عصر ایران ؛ مروارید متولی و حسن ظهوری ــ زاکانی تا کنون وعدههای زیادی درباره آینده شهر تهران دادهاست. وعدههایی که تقریبا هیچکدام آنها عملی نشده و افکار عمومی هم نمیدانند چرا عملی نشدهاند. اما مثلا ساخت یک مقبره برای شهید گمنام، در یک بنای ثبت میراث ملی، که هیچ تاثیری در حل مشکلات شهر تهران ندارد را با قدرت هرچه تمامتر پیش برده است.
گزارش را اینجا ببینید
عمارت فخرالدوله از آن تصمیمات هیجانی شهرداری تهران بود که علیرغم مخالفتهای زیاد مردمی و اعترضات دوستداران میراث فرهنگی و حتی مخالفت کارشناسان میراث فرهنگی، جولانگاه وعده ساخت مقبره برای یک شهید گمنام بود. وعدهای که عملی شد اما با مخالفت اداره کل میراث فرهنگی تهران، برچیده شد. زاکانی قرار بود با ساخت خانه، کمر مشکلات قیمت مسکن در تهران را بشکند؛ اما به نظر میرسد او فقط میتواند با ساخت و سازهای بیربط کمر آثار تاریخی را بشکند.
کمر مسکن که نشکست اما کمر مردم با نرخ تورم اجاره بها مسکن شکست. تقریبا همه آنچه زاکانی در حضور خبرنگاران گفته، تا این لحظه خیالی بیش نبودهاست. هیچکدام از حرفهایی که زده نه اینکه واقعی نبوده، اما مثل آناست که واقعی نیست. چون اتفاق قابل مشاهده و یا حتی قابل لمسی هم رخ ندادهاست.
اما وعدههای زاکانی به اینها ختم نمیشود. او قول داده بود به زودی، تهرانیها اتوبوس و تاکسی برقی ببینند. به غیر روز رونمایی از تاکسیها هنوز هیچ کس در تهران نه این ماشینهای برقی را دیده و نه زیرساختی که باید برای حضور آنها فراهم شود.
با اینحال همچنان شهردار تهران دنبال عملی کردند تصمیمهای هیجانی است که نه تنها موافقی در جامعه ندارد که میتواند مخرب هم باشد. مثل ساخت مسجد در پارک قیطریه که نه تنها مخالفین زیادی دارد که کارشناسان میراث فرهنگی هم با چنین اقدامی مخالف هستند. پارک قیطریه در مجاورت یک محوطه باستانیاست که سالها قبل مورد کاوشهای باستانشناسی قرار گرفته و باستانشناسان معتقدند که آثار باستانی تا زیر پارک قیطریه ادامه دارد. اما برای زاکانی اینها فقط شایعه است.
زاکانی وعدههای زیادی درباره مبارزه با حیوانات موزی شهر، مثل موشها داده که هنوز خبری از عملی کردن آنها نیست. اما بزرگترین بحرانی که شهر تهران را تهدید میکند و شاید بزرگترین نگرانی اهالی شهر تهران باشد، برای زاکانی چندان نگرانکننده نیست. تقریبا هیچکس در تهران نیست که از روز زلزله در تهران وحشت نداشته باشد. شهری که هیچ دفاعی در مقابل چنین واقعه هولناکی ندارد و پیش بینی میشود اگر زلزلهای به قدرت 7 ریشتر در تهران رخ بدهد، بزرگترین کشتار جمعی رخ میدهد.
خبرنگاران مدام از شهردار تهران سئوال میکنند تا شاید روزی پاسخ قانعکنندهای درباره وعدهها و تصمیمهای هیجانی شهردار تهران بگیرند. حتی شاید پاسخ قانع کنندهای درباره اینکه چرا نگران زلزله در تهران نیست. اما هرگز انتظار برخورد صحیح از سوی زاکانی را ندارند. وقتی سئوالها چالشبرانگیز تر شود، پاسخها هم نامتعارفتر میشوند. مثلا اگر جرات دارید درباره پله برقیهای تهران از زاکانی بپرسید. نتیجه اصلا خوب نخواهد بود.