ماهان شبکه ایرانیان

نهضت اخلاقی در انقلاب جهانی مهدی موعود علیه السلام

 یکی از ابعاد انقلاب جهانی حضرت مهدی علیه السلام ایجاد اصلاحات در بعد اخلاقی زندگی انسان هاست. با ظهور آن حضرت، مشکلات اخلاقی بشریت مرتفع و انسان ها به آسایش و آرامش خواهند رسید. با نهضت اخلاقی آن حضرت، آدمی به ارزش های واقعی روی آورده و فضائل اخلاقی احیاء می گردد.

نهضت اخلاقی در انقلاب جهانی مهدی موعود علیه السلام

 یکی از ابعاد انقلاب جهانی حضرت مهدی علیه السلام ایجاد اصلاحات در بعد اخلاقی زندگی انسان هاست. با ظهور آن حضرت، مشکلات اخلاقی بشریت مرتفع و انسان ها به آسایش و آرامش خواهند رسید. با نهضت اخلاقی آن حضرت، آدمی به ارزش های واقعی روی آورده و فضائل اخلاقی احیاء می گردد.

در این مجال برای معرفی اجمالی نهضت اخلاقی در انقلاب جهانی ولی عصر علیه السلام، دورنمایی از زندگی اخلاقی انسان ها در دوران قبل از ظهور را مطرح کرده و برخی از اقدامات آن مصلح جهانی را در این رابطه بیان می کنیم.

 

1- گسست روابط انسانی

گسیختن پیوندهای انسانی، از پدیده های ویرانگر دوران قبل از ظهور است. در این روزگاران، پیوندهای اجتماعی استواری وجود ندارد، و زندگی بر محور حق و عدل و ارزش های انسانی دور نمی زند. ضابطه در روابط اجتماعی، ارزش انسان و احترام به حقوق او نیست. به ظاهر انسان ها در کنار یکدیگر زندگی می کنند، ولی دل ها و فکرهای آن ها با هم و در کنار هم نیست و ناسازگاری ها و قضاوت های مادی مانع نزدیکی و همدلی مردمان است (1) .

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله درباره این دوران می فرماید: «وذلک عندما تصیر الدنیا هرجا و مرجا، و یغار بعضهم علی بعض، فلا الکبیر یرحم الصغیر و لا القوی یرحم الضعیف، فحینئذ یاذن الله له بالخروج (2) ; [غیبت ] در هنگامی است که دنیا دچار آشفتگی می گردد، و مردمان به یکدیگر می تازند، نه بزرگ به کوچک رحم می کند، و نه قدرتمند بر ناتوان، در این هنگام خداوند به امام [غائب] اجازه خروج می دهد.»

 

امام صادق علیه السلام شرایط اخلاقی دوران قبل از ظهور را چنین بیان می کند: «و رایت الصغیر یستحقر بالکبیر... و رایت الجار یؤذی جاره و لیس له مانع (3) ; کوچک تر را می بینی که بزرگ تر را تحقیر می کند... و همسایه را می بینی که همسایه را می آزارد و چیزی مانع او [در این آزار رسانی] نیست.»

اما در حکومت جهانی مهدی علیه السلام، این ناهنجاری اخلاقی و این بی احترامی ها از میان خواهد رفت و مردم یک پارچه و یک دل نسبت به همدیگر احساس مسؤولیت کرده، بزرگترها مراعات حال کوچکترها را می نمایند و کوچکترها احترام بزرگترها را نگه می دارند.

 

«والقی الرافة و الرحمة بینهم فیتواسون... و لا یعلوا بعضهم بعضا و یرحم الکبیر الصغیر... (4) ; در میان [عموم] مردم مهربانی و رحمت برقرار می شود و در سایه آن مواسات و همیاری می کنند ... و بر یکدیگر برتری طلبی ندارند، بزرگتر به کوچکتر رحمت [و عطوفت و مهربانی] می ورزد ... .»

امام علی علیه السلام می فرماید: «المهدی سمح بالمال، شدید علی العمال، رحیم بالمساکین (5) ; مهدی علیه السلام بخشنده مال است، بر کارگزاران و ماموران [دولت خویش] بسیار سختگیر است، و نسبت به ناتوانان [و مستمندان]، بسیار مهربان است.»

 

2- پول پرستی

در جامعه قبل از ظهور، پول و سرمایه حرف اول را می زند. معیار ارزشمندی و بی ارزشی در داشتن پول و نداشتن آن است. و هرکه ثروت و سرمایه اش بیشتر باشد، احترام و فضیلتش نزد مردم بیشتر خواهد بود و هرکه تهیدست و بی نوا باشد، در جامعه جایگاه متناسب خود را ندارد، اگر چه دارای فضایل اخلاقی وعملی باشد.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله خطاب به ابن مسعود درباره مردم در دوران قبل از ظهور می فرماید: «یتفاضلون باحسابهم و اموالهم (6) ; [مردم آخرالزمان] با حسب و نسب ها و سرمایه هایشان بر یکدیگر برتری می جویند.»

 

امام صادق علیه السلام درباره این مردم می فرماید: «ورایت صاحب المال اعز من المؤمن (7) ; ثروتمند را می بینی که از مؤمن عزیزتر است.»

همچنین امام صادق علیه السلام می فرماید: «و رایت الناس همهم بطونهم و فروجهم، لایبالون بما اکلوا و بمانکحوا و رایت الدنیا مقبلة علیهم (8) ; مردم را می بینی که همه کوشش آنان صرف شکم و مسائل جنسی می گردد، و در شکم و شهوت لاابالی و بی باکند، و دنیا به آنان روی آورده است.»

امام صادق علیه السلام می فرماید: «و رایت الناس مع من غلب... و رایت الخلق والمجالس لایتابعون الا الاغنیاء (9) ; مردم را می بینی که همراه با قدرت های غالبند (چه سیاسی و چه اقتصادی) و... و مردم و مجلس ها تبعیت نمی کنند مگر از سرمایه داران.»

 

ولی در روزگاران سبز، همه چیز رنگ سبز به خود می گیرد و معیار ارزش و فضیلت، ایمان، تقوا، ایثار و از خود گذشتگی می باشد. فرهنگ غالب و فراگیر آن دوران، احساس مسؤولیت، توجه به همنوعان و رفع مشکلات یکدیگر و... خواهد بود. هرکس سعی و تلاش می کند تادیگران را در سرمایه و اموال خود شریک کرده و شادی ها را بین همدیگر تقسیم نمایند.

امام باقر علیه السلام می فرماید: «حتی اذا قام القائم علیه السلام جاءت المزاملة (10) ، و یاتی الرجل الی کیس اخیه فیاخذ حاجته لایمنعه (11) ; هنگام ظهور قائم علیه السلام دوستی و یگانگی حاکم می شود [تا آنجا که ] هرکس، هرچه نیاز دارد، بدون هیچ ممانعتی از جیب برادر دینی اش بر می دارد.»

 

اسحاق بن عمار می گوید: «کنت عند ابی عبدالله علیه السلام فذکر مواساة الرجل لاخوانه، و ما یجب له علیهم فدخلنی من ذلک امر عظیم. فقال: انما ذلک اذا قام قائمنا، وجب علیهم ان یجهزوا اخوانهم و یقووهم (12) ; نزد امام صادق علیه السلام بودم که از تساوی مردم با یکدیگر و حقی که هرکسی به دیگری دارد، سخن گفت، من سخت در شگفت شدم، پس فرمود: این، به هنگام قیام قائم ماست، که در آن روزگار ، واجب است که یکدیگر را آماده و پشتیبانی کنند.»

 

3- گسست روابط خانوادگی

در دوران قبل از ظهور، خانواده (به عنوان هسته اصلی اجتماعات) دچار بی ثباتی و تزلزل می گردد، و پیوندهای خانوادگی گسیخته و سست می شود، مرد حقوق زن و زن حقوق مرد را رعایت نمی کند، فرزندان حرمت پدران ومادران را ندارند، و مادران و پدران مسؤولیت تربیت فرزندان را از یاد می برند.

امام صادق علیه السلام درباره این دوران می فرماید: «و رایت العقوق قد ظهر، واستخف بالوالدین... و رایت الارحام قد تقطعت (13) ; و می بینی که نافرمانی و گستاخی [در برابر پدران و مادران ] آشکار است، نسبت به والدین بی حرمتی می شود، ... و پیوندهای خانوادگی از هم گسسته است.»

 

در زمان ظهور حضرت ولی عصر علیه السلام، با ارشادات حضرت مهدی، اخلاق مردم تکمیل می گردد و مشکلات خانوادگی و اجتماعی آنان مرتفع می گردد. امام باقر علیه السلام فرمود: «اذا قام قائمنا وضع یده علی رؤوس العباد فجمع به عقولهم و اکمل به اخلاقهم (14) ; چون قائم ما قیام کند، دستش را بر سر بندگان می گذارد و عقول آن ها را به وسیله آن متمرکز ساخته و با آن اخلاقشان را به اکمال می رساند.» و امام صادق علیه السلام فرمود: «و فی ایام دولته تطیب الدنیا و اهلها (15) ; در روزگار دولت او، دنیا پاکیزه و اهل دنیا نیکو شوند.» و نیز در روایت است که: «اما والله لیدخلن علیهم عدله جوف بیوتهم کما یدخل الحر و القر (16) ; به خدا قسم! عدلش را وارد خانه های آن ها می کند چنانکه گرما و سرما وارد می شود.»

 

4- رواج فرهنگ استثمارگری، و درنده خوئی

استثمار و استثمارگری، پیشینه تاریخی طولانی دارد. در زمان های گذشته استثمار به صورت فردی و جزئی و در قالب اقتصادی مطرح بوده است. اما با گذشت زمان، استثمار و استثمارگری نیز در قالب های جدیدتر ظاهر شده است تا جائی که الآن علاوه بر استثمار اقتصادی که در گذشته مطرح بوده، استثمار سیاسی و بالاخص استثمار فرهنگی - آن هم در سطح کلی و فراگیر - بروز کرده است و این امر را زمینه ساز چپاول اقتصادی ملت ها قرار داده اند.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله درباره این ویژگی دوران قبل از ظهور می فرماید: «فعندها تلیهم اقوام ان تکلموا قتلوهم و ان سکتوا استباحوهم لیستاثرون بفیئهم (17) ; در آخرالزمان اقوامی بر مسلمانان سیطره یابند که اگر لب به سخن گشایند آنان را بکشند و اگر لب فرو بندند [خون ] ایشان را مباح شمرند تا منابع و درآمد آنان را تصاحب کنند.»

 

امام علی علیه السلام درباره این زمان می فرماید: «کان اهل ذلک الزمان ذئابا، و سلاطینه سباعا، و اوساطه اکالا و فقراؤه امواتا (18) ; مردمان آن زمان گرگند، و شاهانشان درنده و مردم متوسط [در آن جامعه] طعمه [توانگران]، و بینوایانشان مردگانند.»

 

در دوران ظهور، همه حکومت های ظلم و جور و باطل از بین خواهند رفت و بساط استعمارگران و استثمارگران برچیده خواهد شد. امام باقر علیه السلام فرمود: «اذا قام القائم ذهب دولة الباطل (19) ; هنگامی که قائم قیام کند، دولت باطل از بین خواهد رفت.»

در زمان دولت یار دیگر چنین نیست که قدرتمندان حقوق ضعیفان را پایمال کنند و با وجود گرسنگی مردم، به شکم پرستی و جاه طلبی بپردازند. امام صادق علیه السلام در مورد سیره فردی امام زمان علیه السلام به عنوان حاکم اسلامی می فرماید: «فوالله ما لباسه الا الغلیظ و لا طعامه الا الجشب (20) ; به خدا سوگند! لباس او جز [پوشاکی ] درشت و خوراک او جز [خوراکی ] سخت نخواهد بود.»

 

امام علی علیه السلام در مورد امام زمان علیه السلام می فرماید: «و یشترط علی نفسه لهم: ان یمشی حیث یمشون و یلبس کما یلبسون و یرکب کما یرکبون و یکون من حیث یریدون و یرضی بالقلیل و یملا الارض بعون الله عدلا کما ملئت جورا (21) ; به نفع مردم برخود تعهد می کند که: از راه آن ها برود، مانند آن ها بپوشد و مانند آن ها سوار شود و آن چنان که می خواهند باشد و به کم راضی باشد و زمین را به یاری خدا پر از عدالت کند آن چنان که پر از ستم شده باشد.»

 

5- انقلاب ارزش ها

رویکرد مردم دوران قبل از ظهور در سقوط و انحطاط اخلاقی به حدی است که در منظرشان معروف، منکر و منکر، معروف جلوه می کند; یعنی در ارزش ها دگرگونی و تبدل حاصل می شود. بدیهی است که این رویکرد نشان از یک انحراف عمیق و فراگیر، در آن جامعه دارد. آنقدر منکر در جامعه فراوان می شود که مردم به آن عادت کرده و آن را به منزله یک معروف می پندارند و در مقابل، معروف ها در جامعه به حدی کم رنگ و فراموش می شوند که اگر افرادی به انجام آن ها مبادرت ورزند، برای مردم چیز تازه و غیر معروفی جلوه می کند.

 

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله خطاب به ابن مسعود در تبیین شرایط این زمان فرمودند: «یابن مسعود اعلم انهم یرون المعروف منکرا والمنکر معروفا ففی ذلک یطبع الله علی قلوبهم فلایکون فیهم الشاهد بالحق و لاالقوامون بالقسط (22) ; ای پسر مسعود! بدان که مردم [در آخرالزمان ] معروف را منکر و منکر و زشت را معروف و نیک پندارند. در این روزگار است که خداوند بر دل های ایشان مهر می زند و در میانشان نه شاهد حقی یافت می شود و نه بر پا دارندگان عدالت.»

 

امام صادق علیه السلام شرایط این زمان را چنین ترسیم می کند: «و رایت الرجل اذا مر به یوم و لم یکسب فیه الذنب العظیم من فجور او بخس مکیال او میزان او غشیان حرام... کئیبا حزینا یحسب ان ذلک الیوم علیه وضیعة من عمره (23) ; و می بینی که اگر کسی روزی بر او بگذرد و گناهان بزرگی چون زشتکاری، یا کاستن پیمانه و ترازو، یا فریبکاری حرامی... انجام نداده باشد، افسرده و دلتنگ است، و می پندارد که در این روز زیان کرده است.»

 

آری فرهنگ و اخلاق غالب مردم در آن دوران سیاه چنین است که گناهان بزرگی چون کاستن پیمانه ها و ترازوها و کم فروشی و پایمال کردن حق مردم رواج دارد، و اساس مبادلات و داد و ستدها بر کاستی و کمی و تجاوز به حقوق دیگران استوار گردیده است، و کار و تلاش و مبادله ای که از غیر این راه ها صورت گیرد، نوعی زیان و ضرر و عقب ماندگی محسوب می شود.

 

امام صادق علیه السلام می فرماید: «ان قائمنا اذا قام استقبل من جهلة الناس اشد مما استقبله رسول الله صلی الله علیه و آله من جهال الجاهلیة، قلت و کیف ذلک؟ قال: ان رسول الله صلی الله علیه و آله اتی الناس وهم یعبدون الحجارة والصخور والعیدان والخشب المنحوتة، و ان قائمنا اذا قام اتی الناس و کلهم یتاول علیه کتاب الله، و یحتج علیه به (24) ; آزاری که قائم ما به هنگام رستاخیز خویش، از جاهلان آخرالزمان بیند، بسی سخت تر است از آزاری که پیامبر صلی الله علیه و آله از مردم جاهلیت دید. [راوی می گوید: ] گفتم: این چگونه می شود؟ امام فرمود: پیامبر به میان مردم آمد در حالی که آنان سنگ و صخره و چوب و تخته های تراشیده شده را می پرستیدند و قائم ما که قیام کند به نزد مردم می آید در حالی که همه آنان آیه های قرآن را تاویل و توجیه می کنند و با کتاب خدا بر علیه او دلیل می آورند.»

 

تاویل و توجیه ناصحیح از قرآن و ایستادگی در مقابل امام زمان علیه السلام، نشان از انحرافات عمیق مردم از قرآن و سنت اسلامی دارد. و نیز از این حدیث استفاده می شود که برداشت های ناصحیح از قرآن و فرهنگ اسلامی در منظرشان صحیح و ناب جلوه کرده است.

امام علی علیه السلام درباره امام زمان علیه السلام در دوران ظهور می فرماید: «یعطف الهوی علی الهدی اذا عطفوا الهدی علی الهوی و یعطف الرای علی القرآن اذا عطفوا القرآن علی الرای (25) ; هواپرستی را به هدایت باز می گرداند پس از آنکه هدایت را به هواپرستی تبدیل کرده باشند. و رای را به قرآن بر می گرداند زمانی که مردم قرآن را به رای و اندیشه [خود] مبدل کرده باشند.»

 

امام صادق علیه السلام درباره دوران ظهور می فرماید: «و یذهب الزنا و شرب الخمر و یذهب الربا و یقبل الناس علی العبادات و تؤدی الامانات و تهلک الاشرار و تبقی الاخیار (26) ; زنا، شراب خواری و ربا از بین می رود و مردم به عبادت ها روی می آورند وامانت ها را ادا می کند و اشرار نابود می شوند ونیکان می مانند.»

امام علی علیه السلام درباره نقش احیاگری امام زمان در دوران ظهور می فرماید: «و یحیی میت الکتاب والسنة (27) ; آنچه از کتاب و سنت مرده است، زنده خواهد کرد.»

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در این باره فرمود: «سیمیت الله به کل بدعة و یمحو کل ضلالة و یحیی کل سنة (28) ; خداوند به زودی به وسیله او همه بدعت ها را نابود می سازد و همه گمراهی ها را از بین می برد و همه سنت ها را زنده می کند.»

 

پی نوشت ها

---------------------------------------------------------------------

1) حکیمی محمد، عصر زندگی، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، چاپ دوم، ص 239.

2) علامه مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 52، ص 380.

3) همان، ص 256.

4) همان، ص 385.

5) حکیمی، محمد، خورشید مغرب، ص 30.

6) مکارم الاخلاق، ص 529.

7) منتخب الاثر، ص 429.

8) بحارالانوار، ج 52، ص 260.

9) منتخب الاثر، ص 431.

10) مزاملة » رفاقت و دوستی خالص است، «زامله ای صار عدیله علی البعیر; با او رفاقت و دوستی کرد یعنی همسان او شد در نشستن در یک طرف کجاوه » (منتهی الادب فی لغة العرب) .

11) بحارالانوار، ج 52، ص 385.

12) وسائل الشیعه، ج 8، ص 414.

13) بحارالانوار، ج 52، ص 256.

14) همان، ص 336.

15) روزگار رهایی، ج 2، ص 650.

16) بحارالانوار، ج 52، ص 362.

17) منتخب الاثر، ص 432.

18) نهج البلاغه، فیض الاسلام، ص 324.

19) الکافی، ج 8، ص 278.

20) الغیبة، نعمانی، ص 122.

21) منتخب الاثر، ص 469.

22) مکارم الاخلاق، ص 529.

23) بحارالانوار، ج 52، ص 259.

24) غیبت نعمانی، ص 297.

25) نهج البلاغه فیض الاسلام، ص 424.

26) منتخب الاثر، ص 474.

27) نهج البلاغه، خ 138.

28) الکافی، ج 1، ص 412.

 

 


منبع : پایگاه حوزه
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان