درخواست‏هاى بیجا و نامعقول‏

با توجه به نبوت پیامبران که ابلاغ کنندگان پیام ‌هاى حضرت حق به مردم براى رسانیدنشان به حیات طیبه و آخرت آباد بود، و هر یک براى تصدیق شدن نبوتشان و اثبات راستگوئى و صدقشان معجزات لازم ارائه مى‌کردند، به ویژه نبوت پیامبر عظیم‌الشأن اسلام و معجزه جاویدانش قرآن، و دانش و بصیرتش که شعاع دانش و آگاهى حق بود، و نیز برخوردارى احکام و مقررات و معارف الهیه ...

با توجه به نبوت پیامبران که ابلاغکنندگان پیام‏هاى حضرت حق به مردم براى رسانیدشان به حیات طیبه و آخرت آباد بود، و هر یک براى تصدیق شدن نبوتشان و اثبات راستگوئى و صدقشان معجزات لازم ارائه مى‏کردند، به ویژه نبوت پیامبر عظیم‏الشأن اسلام و معجزه جاویدانش قرآن، و دانش و بصیرتش که شعاع دانش و آگاهى حق بود، و نیز برخوردارى احکام و مقررات و معارف الهیه آئینش از استحکام و استوارى و منطبق بودن با حکمت و مصلحت، و این که واضح و روشن بود که فرهنگ جامع و کاملش ضامن خیر دنیا و آخرت است، باید انسان‏ها با تکیه بر
 درخواست‏هاى بیجا و نامعقول‏

 

با توجه به نبوت پیامبران که ابلاغ کنندگان پیام ‌هاى حضرت حق به مردم براى رسانیدنشان به حیات طیبه و آخرت آباد بود، و هر یک براى تصدیق شدن نبوتشان و اثبات راستگوئى و صدقشان معجزات لازم ارائه مى‌کردند، به ویژه نبوت پیامبر عظیم‌الشأن اسلام و معجزه جاویدانش قرآن، و دانش و بصیرتش که شعاع دانش و آگاهى حق بود، و نیز برخوردارى احکام و مقررات و معارف الهیه آئینش از استحکام و استوارى و منطبق بودن با حکمت و مصلحت، و این که واضح و روشن بود که فرهنگ جامع و کاملش ضامن خیر دنیا و آخرت است، باید انسان‌ها با تکیه بر تعقل و اندیشه صحیح، با همه وجود تسلیم آئین و شریعت آنان مى‌شدند، و راهى جز اقتدا به آن بزرگواران، و پیروى از دینشان نمى‌پیمودند، و از درخواست‌هاى نامعقول و غیر منطقى به شدت اجتناب مى‌جستند، و از سئوالات بى‌مورد و بیهوده پرهیز مى‌کردند.

ولى گروهى از مردم چه در زمان پیامبران گذشته و چه در عصر پیامبر اسلام به دور از عقل و منطق درخواست‌هائى داشتند که جز آزار روحى براى پیامبران ثمرى نداشت، و درخواست‌هاى آنان نشان مى‌داد که مى‌خواستند راه گریزى از حق و حقیقت براى خود دست و پا کنند، آیه شریفه مسلمانان را که نزدیک بود چون لج‌بازان و متعصبان گذشته بخصوص قوم یهود در این وادى خطرناک بیفتند و بعضى هم در این مسیر انحرافى قرار گرفتند بر حذر داشت، و به آنان نسبت به این برنامه غیر منطقى هشدار داد، و به شدت از چنین برخوردى با پیامبر اسلام نکوهش کرد.

به راستى از انصاف و خردورزى دور است که انسان بر پایه تعصبات قومى و افکار جاهلى و اندیشه‌هاى انحرافى و خیالات فاسد، و امیال شخصى از پیامبر درخواست نامعقول و بیهوده داشته باشد، درخواست‌هائى که لازم است مردود شود و بى‌پاسخ بماند، و درخواست کنندگان طرد شوند.

انسان باید با تکیه بر عقل و منطق و بصیرت و بینش و پختگى و خردورزى، زمینه این گونه درخواست‌هاى نامعقول را از صفحه وجودش و میدان ذهنش پاک کند، و باطنش را که به نور فطرت آراسته‌اند مرکز درخواست‌هاى معقول و منطقى در جهت رشد و تکامل و رسیدن به سعادت ابدى و پرورشى و تربیت الهى و انسانى خود قرار دهد.

درخواست‌هاى بیجا و نامعقول پایه فکرى و فطرى و عقلانى ندارد، بلکه مایه و سببش جهل مرکب و لجاجت و عناد و دشمنى با حق و حقیقت، و باز کردن راه گریز از واقعیات و توجیه براى پشت کردن به حقایق است.

