محمدبن سیرین گوید: اگر کسی بیند که از جائی می جست، دلیل که از حالی که دارد به حال دیگر شود. اگر جستن او دور بود، دلیل که سفری دور کند. اگر بیند چوبی یا نیزه ای در دست داشت و بدان از جائی به جائی بجست، دلیل که بر مردی قوی اعتماد کند، تا او مددی دهد در کاری، تا آن کار به مراد رسد. اگر بیند از دیواری فرو جست و بر ستور نشست، دلیل که هلاک شود. اگر دید بر بامی جست و خانه در زیر پایش فرو رفت و نمرد، دلیل که زن از او جدا شود و باز پیش وی آید. اگر بیند به هوا بر جست و روی به قبله آورد، و بعد زاان خود را در حریم دید، یا در مکه یا در مدینه، این جمله دلیل حج کردن است. اگر بیند از سرائی مجهول به سرای مجهول دیگری جست، دلیل که هلاک شود. اگر بیند با شکوفه همی جست و معلق همی زد، دلیل که کار وی با شکوفه بود و عیش بر وی تباه شود. اگر بیند به هوا جست و مرغی بگرفت، دلیل که زن خود را بگذارد و زن دیگر خواهد. اگر بیند به چوبی یا به عصائی از جائی به جائی همی جست، دلیل که از رنج و اندیشه برهد و کارش به نظام شود.
لوک اویتنهاو می گوید :
جستجو کردن در پی چیزی : آرزوهای دست نایافتنی
|