عصر ایران؛ رضا صائمی- طی چند روز گذشته که خبر بیماری ترانه علیدوستی در شبکههای اجتماعی به اصطلاح ترند و وایرال شد، شاهد انتشار انواع و اشکال عکسهایی بودیم که از طریق فوتوفن فتوشاپ یا تمهیدات هوش مصنوعی، او را بر تخت بیمارستان نشان میدهد که هر بار یکی از بازیگران یا چهره های سرشناس در کنارش ایستاده است.
یکی از مهمترین عکسهایی که دستمایۀ این جعلهای فتوشاپی قرار گرفته است مربوط به بستری شدن «الناز شاکردوست» است که ظاهرا سر صحنه یکی از فیلمها مصدوم و به بیمارستان منتقل شده بود و برخی از بازیگران در آن زمان به عیادتش رفته بودند.
در یکی از این جعلهای فتوشاپی، سر ترانه علیدوستی را به جای الناز شاکردوست گذاشتهاند و سر حمید علیدوستی پدر ترانه را به جای مهران مدیری. جالب اینکه آنقدر این جعل ناشیانه بود که حتی موهای مهران مدیری را بر صورت پدر ترانه علیدوستی گذاشته بودند یا به این فکر نمی کردند او لباس زمستانی به تن دارد که با هوای بهاری اکنون همخوانی ندارد.
آنچه بر تاسف این سندرم فتوشاپسازی میافراید، استفاده برخی از صفحات سینمایی و خبری در اینستاگرام و تلگرام از همین عکسها و اخبار جعلی است که حتی به اخلاق حرفهای خود هم پایبند نیستند و بدون آزمودن صحت خبر به انتشار آن دست مینند.
این حجم بالای تولید اخبار و تصاویر جعلی، صرفا برای جذب فالور بیشتر و منافع مالی و کاری برآمده از آن صورت گرفته و مصداقی از بی اخلاقی رسانه ای است.
زندگی سلبریتیها و کنجکاوی برای کشف رخدادهای آن، در همه جای دنیا وجود دارد اما جعل عکس و خبر برای جلب فالور و دنبال کننده بیشتر را نمیتوان ذیل فرهنگ هواداری قرار داد. به نظر میرسد این سندرم ناشی از نوعی اختلال عاطفی در بخشی از جامعه ماست که نیازمند توجه هستند.
توجهی افراطی که برای جلب نظر دیگران به خود، به جعل خبر دست زده و با خبرسازیهای کذب، کمبود توجه خود را جبران و ارضا میکند. ظهور و گسترش هوش مصنوعی و کاربرد عمومی آن هم بر شدت این سندرم افزوده و شاهد جعل انواع و اقسام عکس و ویدئوهایی هستیم که اغلب با تصویری از سلبریتیها گره میخورد و به تولید محتواهای کاذب و جعلی میانجامد که صرفا به مثابه تمهیدات سودجویانه مورد استفاده قرار میگیرد.
واقعیت این است که پاپارتزی هم در جهان رسانهای، قواعد و قوانین خود را دارد و در دایره اخلاق حرفهای فعالیت میکند. اما آنچه در شبکه های اجتماعی ما به واسطه فناوریهای نوین دیجیتالی صورت میگیرد نوعی دستکاری در واقعیت است و میتواند مصداق فریب افکار عمومی به مثابه جرم هم تعریف شود. این جعل سازی ها نه نتها به اعتماد عمومی خدشه وارد می کند بلکه زیست فردی سلبریتی ها را هم با مخاطره همراه می کند.
اگر بخواهیم این رخداد را در یک خوانش کلی تر جامعه شناسانه مورد تحلیل قرار دهیم باید آن را مصداقی از گفتمان ابتذال بدانیم که متاسفانه بر زیست-مجازی ما حاکم شده و سلامت روایت و سلامت روانی را تهدید می کند.
گاهی برخی از این محتواهای ساختگی مصداق شوخی و کمدی است که صرفا برای خنده و سرگرمی تولید می شوند و همه کارکرد آن را می دانند مثل شوخی تصویری که چند سال پیش با عباس جدیدی در گرفتن عکس سلفی شده بود اما جعل عکسی که در ارتباط با خبر بیماری ترانه علیدوستی صورت گرفت نه شوخی کردن با خبر که شوخی گرفتن خبر و اطلاع رسانی بود که می تواند آسیب های اجتماعی گزنده ای داشته باشد و اخلاق عمومی را در سراشیبی سقوط قرار دهد. سواستفاده از شهرت فقط توسط افراد مشهور صورت نمی گیرد بلکه گاهی با شهرت آنها صورت می گیرد و این هشداری است تا بفهمیم در جهان رسانهای امروز، اخلاق رسانهای ضرورت بیشتری دارد.