از جمله موضوعات و مسائلی بسیار مهمی که پایه و اساس ارزشهای دینی و اسلامی را در اجتماع ریشه کن میکند بیتفاوتی، سستی و تساهل و تسامح در دین و اصول ارزشهای اصیل اسلامی است. هر گاه جامعه اسلامی در خصوص حفظ باورهای قرآنی و اسلامی خود بیتفاوت باشد.
بارقههای از بین رفتن آن ارزشها در جامعه دیده خواهد شد. با نگاه به سیره و روش امامان معصوم(علیهالسلام) شاهد هستیم که ایشان هیچگاه بر سر اصول ارزشهای دینی و اسلامی با کسی معامله و تجارت نمیکردند؛ بهترین مصداق این موضوع را در سیره امام حسین(علیهالسلام) میتوان دید؛ چرا که برای حفظ ارزشهای دینی و اسلامی خود و اهل بیت گرامیشان را به مقتل گاه کربلا روانه میکنند تا اینکه دین زنده بماند.
دین در خطر است
در منابع روایی از نقل شده است امام حسین(ع) به صراحت بیان میدارد که دین در خطر نابودی است، به خاطر همین حضرت بیتفاوت نبوده و برای حفظ آن قیام مینمایند.
«و أنا أدعوکم إلى کتاب اللّه و سنّة نبیّه صلّى اللّه علیه [و آله] و سلّم فانّ السنّة قد امیتت، و انّ البدعة قد احییت، و إن تسمعوا قولی و تطیعوا أمری اهدکم سبیل الرشاد؛[1] من شما را به کتاب خدا و سنت پیامبرش فرا می خوانم؛ چرا که سنت پیامبر(صلیاللهعلیهواله) از بین رفته و بدعت(در دین) زنده شده است. اگر سخنانم را بشنوید و فرمانم را اطاعت کنید، شما را به راه راست هدایت کنم».
مفهوم تساهل و تسامح
بنا بر آنچه از یاداشتهای شهید مطهری نقل شده است واژهگان تساهل وتسامح مفهومی وارداتی محسوب میشود که لزوماً با تسامح و مدارای اسلامی، مترادف نیست ولی با این حال دو معنای متفاوت از آن استفاده شده است.[2]
2️⃣همزیستی مسالمت و تحمل آراء و عقاید دیگران
استاد مطهری در تبیین عوامل مؤثر در شکل گیری نشاط علمی در زمان امام صادق (علیهالسلام) عواملی را از جمله «تساهل و تسامح» به معنای همزیستی با غیرمسلمانان و تحمل اهل کتاب میشمارد: «در آنچه امروز (تساهل و تسامح دینی) اصطلاح کرده اند و همزیستی با غیرمسلمانان است مسلمانان، اهل کتاب را تحمل میکردند و این را بر خلاف اصول دینی خودشان نمیدانستند».[4]
شاید بتوان برای قبول قول دوم به بعضی از آیات قرآن مجید نیز استناد کرد وقتی خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید:
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُونُواْ قَوَّامِینَ لِلّهِ شُهَدَاء بِالْقِسْطِ وَلاَ یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلاَّ تَعْدِلُواْ اعْدِلُواْ هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَاتَّقُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ [ المائدة/8] ای کسانی که ایمان آوردهاید، برای خدا، برای گفتن حق به پا خیزید و به عدل گواهی دهید، و دشمنی با گروهی دیگر وادارتان نکند که عدالت نورزید؛ عدالت ورزید که به تقوی نزدیکتر است و از خدا بترسید که او به هر کاری که میکنید آگاه است».
همچنین در آیه ای دیگر میفرماید: «لا یَنْهاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذینَ لَمْ یُقاتِلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَ لَمْ یُخْرِجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطین [ممتحنه/8] خدا شما را از نیکى کردن و رعایت عدالت نسبت به کسانى که در راه دین با شما پیکار نکردند و از خانه و دیارتان بیرون نراندند نهى نمىکند، چرا که خداوند عدالت پیشگان را دوست دارد».
منکراتی که نادیده گرفت شد
با نگاه دقیق و پژوهشی به تاریخ صدر اسلام به خوبی میتوان منکرات فراوانی را مشاهده کرد که جامعه اسلامی در آن زمان نسبت آن موارد با تساهل و تسامح برخورد میکردند و با بی تفاوتی و بیتحرکی زمینه فراهم شدن قیام کربلا را برای حفظ دین و ارزشهای اسلامی فراهم نمودند.
1️⃣فراموشی ولایت و مرجعیت دینی و سیاسی اهل بیت(علیهالسلام)
اولین و مهمترین واجبی که بعد از رحلت پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوالهوسلم) به فراموشی سپرده شد. موضوع امامت و مرجعیت دینی اهل بیت عصمت و طهارت بود. با توجه به اینکه خداوند متعال در آیات متعددی لزوم تبعیت وپیروی از ایشان را مشخص نموده بود.[5] بارها پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهواله)این امر مهم را برای امت اسلامی بیان نموده بود.[6] کمتر از چند ماه از رحلت پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهواله) نمیگذشت که امت اسلامی وظیفه خود را در قبال امام معصوم به فراموشی سپردن و مرتبه امامان را به اندازه افراد عادی تنزول دادند، و حق ایشان رابه دیگری فروختند . این موضوع مهم خود زمینه ساز مشکلات فراوانی در جامعه اسلامی شد.
2️⃣حمله به خانه دخترپیامبراکرم(صلیاللهعلیهواله)
با توجه به اینکه پیامبر گرامی اسلامی بارها علاقه و محبت شدید خود را به زهرا مرضیه (سلاماللهعلیها) بیان نموده و اینکه خداوند متعال در قرآن مجید احترام اهل بیت پیامبر(صلیاللهعلیهواله) را واجب کرده بود.[7] ولی با این حال کمتر از چند روز از رحلت پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهواله) به خانه زهرا (سلام اللهعلیها) یورش میبرند و او را در بستر شهدات قرار میدهند.
3️⃣احکام اسلامی دستخوش تحریف و تغییر قرار گرفت
سومین منکری امت اسلامی در خصوص آن با بیتفاوتی برخورد نمودند تحریفاتی بود که در خصوص آموزههای دینی روخ میداد. زیر بنای آن تحریفات در دین نه اجتهاد مطلوب و واقعی بلکه اعمال رأیهای سلیقهای بود که هیچ گونه تناسبی با نص شریف نداشتند. در این خصوص مرحوم علامه شرف الدین در کتاب ارزنده النص و الاجتهاد حدود صد مورد از این گونه تحریفات را ذکر کرده است.[8]
✔️سخنآخر
علاوه بر موار ذکر شده در تاریخ اسلام شاهد هستیم بزرگان وصحابه جلیل القدری همچون ابوذر غفاری به خاطر دفاع از ولایت ومرجعیت دینی اهل بیت(علیهالسلام) محکوم به تبعید میشود. و حتی به کسی اجازه داده نمیشود که ایشان را بدرقه نماید. بیتالمال غارت میشود، و نااهلان سرپرستی جامعه اسلامی را بر عهده میگیرند و پست و مقامهای دولتی را بین افراد نالایقتر از خود تقسیم مینمایند.
پینوشت:
[5]. «یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللّهَ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ؛ [المائدة/ 67] اى پیامبر، آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده، ابلاغ کن و اگر نکنى پیامش را نرساندهاى. و خدا تو را از [گزندِ] مردم نگاه مىدارد. آرى، خدا گروه کافران را هدایت نمىکند».
[6]. الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، ج1، ص233. «إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی وَ إِنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّى یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ فَانْظُرُوا کَیْفَ تَخْلُفُونِّی فِیهِمَا؛[1]همانا من در میان شما دو چیز سنگین و گران میگذارم، چیزى که اگر بدان چنگ زنید هرگز پس از من گمراه نشوید: (یکى) کتاب خدا (قرآن) و (دیگر) عترت من أهل بیتم، و (همانا) این دو از یک دیگر جدا نشوند تا در کنار حوض کوثر بر من درآیند، پس بنگرید چگونه پس از من در باره آن دو رفتار کنید».
[7]. «قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى؛[شوری/23]بگو: «من هیچ پاداشى از شما بر رسالتم درخواست نمىکنم جز دوستداشتن نزدیکانم [اهل بیتم]».
[8]. عبرتهای عاشورا، سید احمد خاتمی، ص135.
منبع : کانال مرکز نشر معارف قرآن و حدیث