مسلمانان باید از رهبران دینى، و انسان‌هاى آسمانى در جهت تکامل بخشیدن به عقل و روح و نفس و باطن خود و آبادى دنیا و آخرتشان درخواست داشته باشند، و از درخواست آنچه نشدنى است و آنچه مفید هیچ فایده‌اى نیست و اگر هم انجام بگیرد دردى را دوا نمى‌کند، و مشکلى را حل نمى‌نماید، و گرهى را از زندگى و کار درخواست کننده باز نمى‌کند، بلکه جز توهین به حق و بازى‌گرى، و فتنه‌افکنى نیست به شدت بپرهیزند.

بدون تردید هرچه بر اصرار درخواست‌هاى نامعقول بیشتر شود، و این کار بیهوده دنبال گردد، درخواست کننده به تیرگى بیشتر روان و قلب دچار مى‌شود و فاصله‌اش از حوزه هدایت و نور ولایت‌حق زیادتر مى‌گردد، و راه هر گونه تردید و شک و شبهه بازتر مى‌شود، و به ویژه زمینه شبهات و وسوسه‌هاى گمراهان را در قلب و مشاعر آماده‌تر مى‌سازد، و بستر تبدیل ایمان به کفر را با پیگیرى کفرپیشگانى چون یهود و نصارى با دنبال کردن شبهات و درخواست‌هاى نامعقولشان به وسیله مسلمانان فراهم مى‌آورد.

بر همه مسلمانان واجب و لازم است در مسئله درخواست‌هایشان از شیوه‌هاى عقلانى و منطقى پیروى کنند، و روشى حکیمانه در این مورد انتخاب نمایند، نه این که با داشتن راهنمائى چون پیامبر و میزان‌هاى حقى چون معصومین و کتابى بى‌مانند چون قرآن که حاوى اصول و حقایق و معارف الهیه است و از هر جهت هدایتگر و سازنده خیر دنیا و آخرت است، از روش یهود لج‌باز و معاند که هر بار از پیامبر بزرگ خدا موسى بن عمران بدون تکیه بر علم و عقل و منطق‌ درخواست‌هاى نابجا و بیهوده مى‌کردند و از این طریق آن رهبر آسمانى را هدف انواع آزارهاى روحى و شکنجه‌هاى روانى قرار مى‌دادند اجتناب ورزیده و جداً بپرهیزند.

مسلمانان اگر خوشبختى خود و خیر دنیا و آخرتشان را مى‌خواهند باید زمینه انحرافات فکرى و بستر درخواست‌هاى نامعقول را از خدا و مردان راه حق که مایه از انحرافات یهود دارد در سرزمین حیاتشان بخشکانند، و روحیه اشکال تراشى‌هاى واهى، و بهانه جوئى‌هاى غیر منطقى را از عرصه‌گاه وجودشان دور نمایند، و از این که به دست خود و با کمک شبهات و وسوسه‌هاى دشمنان موجبات تبدیل ایمان را به کفر، و علل انحراف از صراط مستقیم و راه معتدل و میانه را فراهم نمایند دورى کنند و به این حقیقت که در قرآن در سوره مبارکه بقره مطرح است توجه داشته باشند که یهود با این روش انحرافى خود و عادت زشت و کردار ناپسندشان موجبات مغضوب شدن خود را در پیشگاه ربوبیت فراهم و خود و نسلشان را از رحمت واسعه حق محروم و دنیا و آخرتشان را بر باد، و جامعه خود را در بستر روزگار به ذلت و خوارى و دربدرى و ناامنى دچار ساختند.

 

نمونه‌اى از خواسته‌هاى غیر معقول‌

بنى‌اسرائیل مدتى طولانى بر اساس رحمت حق، و از برکت وجود موسى بن عمران بدون زحمت و مشقت منّ و سلوى به آنان داده مى‌شد و آنان از این رزق پاک و فیض ویژه پروردگار بهره‌مند بودند، ولى سر از این رزق برتافتند و به موسى گفتند: دیگر براى ما صبر بر یک نوع غذا ممکن نیست، و طاقت ما در این زمینه تاب شده، و از چنین وضعى ناراحت و ناراضى هستیم از پروردگارت بخواه از آنچه زمین مى‌رویاند از سبزى و خیار، و سیر و عدس و پیاز براى ما آماده سازد!! موسى گفت آیا شما به جاى غذاى بهتر که رزق ویژه الهى است غذاى پست‌تر را درخواست دارید!! از این پس رزق خاص حق بر شما ممنوع مى‌گردد، به شهرى درآئید که آنچه درخواست دارید در آن شهر براى خود تأمین کنید، با این درخواست نامعقولشان و اسائه ادبى که به حق روا داشتند، و در برابر موسى موضع گرفتند به خوارى و بیچارگى دچار شدند، و سزاوار خشم خدا گشتند .... «1»

یهود و نصارى بر اساس امیال شخصى و تعصبات قومى و قبیله‌اى، و کینه و عناد، و لجاجت و جهالت از تو درخواست مى‌کنند که از آسمان کتابى غیر قرآن و مکتوبى مطابق میلشان نازل کنى، این بازى‌گران زشت باطن بزرگ‌تر از این خواسته را از موسى درخواست کردند و آن خواسته بزرگ‌تر این بود که به موسى گفتند: خدا را آشکارا به ما نشان بده که با چشم سر او را ببینیم، پس آنان را به کیفر ستمى که داشتند صاعقه مرگبار فرو گرفت. «2»

خداى مهربان در قرآن مجید مى‌فرماید: بنى‌اسرائیل را از دریائى که فرعون و فرعونیان را در آن غرق کردیم عبور داده به ساحل نجات رسانیدیم، پس به گروهى گذر کردند که همواره بر پرستش بت‌هاى خود ملازمت داشتند، گفتند: اى موسى همان گونه که براى آنان معبودانى هست تو هم براى ما معبودى قرار بده!! موسى گفت [از درخواست بسیار نامعقول شما معلوم است‌] که بى‌تردید شما گروهى هستید که جهالت مى‌ورزید. «3»

سبک‌مغزان بى‌انصاف، آلودگان به رذائل روحى خواسته نامعقولشان این بود که پیامبر و سفیر الهى باید از جنس مردم نباشد، و هیچ گونه آثار بشرى در او دیده نشود سخن نامعقولشان و کلام دور از منطق و عقلشان چنانکه در سوره فرقان آمده این بود: این چه پیامبرى است که غذا مى‌خورد، و در بازارها راه مى‌رود، چرا فرشته‌اى به او نازل نشده که در معیت او بیم دهنده باشد؟!

یا چرا گنجى به سوى او افکنده نمى‌شود، یا باغى براى او نمى‌باشد که از میوه‌هاى آن بهره‌مند شود؟! «4»

 

درخواست‌هاى معقول و منطقى‌

مجموعه آیاتى که در قرآن مجید در قالب دعا آمده مانند آیه شریفه:

وَ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّیَّاتِنا قُرَّةَ أَعْیُنٍ وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِینَ إِماماً: «5»

بندگان شایسته خدا درخواستشان از حضرت حق این است: پروردگارا ما را از سوى همسران و فرزندانمان خوشدلى و خوشحالى بخش و ما را پیشواى پرهیزکاران قرار ده.

همه مؤمنان را اینگونه آیات به درخواست‌هاى معقول و منطقى راهنمائى مى‌کند.

و نیز درخواست‌هاى که در دعاها و زیارات آمده، مانند این دعا که در پایان زیارت چهارم امیرالمؤمنین از حضرت سجاد نقل شده:

«اللهم ارزقنى عقلا کاملا، و لبا راجحا، و قلبا زکیا و عملا کثیراً، و ادبا بارعا ...» «6»

پروردگارا عقلى کامل، و مغزى ممتاز، و دلى پاک و عملى فراوان و ادبى برتر نصیبم فرما.

اینگونه درخواست‌ها نیز انسان را به جانب درخواست‌هاى صحیح و منطقى و معقول راهنمائى مى‌کند.

روایات بسیار مهمى از رسول خدا و اهل بیت رسیده که مردم را به درخواست‌هاى مشروع هدایت مى‌نماید.

از پیامبر اسلام روایت شده:

«العلم خزائن و مفاتیحه السئوال فاسئلوا رحمکم الله فانه یؤجر اربعة: السائل، و المتکلم، و المستمع، و المحب لهم:» «7»

دانش مخازن و انبارها است، کلیدهاى آن پرسش و درخواست‌فهم و تحصیل آن است، بنابراین به پرسش و سئوال روى آورید خدا شما را مورد رحمت قرار دهد زیرا در سئوال به چهار نفر پاداش مى‌رسد: سئوال کننده، پاسخ دهنده، گوش دهنده، و دوستدار اینان.

على (ع) مى‌فرماید:

«القلوب اقفال و مفاتیحها السئوال:»

دل‌ها قفل‌ها هستند، و کلیدهاى آن پرسش است.

 

پی نوشت ها:

 

______________________________

(1)- بقره 61.

(2)- نساء 153.

(3)- اعراف 138.

(4)- فرقان 7- 8.

(5)- قرقان 74.

(6)- مفاتیح الجنان زیارت چهارم امیرمؤمنان.

(7)- کنز العمال 28662.

 

 

 

برگرفته از:

کتاب   : تفسیر حکیم جلد چهارم

نوشته :استاد حسین انصاریان

 



قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان