منبع: نیویورکتایمز
تاریخ انتشار: 12 مه 2024
نویسنده: مارک پن
مترجم: لیلا احمدی
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
دربارۀ نویسنده:
« مارک پن» استراتژیست، تاجر، نویسنده و مشاور سیاسی است. او از سال 1995 تا 2008 مشاور بیل و هیلاری کلینتون بود و درحالحاضر رئیسِ "مؤسسۀ نظرسنجی هریس" و مدیر اجراییِ "شرکت استاگل" است. او انتقادات صریح و قابلتوجهی به مشی استراتژیک بایدن دارد. بهعقیدۀ او رمز پیروزی بایدن رجوع به رأیدهندگان میانهرو (نوسانی) و محافظهکارِ متمایل به حزب دموکرات است. مارک پن هشدار میدهد که برنامۀ انتخاباتی بایدن نیاز به تغییرات عمده دارد و درغیراینصورت با شکست مواجه خواهد شد.
شایان ذکر است که مقالات ترجمهشده در این بخش، صرفاً بازتاب دیدگاه نویسنده و در راستای بررسی مطبوعات جهان است.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
عصر ایران/ ترجمه: پرزیدنت بایدن در همه "ایالتهای نوسانی" درحال عقبنشینی است و بهنظر میرسد کمپین او با رویکرد جدیدش درقبال اسرائیل، بودجۀ 7 تریلیون دلاری، مالیاتهای هنگفت و ناتوانی در تبیین مسائل اساسی، تمرکز زیادی بر تقویت پایگاه سیاسیِ چپگرای خود کرده است.
مسائلی مثل تورم، مهاجرت و انرژی فشار زیادی بر پایگاه حزبی او وارد آورده و رأیدهندگانِ نوسانی و میانهرو را از دست داده است. آراء این گروهها از انتخاباتی به انتخابات دیگر تغییر میکند و به اعتقاد من، عامل بنیادینِ تصمیمگیری در رقابتهای 2024، تمرکز بر همین بخش است.
من دهها سال بر رفتار "رأیدهندگان نوسانی" و نحوهٔ جذبشان متمرکز بودهام و ازجمله در کمپین انتخاباتیِ "بیل کلینتون" در سال 1996 نیز از قدرت این گروهها بهرهمند شدهام. اگر جو بایدن بخواهد چهار سال دیگر در قدرت بماند، بیتردید باید از چپگراییِ محض دست بردارد و مسیر متفاوت و مرکزگرایانهای ترسیم کند تا برای آندسته از رأیدهندگان که طرفدار سازشهای دوحزبی بر سر مسائل بنیادین، نظام مالی و آمریکای نیرومند هستند، جذابیت داشته باشد.
مردم معمولاً تصور میکنند که حضور رأیدهندگانِ بهاصطلاح پایه در انتخابات مهمتر است و تعداد رأیدهندگان نوسانی تعیینکننده نیست. در فضای قطبیشدۀ امروز، بایدن و ترامپ هرکدام حدود 40 درصد از آراء ملی را در پایگاههای حزبی خود در اختیار گرفتهاند. اینها طرفداران پروپاقرصاند و هیچ چیزی نظرشان را تغییر نخواهد داد؛ اما درخصوص آن 20 درصد باقیمانده باید توجه کرد که رأیدهندگانِ نوسانی بهدلیل پتانسیل تغییر قدرت، وزن سیال و نامتناسبی دارند. این مسأله به فرمول ریاضی سادهای اشاره دارد: 10 رأیدهنده را در 2 گروه 5 نفره در نظر بگیرید. اگر در این بین 1رأیدهنده نوسانی باشد، نسبت 6 به 4 برقرار میشود و تیم ضعیف باید 2 رأیدهنده وارد کند تا به تساوی برسد، ضمنآنکه به رأیدهندۀ سومی هم برای بُرد قطعی نیاز دارد.
قدرت این فرمول ریاضی که سکانِ کمپینهای بیل کلینتون (با شعار "پُلی به قرن بیستویکم")، جورج دبلیو بوش ( با شعار"محافظهکاریِ دلسوزانه") و باراک اوباما ( با شعار"امید و تغییر") را به دست گرفت، بدونشک از سوی گروههای پایه (مانند اتحادیهها یا PACها که منافع خاصی در حفظ نفوذ و قدرت خود دارند) از نظر پنهان شده است. میشیگان (ایالت موسوم به میدان نبرد) را در نظر بگیریدکه ترامپ در خلال ماه گذشته در این ایالت 3 درصد از بایدن پیشی گرفت. بایدن برای غلبه بر این شکاف، باید نزدیک به 250 هزار رأیدهندۀ اضافی (3 درصد بیشتر از 8 میلیون رأیدهندۀ ثبتنامشده) به میدان بیاورد تا در ایالتی که قبلاً رکورد بیش از 70 درصد مشارکت در انتخابات ریاستجمهوری را داشت، به پیروزی برسد ولی میتواند با تغییر نظر 125 هزار رأیدهندۀ نوسانی بازی را به نفع خود تغییر دهد و برنده شود.
بهرغم محاسبات ناشی از این فرمول، بهتجربه میگویم که نامزدهای ترسخورده این ایده را رواج دادهاند که دموکراتها یا جمهوریخواهان در ماه نوامبر در خانه خواهند ماند، مگر اینکه آنچه را میخواهند تصاحب کنند. در گفتگو با رؤسای گروههای انتخاباتیِ چپ و راست پی بردهام که چنین واهمهای در میانشان رواج دارد.
به خاطر دارید که زمستان سال گذشته مقالهای در نیویورکتایمز منتشر شد و کشیشهای سیاهپوست به کاخ سفید هشدار دادند که سیاست جنگ غزه میتواند انتخاب مجدد بایدن را به خطر بیندازد؟ شاید اگر بایدن با رقیب میانهروی محبوبی رقابت میکرد، این نگرانی توجیهی مییافت، اما در ماه پایانی کارزار انتخاباتی برای شکست ترامپ، بدونشک شاهد تلاشهای جنونآمیزی برای کسب رأی خواهیم بود و یقین دارم که پایگاه دموکراتها بیکار نخواهند نشست. واقعیت این است که رأیدهندگان نوسانی در "ایالتهای میدان نبرد" - که از مهاجرت، تورم، سیاستهای شدید آبوهوایی و ضعف روابط خارجی ناراضی هستند- ، احتمالاً ترامپ را به قدرت بازمیگردانند.
نگاهی به تاریخ انتخابات دموکراتها بیندازید. بهرغم آنکه جو بایدن در انتخابات مقدماتی دموکراتها در میشیگان در ماه فوریه، 81 درصد آرا را به دست آورد و در انتخابات مقدماتی کلرادو، تگزاس و ماساچوست نیز تقریباً درصدهای مشابهی داشت، مفسران و فعالان لیبرال، ماهها به رأی اعتراضی میشیگان اشاره کردند تا او را برای موضعگیری ماه نوامبر در مورد اسرائیل مؤاخذه کنند. وضعیت میشیگان شباهتهایی به انتخابات مقدماتی 1968 نیوهمپشایر داشت که عملاً به تلاش "لیندونبیجانسون" (سیوششمین رئیسجمهور آمریکا از سال 1963 تا 1969) برای انتخاب مجدد خاتمه داد. "یوجینمککارتی" (سناتور ایالت مینهسوتا از سال 1959 تا 1971) نیز 42 درصد آرا را به دست آورد و میتوان نتیجه گرفت که این اعتراض حائز اهمیت است.
101 هزار رأیی که بایدن در میشیگان از دست داد درنهایت به او بازمیگردند، چون جایی برای رفتن ندارند و تهدید ترامپ در 6 ماه آینده نیز واضحتر و ترسناکتر خواهد شد.
اگر بایدن زاویۀ نگاهش را تغییر دهد، متوجه فرصت بزرگتر خواهد شد. ترامپ در انتخابات مقدماتی جمهوریخواهان در میشیگان حدود 300 هزار رأی بهخاطر نیکی هیلی از دست داد.
این افراد میانهرو و نوسانی هستند و اگر بایدن پیام انتخاباتی خود را بهدقت تنظیم کند، بسیاری از آنها مجاب خواهند شد که به او رأی بدهند. من از چیزی حدود 600 هزار رأی دموکرات حرف میزنم. همین فرمول در سایر ایالتهای میدان نبرد مانند پنسیلوانیا که در آن 158 هزار نفر به جای ترامپ در انتخابات مقدماتی جمهوریخواهان به نیکی هیلی رأی دادند -درحالیکه او 7 هفته قبل از نامزدی انصراف داد-، نیز صدق می کند.
متأسفانه بایدن با ایدههای سیاسی یا پیام مبارزاتی قدرتمندی به سراغ رأیدهندگان میانهرو نمیرود و در این مرحله شواهد روشنی مبنی بر جذب تعداد زیادی از رأیدهندگان نوسانی در ایالتهای میدان نبرد وجود ندارد. رأیدهندگان نوسانی بهدنبال رفع محدودیتهای مالی بدون افزایش مالیات هستند، خواهان رویکارآمدن سیاستهای اقلیمی هستند که به مردم امکان انتخاب خودرو و سوخت میدهد، طرفدار آندسته سیاستهای مهاجرتی هستند که در پی تأمین امنیت داخلی و بستن مرزها است و بهشدت مطالبۀ بودجۀ متوازن دارند.
تلاشهای بیل کلینتون برای متعادلکردن بودجه به انقلابی انجامید که منجر به پیروزی 8 امتیازی حتی با نامزدهای حزب سوم در سال 1996 شد و محبوبیتش را به بالای 70 درصد رساند؛ ایندرحالیاستکه بایدن هنگام صحبت با 32 میلیون نفری که در سخنرانی پیرامون وضعیت اتحادیه حضور داشتند، بهرغم کسری بیش از 1.1 تریلیون دلاری و بهجای چرخش به مرکز، استراتژی اصلی خود را بر حملاتی مثل جنگ طبقاتی با ثروتمندان و شرکتهای بزرگ، افزایش مالیات، وامهای دانشجویی مضاعف، هدایا و گسترش برنامههای اجتماعی معطوف کرد.
کمپین جو بایدن اساساً درمورد اسرائیل اشتباه محاسباتی کرده است. رأیدهندگانِ هیلی، نیروهای دفاعی قدرتمندی هستند که بیقیدوشرط از متحدشان اسرائیل حمایت میکنند و میخواهند رئیسجمهوری را ببینند که حداکثر فشار را برای آزادی گروگانها وارد میکند. بایدن با سرکوب رأیدهندگان، آراء هیلی را به سمت ترامپ سوق میدهد. 84 درصد از مستقلها از اسرائیل حمایت میکنند و 63 درصد معتقدند آتشبس فقط پس از آزادی گروگانها باید برقرار شود. بایدن با حمایت کمتر از اسرائیل و گرایش بیشتر به جناح چپ، ضعیف به نظر میرسد و رتبۀ سیاست خارجیاش کاهش مییابد؛ درنتیجه بهجایاینکه قاطعانه از اسرائیل دور شود، باید طرحی بیابد که بادرنظرگرفتن اقدامات احتیاطی کافی برای غیرنظامیان، اسرائیل را به رفح سوق دهد.
بایدن در این مرحله باید درخصوص جرم و جنایت، مهاجرت و پیامد حضور مهاجران غیرقانونی و بزهکاران در شهرهای داخلی سخنرانی کند. او باید سیاستهای پلیسیِ عادلانه و گیرندگان خدمات "قانون داکا" * را با سیاستهای سختگیرانهتر درخصوص جرایم و مهاجرت را باهم تلفیق کند.
* دولت اوباما در ماه ژوئن 2012، فرمانی اجرایی با عنوان «اقدام تأخیری برای ورودیهای دوران کودکی» موسوم به «داکا» صادر کرد که بهسبب آن بعضی مهاجران غیرقانونی و فاقد مدرک اقامت که پیش از 16 سالگی و قبل از ژوئن 2007 وارد آمریکا شدهاند را از بازگرداندهشدن به کشور مبدأ مستثنی میکند و به آنها اجازه میدهد مجوز کار 2سالۀ قابلتمدید دریافت کنند.
78 درصد از رأیدهندگان مستقل از دولت بایدن میخواهند که ورود غیرقانونی به ایالات متحده را سختتر کند، اما 63 درصد درنهایت خواهان "قانون سازشی" هستند که مرزها را تقویت میکند و درعینحال به گیرندگان خدمات داکا راهی برای دریافت شهروندی درنظر میگیرد. با وجود بازگشت بسیاری از معیارهای جرایم خشونتآمیز به سطح قبل از کووید در سال گذشته، رأیدهندگان بیش از هر زمان نگران افزایش جرم و جنایت هستند.
83 درصد از رأیدهندگان خواهان اجرای دقیق "قوانین سرقت از فروشگاهها" هستند و 69 درصد از مداخلۀ وزارت دادگستری علیه وکلای منطقه -که از تعقیب بزهکارها و قلدرها عقبنشینی کردهاند-، حمایت میکنند. پرزیدنت بایدن باید بیشتر به این نگرانیها بپردازد.
"سیاستهای انرژی" جو بایدن، بهویژه تلاش او درخصوص افزایش "خودروهای برقی" هم محبوبیتی ندارد. 59 درصد از آمریکاییها با این فرمان مخالفاند که نیمی از خودروهای فروختهشده در ایالات متحده تا سال 2030 برقی باشند. ترامپ در میشیگان، استراتژی بالقوه پیروزش را در تجمع کارگران خودروسازی در پیش گرفت. او با لفاظیهای خشونتآمیز در باب مواضع بایدن به کارگران اطمینان داد که خودروهای برقی شغل آنها را از بین میبرند. برخلاف مسائل سیاست خارجی، تهدیدات مربوط به ازدستدادن مشاغل در صنعت خودرو میتواند مستقیماً صدها هزار رأیدهنده را در میشیگان متحول کند.
انتخابات 2024 کارزاری دوباره است، اما بایدن نباید بپندارد که با اجرای همیشگیاش، نتیجۀ سال 2020 در میشیگان، پنسیلوانیا، آریزونا، جورجیا و سایر ایالتهای میدان نبرد حاصل خواهد شد. اینبار او سالخوردهتر است و ارزیابی مجموع اقداماتش منفی است. او جوانتر نخواهد شد ولی میتواند به میانۀ طیف نزدیک شود و رأیدهندگان نوسانی را که بهشدت خواهان طرد ترامپ هستند، تقویت کند. بایدن باید به خاطر داشته باشد که در معادلات انتخاباتی، "نوسان" بهترین گزینه است.