مبعث، عید بزرگ بشریت

وقتی اشرف مخلوقات، نبی مکرم اسلام است و بالاترین منت خداوند بر مۆمنین در قرآن، نفس وجود رسول گرامی صلی الله علیه و آله می باشد (۱) و تنها خُلقی که خداوند عظیم، آن را عظیم شمرده است از آن خاتم النبیین می باشد (۲) و فرض هم بر این است که دین او اکمل ادیان و شریعتش ختم شرایع الهی است (۳) پس لاجرم روز مبعوث شدن چنین پیامبری که از پیامبران اولوا العزم ا ...

تنها خُلقی که خداوند عظیم، آن را عظیم شمرده است از آن خاتم النبیین می باشد و فرض هم بر این است که دین او اکمل ادیان و شریعتش ختم شرایع الهی است پس لاجرم روز مبعوث شدن چنین پیامبری روز بسیار مهمی خواهد بود.
مبعث، عید بزرگ بشریت

وقتی اشرف مخلوقات، نبی مکرم اسلام است و بالاترین منت خداوند بر مۆمنین در قرآن، نفس وجود رسول گرامی صلی الله علیه و آله می باشد (1) و تنها خُلقی که خداوند عظیم، آن را عظیم شمرده است از آن خاتم النبیین می باشد (2) و فرض هم بر این است که دین او اکمل ادیان و شریعتش ختم شرایع الهی است (3) پس لاجرم روز مبعوث شدن چنین پیامبری که از پیامبران اولوا العزم است (4) و بلکه بالاترین آنهاست روز بسیار مهمی خواهد بود.


و وقتی قرار است که این دین، دین ابدی بشر باشد و این پیام آور رحمت برای عالمیان، پیامبر همه بشریت در تمام طول تاریخ باشد (5) و حتی پیامبرِ پیامبران قبلی باشد (6) و کتاب او نیز مهیمن و مسلط بر تمام کتب آسمانی قبل از او باشد (7)، در واقع زمان و سالگرد بعثت چنین پیامبری، باید برای تمام بشریت در طول تاریخ عید محسوب شود، حتی عید انبیاء قبل از او، چرا که این پیامبر تافته ای جدا بافته از همه انبیاء و اولیاء قبل از خود می باشد تا جایی که خداوند در قرآن کریم در چند مورد بعد از آن که پیامبرِ هر قومی را شاهد و گواه بر آن قوم شمرده، پیامبر خاتم محمد امین صلی الله علیه و آله را شاهد و گواه بر امت خود و همچنین شاهد و گواه بر پیامبران سایر اقوام دانسته است و این یعنی سروری بر تمام انبیاء حتی بر ابراهیم که قرآن از وی به پدر مسلمانان تعبیر می نماید (8):
«فَکَیْفَ إِذا جِئْنا مِنْ کُلِّ أُمَّةٍ بِشَهیدٍ وَ جِئْنا بِکَ عَلى هۆُلاءِ شَهیدا» (9)؛
چه حالی خواهند داشت مردمان در روزی که از هر امتی شهید و گواهی مبعوث خواهیم کرد و تو را نیز به عنوان شهید و گواه بر تمامی آنها خواهیم آورد؟!

 

گواه بودن و شاهد بودن پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله بر تمامی امت ها و حتی بر پیامبران آنان مسأله ای نیست که به سادگی بتوان از کنار آن عبور نمود و به همین جهت است که کتاب آسمانی وی نیز مهیمن بر سائر کتب است.
همه این ها به خاطر شدت قربی است که نبی مکرم صلی الله علیه و آله با ذات ربوبی داشته و عبودیتی که در آن بی نظیر بوده است.

نام احمد نام جمله انبیاست

چون که صد آمد نود هم پیش ماست

تو گویی تمامی کمالات پیامبران را یک جا داشته است و آنچه خوبان همه داشته اند را یک جا داشته است، چرا که اهل بیت او که تفاصیل کمالات اجمالی او هستند هر یکشان از انبیاء سابق برترند، حال چگونه خواهد بود حال آن کسی که صاحب این تفاصیل به طور یکجا و اجمالی می باشد!!


