61؛ محمودی، ماه بیغروب، 1379ش، ص31.
16)محمودی، ماه بیغروب، 1379ش، ص31 و 50.
17)ناصری، مولد العباس بن علی، 1372ش، ص62؛ طعمه، تاریخ مرقد الحسین و العباس، ١4١6ق، ص242.
18)زجاجی کاشانی، سقای کربلا، 1379ش، ص89-90؛ امین، اعیان الشیعه، 1406ق، ج7، ص429.
19)اردوبادی، حیاة ابیالفضل العباس، 1436ق، ص64.
20)کلباسی، الخصائص العباسیه، 1420ق، ص64-71.
21) نگاه کنید به: ناصری، مولد العباس بن علی، 1372ق، ص61-62؛ خلخالی، چهره درخشان قمر بنی هاشم، 1378ش، ص140.