در این مورد نیز مانند بسیاری از موضوعات تاریخی اختلاف نظر وجود دارد.
در این مورد نیز مانند بسیاری از موضوعات تاریخی اختلاف نظر وجود دارد.
شیخ صدوق(ره) در این باره میگوید: «وَ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ- عَلَیْهِمَا السَّلَامُ- قُتِلَ بِکَرْبَلَاءَ، وَ قَاتِلُهُ سِنَانُ بْنُ أَنَسٍ لَعَنَهُ اللَّه »؛امام حسین(ع) در کربلا به دست سنان بن انس به شهادت رسید.
شیخ مفید میگوید: «وَ بَدَرَ إِلَیْهِ خَوَلِیُّ بْنُ یَزِیدَ الْأَصْبَحِیُّ لَعَنَهُ اللَّهُ فَنَزَلَ لِیَحْتَزَّ رَأْسَهُ فَأُرْعِدَ فَقَالَ لَهُ شِمْرٌ فَتَّ اللَّهُ فِی عَضُدِکَ مَا لَکَ تُرْعَدُ. وَ نَزَلَ شِمْرٌ إِلَیْهِ فَذَبَحَهُ ثُمَّ دَفَعَ رَأْسَهُ إِلَى خَوَلِیِّ بْنِ یَزِیدَ فَقَالَ احْمِلْهُ إِلَى الْأَمِیرِ عُمَرَ بْنِ سَعْد»؛[ پس از این خولى اصبحى پیش آمده تا سر از بدن مبارکش جدا سازد، اما لرزه بر اندامش افتاد نتوانست به این کار خطیر اقدام نماید، شمر که او را بیچاره یافت، گفت خدا بازوى ترا از کار بیندازد؛ چرا این قدر میلرزى! آنگاه خود او پیش آمد و سر مبارکش را از بدن جدا کرد. سر بریده امام حسین(ع) را به خولى داد و گفت آنرا به عمر بن سعد تسلیم کن.
البته، در اینگونه موارد میتوان گفت شاید یک نوع تسامح وجود داشته باشد، به این معنا که یکی سبب باشد و یکی مباشر. مثلاً در همین رابطه در عرف هم شمر را قاتل امام حسین(ع) میدانند، هم عمر سعد را. همینطور ابن زیاد و یزید را.
در روز عاشورا چنانکه مشهور است، قاتل امام حسین(ع) سنان بن انس بوده، به عنوان کسی آخرین ضربات کاری را بر بدن مبارک امام وارد کرد، اما میتوان شمر را هم قاتل نامید، به عنوان کسی که سر مبارک امام را از بدن نیمهجانشان جدا نمود.