نظریه معروف اینشتین برای 100 سال ستون اصلی فیزیک مدرن بوده و به توضیح چگونگی عملکرد گرانش در زمین و خارج از فضا کمک کرده است. علاوه بر این، مطالعات بیشماری در طول سالها صحت این نظریه را ثابت کردهاند و تأیید میکنند که گرانش بر سه بُعد فیزیکی ما و همچنین بر بُعد چهارم زمان تأثیر میگذارد اما به نظر میرسد این نظریه در مقیاسهای بزرگتر با مشکلی جزئی همراه است.
به گزارش ایسنا، رابین ون(Robin Wen)، نویسنده اصلی این پروژه و یکی از فارغالتحصیلان ریاضی فیزیک واترلو، در یک مقاله دانشگاهی توضیح میدهد: این مدل گرانش برای همه چیز از نظریهپردازی مهبانگ گرفته تا عکاسی از سیاهچالهها ضروری بوده است.
به نقل از اساف، اما وقتی سعی میکنیم گرانش را در مقیاس کیهانی، در مقیاس خوشههای کهکشانی و فراتر از آن درک کنیم، با پیشبینیهای نسبیت عام به ناسازگاریهای ظاهری بر میخوریم. تقریبا انگار گرانش کاملا با نظریه اینشتین مطابقت ندارد. ما این ناهماهنگی را یک «خطای فنی کیهانی» مینامیم. گرانش در مواجهه با فواصل میلیاردها سال نوری حدود یک درصد ضعیفتر میشود.
این مطالعه که در مجله کیهان شناسی و فیزیک اختر ذرات منتشر شد، این احتمال را بررسی کرد که قدرت گرانش حاکم بر کل جهان(ثابت گرانشی کیهانی) کمی متفاوت از ثابت گرانشی نیوتن است که گرانش را در مقیاسهای کوچکتر، مانند مدار سیارات اطراف خورشید را کنترل میکند.
نیایش افشردی، استاد اخترفیزیک در دانشگاه واترلو میگوید: تقریبا یک قرن پیش، ستارهشناسان کشف کردند که جهان ما در حال انبساط است.
هر چه کهکشانها دورتر باشند، سریعتر حرکت میکنند، تا جایی که به نظر میرسد تقریبا با سرعت نور حرکت میکنند و این حداکثر سرعتی است که نظریه اینشتین اجازه میدهد. یافتههای ما نشان میدهد که در همان مقیاسها، نظریه اینشتین نیز ممکن است ناکافی باشد.
بنابراین، چرا دانشمندان چنین ایدهای را برای اصلاح نظریه انقلابی اینشتین در نظر میگیرند؟ به نظر میرسد برخی از نظریههای گرانش کوانتومی جایگزین مانند گرانش هوراوا-لیفشیتز به طور طبیعی چنین نقص کیهانی را بین مقیاسهای بزرگ و کوچک پیشبینی میکنند. مطالعه جدید یک راه ساده برای پیادهسازی این اثر مانند یک پاورقی به مدل استاندارد کیهان شناسی ارائه میدهد.
ون و همکارانش یک پارامتر جدید به نام Omega_g معرفی کردند که تفاوت بین ثابتهای گرانشی کیهانی و نیوتنی را اندازه میگیرد. آنها دریافتند که مشاهدات فعلی از ماهواره پلانک که تابش پسزمینه مایکروویو کیهانی را اندازهگیری میکند، مقدار Omega_g را در حدود منفی 0.01 یا حدود یک درصد تفاوت در قدرت گرانش در مقیاسهای کیهانی در مقایسه با مقیاسهای محلی نشان میدهد.
یک Omega_g منفی منجر به گرانش کمی ضعیفتر میشود و باعث انبساط کیهان در بزرگترین مقیاس میشود. این اثر ظریف میتواند چند مشکل دیرینه بین مشاهدات مختلف کیهانشناسی در مدل استاندارد را کمی کاهش دهد.
ون می گوید: آن را مانند پاورقی برای نظریه اینشتین در نظر بگیرید. وقتی به مقیاس کیهانی رسیدید، شرایط و ضوابط اعمال میشود.
افشردی میافزاید: این مدل جدید ممکن است اولین سرنخ در معمای کیهانی باشد که ما شروع به حل آن در فضا و زمان کردهایم.
محققان هشدار میدهند که وجود یک نقص کیهانی بر اساس دادههای فعلی هنوز قطعی نیست. اندازهگیریهای دقیقتری از آزمایشهای آینده که پسزمینه مایکروویو کیهانی و توزیع ماده در اعماق فضا را ترسیم میکنند، برای تایید یا رد قطعی این شکست بالقوه نسبیت عام در انتهای کیهان مورد نیاز است.