قالیباف؛ سیاستمداری که سیاست را بلد نیست

رئیس مجلس یازدهم در دنیای سیاست یک بازیکن بد است که اصلا سیاست را بلد نیست. قالیباف برخلاف تمام رقبای مطرحش نتوانست یک جریان را به نام خود سند بزند و در هر انتخابات بنا بر موقعیت به سمت یک گفتمان سیاسی چرخید.

عصرایران ؛ مصطفی داننده - قالیباف در دسته مدیران توسعه‌گرای ایران تعریف می‌شود. او چه زمانی که رئیس پلیس بود و چه دورانی که شهردار پایتخت بود، تصمیم‌هایی که گرفت که به پیشرفت شهر و نیروی انتظامی کمک کرد. آوردن خودروهای بنز و نونوار کردن ماشین‌های پلیس یا راه اندازی 110 یا ساخت اتوبان‌ها و ساختمان‌های جدید در تهران بیانگر نگاه توسعه‌ای قالیباف بود.

رئیس مجلس یازدهم اما در دنیای سیاست یک بازیکن بد است که اصلا سیاست را بلد نیست. قالیباف برخلاف تمام رقبای مطرحش نتوانست یک جریان را به نام خود سند بزند و در هر انتخابات بنا بر موقعیت به سمت یک گفتمان سیاسی چرخید. او آنقدر از این سو به آن سو رفته بود که بعد از انتخابات سال 88 و اعتراضات بعد از آن، برخی از چهره‌های اصلاح طلب فکر می‌کردند که می‌شود قالیباف را در رقابتی بدون حضور اصلاح طلبان به عنوان نماینده این جریان معرفی کرد.

شما اگر یک محقق سیاسی باشید و انتخابات‌هایی که قالیباف در آن حضور داشته است را بررسی کنید، نمی‌توانید به یک محمدباقر قالیباف ثابت برسید. در یک انتخابات او سردار است و در انتخاباتی دیگر خلبان و در سوی دیگر نقش یک دکتر را بازی می‌کند. گاهی اظهارات تندی دارد که شما فکر می‌کنید او نماینده جبهه پایداری در سپهر سیاست ایران است و زمانی چنان  حرف می‌زند که انگار یادگار هاشمی رفسنجانی است.

او برخلاف رقبایش، وقتی پای به عرصه انتخابات گذاشته، رسانه‌های مهمی چون همشهری و بسیاری از سایت‌های جانبی را در اختیار داشته اما به دلیل عدم تسلط بر سیاست و نداشتن مشاوران میدان دیده، هیچ استفاده‌ای از این بازوی رسانه‌ای نکرده و عملا هیچ فرقی میان او و مصطفی هاشمی طبا که ناگهان نامزد انتخابات ریاست جمهوری شده بود، نبود.

شاید بشود گفت مهم‌ترین اشتباه سردار سابق و رئیس مجلس امروز این بود که سعادت خود را در صندوق انتخابات می‌دید. شاید اگر او به دنبال کرسی‌های انتصابی بود و به دنبال رای نبود امروز نام یک شکست خورده را یدک نمی‌کشید.

انتخابات مجلس دوازدهم و رتبه چهارم برای قالیباف، آنهم در بی‌رمق ترین انتخابات تمام دوران، بازهم نشان داد که او سیاست را بلد نیست و با اشتباهات عجیب و غریب میدان را دو دستی تحویل رسایی و ثابتی داد.

نگارنده البته بر این باور است که او بازهم می‌تواند رئیس مجلس باشد و شانس قالیباف همچنان برای تکیه زدن به کرسی سبز ریاست مجلس بیشتر از بقیه افراد مثل مرتضی آقاتهرانی است اما او حالا باید آغوش خود را برای پایداری‌ها باز کند و به آنها امتیاز بدهد.

قالیباف مجلس دوازدهم به شدت ضعیف‌تر از قالیباف مجلس یازدهم است. الان دیگر همه می‌دانند با این سردار نابلد در سیاست، چگونه بازی کنند.

قالیباف همیشه در سودای ریاست جمهوری بود. او زمانی فکر می‌کرد از خیابان بهشت تهران می‌تواند راهی پاستور شود که نشد و بعد از آن مسیر بهارستان را امتحان کرد که معلوم شد آنهم بن بست است. به نظر می‌رسد او باید برای همیشه با آرزوی رئیس جمهور شدن خداحافظی کند و در تاریخ تنها از او به عنوان یکی از روسای قوه مقننه یاد می‌کنند. شاید هم سیب آرا در مجلس به گونه‌ای چرخید که او هم مثل حداد عادل، لقب رئیس یک دوره‌ای را یدک بکشد. تا آن روز باید نشست و منتظر بود.  

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان