عدمقطعیتها بورس را به ورطه رکود کشانده است.اتفاقاتی که در حوزه اقتصادی کشور در حال رخ دادن است؛به طور کلی روند معاملات را تحتتاثیر قرار داده و عملا روند طبیعی معاملات را تحت فشار گذاشته است.به این ترتیب میتوان گفت حتی ترکش برخی سیاستگذاریها در بخش نرخ بهره و فروش اوراق، فضای تحلیل در بازار را تحتتاثیر قرار داده است و با تزریق نگرانی نسبت به آینده عمده تقاضای سهامی را سرکوب کرده است.در روزهای اخیر عرضهها در بازار قابلتوجه بوده است و خروج پول به سیزدهمین روز متوالی رسید و مبلغی به میزان 2هزار و 584 میلیارد تومان از بازار خارج شده است.برآیند رفتار معاملهگران حاکی از این است که با توجه به وضعیت حاکم بر بازار سرمایه به نظر میرسد در روزهای آینده نیز شدت این عرضهها ادامه یابد.زیرا معاملهگران معتقدند چشمانداز متغیرهای اثرگذار بر بازار به ابهامات فراوانی گره خورده است.هرچند که ممکن است برخی از گروهها نوسانات محدود مثبت را تجربه کنند
اما شرایط رکودی در روزهای آینده به همین منوال ادامهدار خواهد بود.در به وجود آمدن این شرایط دلایل مختلفی وجود دارد.یکی از موضوعاتی که در روز گذشته در میان اهالی بازار سرمایه دست به دست شد موضوع اصلاح بند «س»مالیاتی بود. اما چرا بازار نسبت به این مهم واکنش مثبت نشان نداد؟ با توجه به اینکه این اصلاحیه هنوز به سازمان بورس ابلاغ نشده است؛معاملهگران به دلیل جو بیاعتمادی حاکم بر سیاستگذاریها ترس و نگرانی ویژهای در خصوص سرنوشت قطعی آن دارند که منجر به احتیاط سهامداران و روند ادامهدار خروج پول حقیقی خواهد شد.علاوه بر این مساله، مشکل نقدینگی بازار همچنان به قوت خود باقی است.
نرخ بهره بالا در جهت فروش اوراق در حال حاضر یکی از مهمترین عوامل سرخپوشی مداوم شاخصهاست.همان طور که بارها اشاره شده است در خوشبینانهترین حالت حاشیه سود صنعت به 15درصد خواهد رسید.اوراق بدهی دولتی با اعداد و ارقام عجیبی در حال فروش است که به نوعی باعث تشویق سرمایهگذاران به سمت بازارهای کم ریسک است آن هم در شرایطی که بازار سرمایه با تعدد ریسکهای سیستماتیک مواجه است.سیاستهای انقباضی دولت همه بازارها را مورد هدف قرار داده است. به همین دلیل ریسک جدی از این ناحیه بورس را تهدید میکند.این موضوع با انتشار گزارشهای سهماهه مشخص خواهد شد.واقعیت بازار سهام این است که بازار مذکور نسبت به بازارهای دیگر در وضعیت نامطلوبتری قرار دارد.به همین دلیل با توجه به رقابت منفی بورس با بازارهای موازی عملا نمیتوان انتظار داشت بازار سهام به سرعت از بحران کنونی عبور کند.اما در این میان شاید بتوان گفت صندوقهای درآمد ثابت و اوراق بدهی دولتی وضعیت نسبتا بهتری دارند. یکی از معضلات دیرینه معاملهگران در بورس تهران که چند سال است پابرجا بوده عبارت است از مشخص نبودن تاریخ انقضای سیاستگذاریهای دولت.این موضوع خود سبب تشکیل صفهای فروش شده است.به عنوان مثال سرمایهگذاران نمیدانند برخی دستورالعملها تا چه زمانی قابلیت اجرا شدن دارد.پیشبینیناپذیر بودن مصوبات در سالهای گذشته باعث شده تا سرمایهگذاران نتوانند برای پول خود برنامهریزی کنند.
از این رو ترجیح میدهند وارد بازارهای موازی شوند. موضوعی که از بورس بازاری پرریسک و پر حاشیه ساخته است. در سمت مقابل فقدان انگیزه خریداران موجب شده نوسانات فرسایشی بازار ادامه یابد. این درحالی است که جنس سرمایهگذاری در بورس بر اساس اتفاقات پیشبینیپذیر است.البته این امر به بازارهای دیگر نیز سرایت کرده و بازارهای مسکن و خودرو را نیز درگیر کرده است. اغلب فعالان اقتصادی برای از دست ندادن ارزش داراییهای ریالی خود وارد بازارهای خودرو و مسکن میشوند اما بعد از اشباع قیمتی دراین بازارها صاحبان سرمایه دچار بلاتکلیفی مزمن خواهند شد. اگر در هفتههای نخست سال مطرح میشد که در صورتی که اتفاق غیرمنتظرهای رخ ندهد، میتوان به شکستن قفل بورس امیدوار بود اکنون این موضوع دیگر محلی از اعراب ندارد. در واقع حتی اگر اتفاق نابهنگامی نیز رخ ندهد به دلیل ریسک نرخ بهره، بازار رمقی برای رشد ندارد.