قرآن چیزی است که اگر بر کوه ها نازل شود کوه ها متلاشی می شوند چرا که قرآن همان تجلی خداوند است بر قلب نبی مکرم صلی الله علیه و آله، پس آن جلوه ای را که کوه و موسی نمی توانند تحمل نمایند قلب نبی مکرم اسلام تحمل می نماید

جناب موسی بن عمران که تجلی جلوه حق را درخواست نمود به جانب او خطاب آمد که:
«لَنْ تَرانی وَ لکِنِ انْظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَکانَهُ فَسَوْفَ تَرانی فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَکًّا وَ خَرَّ مُوسى صَعِقا» (10)
حاصل این آیه این است که به موسی گفته شد اگر کوه توانست تو هم می توانی و چون کوه نمی تواند پس تو هم نمی توانی. اما با این حال نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله کسی است که از چنان قلبی برخوردار است که تحمل قرآن را نموده است:
«نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِینُ عَلىَ قَلْبِک » (11) و یا « فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلى قَلْبِک» (12)
و قرآن چیزی است که اگر بر کوه ها نازل شود کوه ها متلاشی می شوند (13) چرا که قرآن همان تجلی خداوند است (14) بر قلب نبی مکرم صلی الله علیه و آله، پس آن جلوه ای را که کوه و موسی نمی توانند تحمل نمایند قلب نبی مکرم اسلام تحمل می نماید

 

و این قرآن متلاشی کننده کوه و قطعه قطعه کننده زمین (15) چیزی است که خدا از او تعبیر به قول ثقیل نموده و از پیامبر صلی الله علیه و آله خواسته است تا برای آماده شدن جهت دریافت آن، شب به نماز شب برخیزد:
«یا أیها الْمُزَّمِّلُ قُمِ الَّیْلَ إِلَّا قَلِیلًا... إِنَّا سَنُلْقِى عَلَیْکَ قَوْلًا ثَقِیلا» (16)
تا بتواند آن را به بهترین وجه تحمل نماید و آن را به مردم برساند و در آن هیچ کوتاهی ننماید و او نیز دقیقا همین طور بود، شب ها را به اندازه نصف یا کمی بیشتر و یا کمتر به عبادت بر می خواست و در نماز شب خود آن مقدار از قرآن را که تا آن زمان بر او نازل گشته بود با صدای زیبا و ملیحش قرائت می نمود تا جایی که خود کفار از جاذبه استماع آن نمی توانستند صرف نظر کنند و با وجود این که دیگران را از شنیدن آن نهی می کردند و می گفتند که: «لا تَسْمَعُوا لِهذَا الْقُرْآن» (17)


اهل بیت او که تفاصیل کمالات اجمالی او هستند هر یکشان از انبیاء سابق برترند، حال چگونه خواهد بود حال آن کسی که صاحب این تفاصیل به طور یکجا و اجمالی می باشد !!
شبانه خود را به نزدیکی پیامبر صلی الله علیه و آله می رساندند و به آن صوت آسمانی گوش فرا می دادند اما با این همه از آن بهره نمی بردند و این شنیدن را مقدمه عمل به حقیقت قرار نمی دادند.


غرض این که بعثت نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله مسأله ساده و پیش پا افتاده ای نیست و جا دارد بشریت در این روز که با بعثت او جهان از تاریکی خارج شد، خداوند را شکر گزار باشند و دست از عناد و لجاج بردارند و این نعمت عظیم الهی را شاکر باشند و خود را از نفحات نسیم آن بی بهره نگذارند و با اظهار شهادتین هر چه زودتر قبل از آنکه فرصت کوتاه عمر زودگذر از دست برود خود را جزء أمت او قرار دهند و با تمسک به میراث او که قرآن و عترت باشند خود را به سعادت دو سرا برسانند.


گرچه دیر یا زود این وعده حق الهی به مرحله تحقق خواهد نشست اما فوج فوج افراد بشر چه نعمت عظیمی را محروم می شوند و از چه شفاعت کبرایی خود را دور می نمایند و حال این که این دریای رحمت برای نجات انسان ها از مهالک، خود را به سختی می انداخت و بر نجات بشر حرص می ورزید و مظهر رئوفیت و رحیمیت آن خالقی بود که رحمتش از همه چیز وسیعتر است (18) و صد افسوس ...

پی نوشت ها:
1-آل عمران/ 164
2- قلم/4
3- احزاب /40
4- احزاب /8
5- فرقان /1 وآل عمران/138 وغیره
6- نساء / 41 ونحل/89
7-مائده / 48
8- حج / 78
9- نساء /41 و با کمی تفاوت نحل / 89
10- اعراف/143
11- شعراء/193
12- بقره/ 97
13- حشر /21
14- کافی ج 8 ص 387
15- رعد/31
16- مزمل/1تا5
17- فصلت/26
18- توبه /128و اعراف156

حمید حاج علی


منبع : tebyan
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان